غزل شمارهٔ ۲۷۶۷
درین حدیقه نهای قدردان حیرانی
به شوخی مژه ترسم ورق بگردانی
بهکار عشق نظرکن شکست دل درباب
ز موج سیل عیانست حسن حیرانی
صداع هستی ما را علاج تسلیم است
بس است صندل اگر سودهایم پیشانی
ز خویش رفتن ما محملی نمیخواهد
سحر به دوش نفس بسته است آسانی
به عالمیکه خیال تو نقش میبندد
نفس نمیکشد از شرم خامهٔ مانی
جماعتیکه به بزم خیال محو تواند
هزار آینه دارتد غیر حیرانی
خیال حلقهٔ زلف تو ساغری دارد
که رنگ نشئهٔ آن نیستجز پریشانی
خراب آینه رنگ بنای مجنونم
فلک در آب وگلم صرفکرده ویرانی
کدام عرصه که لبریز اضطرابم نیست
جهان گرفت غبار من از پر افشانی
چو ناله سخت نهانست صورت حالم
برون ز خویش روم تا رسم به عریانی
ندامتم ز تردد چو موج باز نداشت
کفی نسودهام الا به ناپشیمانی
به عافیت نتوان نقش این بساط شدن
مگر به سعی فنا گرد خویش بنشانی
نیرزد آینه بودن به آنهمه تشویش
که هرکه جلوه فروشد تو رنگگردانی
گل است خاک بیابان آرزو بیدل
چو گرد باد مگر ناقه بر هوا رانی
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
درین حدیقه نهای قدردان حیرانی
به شوخی مژه ترسم ورق بگردانی
هوش مصنوعی: در این باغ، انسانهای دانا و با ارزش در بهت و حیرت هستند. به شوخی چشمانت را بر هم نزن تا ناگهان همه چیز تغییر نکند.
بهکار عشق نظرکن شکست دل درباب
ز موج سیل عیانست حسن حیرانی
هوش مصنوعی: به عشق توجه کن، زیرا شکستن دل و غرق شدن در محبت، به وضوح نشاندهندهی زیبایی و شگفتی است که انسان را حیران میکند.
صداع هستی ما را علاج تسلیم است
بس است صندل اگر سودهایم پیشانی
هوش مصنوعی: برای درمان درد وجودمان، تنها تسلیم کافی است؛ اگر بر خاک افتادهایم، دیگر نیاز به بوسههای زیبا نیست.
ز خویش رفتن ما محملی نمیخواهد
سحر به دوش نفس بسته است آسانی
هوش مصنوعی: تنها از خود دور شدن نیاز به وسیلهای ندارد، زیرا در سحرگاه، راحتی در نفس خود نهفته است.
به عالمیکه خیال تو نقش میبندد
نفس نمیکشد از شرم خامهٔ مانی
هوش مصنوعی: در جهانی که تصویر تو در آن ایجاد میشود، قلم مانی از شرم به خود نمیتواند بیفتد و نفس نمیکشد.
جماعتیکه به بزم خیال محو تواند
هزار آینه دارتد غیر حیرانی
هوش مصنوعی: گروهی میتوانند در عالم خیال غرق شوند و هزاران آینه در دست داشته باشند، اما جز حیرت و شگفتی چیز دیگری نمیبینند.
خیال حلقهٔ زلف تو ساغری دارد
که رنگ نشئهٔ آن نیستجز پریشانی
هوش مصنوعی: تصور دلمشغولی از پیچ و خم موهای تو مانند جامی است که رنگ نشئهاش جز به هم ریختگی و سردرگمی نیست.
خراب آینه رنگ بنای مجنونم
فلک در آب وگلم صرفکرده ویرانی
هوش مصنوعی: آینهای که تصویر من را نشان میدهد، به قدری خراب است که به رنگ آتش مجنون تبدیل شده است. آسمان و زمین همه چیز را در خود غرق کردهاند، و من نیز در حال از بین رفتنم هستم.
کدام عرصه که لبریز اضطرابم نیست
جهان گرفت غبار من از پر افشانی
هوش مصنوعی: در کدام مکان است که من از اضطراب خالی هستم؟ جهان با مشکلات و نگرانیهایم پر شده و غبار آنها همه جا را فرا گرفته است.
چو ناله سخت نهانست صورت حالم
برون ز خویش روم تا رسم به عریانی
هوش مصنوعی: زمانی که درونم پر از ناله و درد است، برای اینکه از خودم فاصله بگیرم و به حالتی از بیپوششی و آزادگی برسم، از دنیای خودم عبور میکنم.
ندامتم ز تردد چو موج باز نداشت
کفی نسودهام الا به ناپشیمانی
هوش مصنوعی: من از تردید و ناپایداری مانند موجی که به ساحل نمیرسد، پشیمانم و هیچ چیز در وجودم جز حس ناپسندی باقی نمانده است.
به عافیت نتوان نقش این بساط شدن
مگر به سعی فنا گرد خویش بنشانی
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن آرامش و آسایش، نمیتوان فقط با تکیه بر نعمتها و شرایط موجود به آن دست یافت، بلکه باید تلاش و کوشش فراوانی انجام داد و خود را فدای این هدف کرد.
نیرزد آینه بودن به آنهمه تشویش
که هرکه جلوه فروشد تو رنگگردانی
هوش مصنوعی: آینهای که فقط به خود مشغول باشد و در تلاش برای نشان دادن زیباییها باشد، ارزش ندارد اگر در این راه دچار تشویش و نگرانی شود. افرادی که زیبایی خود را عرضه میکنند، خود را در معرض تغییر رنگ و وضعیتهای مختلف قرار میدهند.
گل است خاک بیابان آرزو بیدل
چو گرد باد مگر ناقه بر هوا رانی
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و آرزوهایی اشاره میشود که در دل انسان وجود دارد. خاک بیابان به گل تشبیه شده است، که نشاندهنده این است که حتی در سختیها و بیابانها نیز امید و زیبایی وجود دارد. شاعر به نوعی میگوید که آرزوهای انسان باید مانند باد در حرکت باشند و از جا نروند، بلکه با عزت و تلاش به سوی هدف خود پیش بروند.
حاشیه ها
1394/04/29 08:06
امیرعلی
باسلام وعرض ادب در بیت ششم مصرع دوم دارند صحیح است ودر بیت دهم مصرع اول نهانست یا باید به صورت نهانست ویا به صورت نهان است نوشته شود .باتشکر