گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۱۵

دلت فسرد جنونی ‌کز آشیانه برآیی
چو ناله دامن صحرا به ‌کف ز خانه برآیی
به ساز عجز ز سر چنگ خلق نیست‌ گزیرت
چو مو زپرده چه لازم به ذوق شانه برآیی
گر التزام جنون نیست سعی‌ گوشهٔ فقری
مگر ز جرگهٔ یاران به این بهانه برآیی
شعار طبع رسا نیست انتظار مواعظ
ز توسنی است‌ که محتاج تازیانه برآیی
چو موج ‌گوهر اگر بگذری ز فکر تردد
برون نرفته ازین بحر برکرانه برآیی
زجا درآمدن آنگه به حرف پوچ حیاکن
نه کودکی که به صورت دهل زخانه برآیی
چو مور نقب قناعت رسان به ‌کنج غنایی
که پر بر آری و از احتیاج دانه برآیی
زگوشهٔ دل جمع آن زمان دهند سراغت
که همچو فرصت آسودن از زمانه برآیی
به خاک نیز پر افشان فتنه‌ای‌ست غبارت
بخواب آنهمه کز عالم فسانه برآیی
به خود ستایی بیهوده شرم دار ز همت
که لاف دل زنی و بیدل از میانه برآیی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلت فسرد جنونی ‌کز آشیانه برآیی
چو ناله دامن صحرا به ‌کف ز خانه برآیی
هوش مصنوعی: اگر دلت دچار شوق و جنون شود، مانند صدای ناله‌ای که از دامن طبیعت شنیده می‌شود، تو نیز از جای خود برخواهی خاست و از خانه خارج خواهی شد.
به ساز عجز ز سر چنگ خلق نیست‌ گزیرت
چو مو زپرده چه لازم به ذوق شانه برآیی
هوش مصنوعی: اگر از ناتوانی و نداشتن قدرت سخن بگوییم، هیچ راهی برای فرار از سرنوشت نیست. درست مانند اینکه اگر مو از پرده خارج شود، نیازی به تزیین و آرایش ندارد.
گر التزام جنون نیست سعی‌ گوشهٔ فقری
مگر ز جرگهٔ یاران به این بهانه برآیی
هوش مصنوعی: اگر به دیوانگی پایبند نیستی، پس تلاش کن تا از گوشهٔ فقر و تنگدستی، بهانه‌ای برای خروج از جمع یاران پیدا کنی.
شعار طبع رسا نیست انتظار مواعظ
ز توسنی است‌ که محتاج تازیانه برآیی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این نکته اشاره می‌کند که سخن‌های دلنشین و زیبا نمی‌تواند همیشه کافی باشد و گاهی لازم است برای ایجاد تأثیر و اصلاح رفتار، از روش‌های سخت‌گیرانه و تنبیه استفاده کرد. به عبارت دیگر، انتظار تأثیرگذاری فقط از کلمات نرم و خوشایند، به مانند امید به اصلاح رفتار از کسی است که به تنبیه نیاز دارد.
چو موج ‌گوهر اگر بگذری ز فکر تردد
برون نرفته ازین بحر برکرانه برآیی
هوش مصنوعی: مثل اینکه اگر از افکار و تردیدها بگذری مانند موجی هستی که به جواهرات می‌رسد، نمی‌توانی از این دریا به کنار برسید.
زجا درآمدن آنگه به حرف پوچ حیاکن
نه کودکی که به صورت دهل زخانه برآیی
هوش مصنوعی: وقتی از جایت بلند می‌شوی، دیگر به حرف‌های بی‌معنی توجه نکن، مثل کودکی که فقط برای جلب توجه با صدای دهل به صدا درمی‌آید.
چو مور نقب قناعت رسان به ‌کنج غنایی
که پر بر آری و از احتیاج دانه برآیی
هوش مصنوعی: مانند موری که با قناعت به گوشه‌ای از نعمت‌ها می‌رسد، تو هم باید به جایی بروی که بتوانی بال گشوده و از نیازهایت برآیی.
زگوشهٔ دل جمع آن زمان دهند سراغت
که همچو فرصت آسودن از زمانه برآیی
هوش مصنوعی: در گوشه دل، زمانی به یاد تو می‌افتند که مانند روزهایی که از دنیا راحت هستی، آرامش پیدا کنی.
به خاک نیز پر افشان فتنه‌ای‌ست غبارت
بخواب آنهمه کز عالم فسانه برآیی
هوش مصنوعی: در زمین نیز نشانه‌ای از شور و هیجان وجود دارد، زمانی که خواب آلودگی تو از بین برود و از دنیای افسانه‌ای بیرون بیایی.
به خود ستایی بیهوده شرم دار ز همت
که لاف دل زنی و بیدل از میانه برآیی
هوش مصنوعی: به خودخواهی بی‌جا افتخار نکن، زیرا با این کار فقط خود را بزرگ جلوه می‌دهی و در واقع از حقیقت دور می‌شوی. در تلاش‌های خود واقع‌بین باش و به جای خودستایی، به کارهای خود بپرداز.

حاشیه ها

1396/12/12 23:03
آرش آذیش

نه کودکی که به صورت دهل زخانه برآیی
به صوت دهل درست است.
با سپاس