گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۵۷

گر نیست در این میکدهها دور تمامی
قانع چو هلالیم به نصف خط جامی
در ملک قناعت به مه و مهر مپرداز
گر نان شبی هست و چراغ سر شامی
این باغ چه دارد ز سر و برگ تعین
تخم‌، آرزوی پوچ و، ثمر، فطرت خامی
بنیاد غرور همه بر دعوی پوچ است
در عرصهٔ ما تیغ‌کشیده‌ست نیامی
شاهان به‌نگین غره‌، گدایان به قناعت
هستی همه را ساخته خفت‌کش نامی
عبرت خبری می‌دهد از فرصت اقبال
این وصل نه زانهاست که ارزدبه پیامی
دلها همه مجموعهٔ نیرنگ فسونند
هر دانه‌که دیدی ‌گرهی بود به دامی
هستی روش ناز جنون تاز که دارد
می‌آیدم از گرد نفس بوی خرامی
تا مهر رخش از چه افق جلوه نماید
گوش همه پرکرده صدای لب بامی
آفاق ز پرواز غبارم مژه پوشید
زین سرمه به هر چشم رسیده‌ست سلامی
بیدل چه ازل‌ کو ابد، از وهم برون آی
درکشور تحقیق نه صبح است و نه شامی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر نیست در این میکدهها دور تمامی
قانع چو هلالیم به نصف خط جامی
هوش مصنوعی: اگر در این میکده‌ها کسی راضی و قانع نیست، ما همچون ماهی که به نیمه خودش می‌رسد، حالتی خاص داریم و بر سر یک خط داریم.
در ملک قناعت به مه و مهر مپرداز
گر نان شبی هست و چراغ سر شامی
هوش مصنوعی: در سرزمین قناعت، به دنبال زیبایی‌ها و خوشی‌های ظاهری نباش. اگر شب نانی برای خوردن و چراغی برای روشنی داری، همین کافی است.
این باغ چه دارد ز سر و برگ تعین
تخم‌، آرزوی پوچ و، ثمر، فطرت خامی
هوش مصنوعی: این باغ چه ویژگی‌هایی دارد که نشان‌دهنده‌ی باروری و نمو است؟ آرزوهایی که به حقیقت نمی‌پیوندند و ثمرات آن، نشان‌دهنده‌ی ناخالصی و ناپختگی هستند.
بنیاد غرور همه بر دعوی پوچ است
در عرصهٔ ما تیغ‌کشیده‌ست نیامی
هوش مصنوعی: بنیان فخر و افتخار انسان‌ها بر اساس ادعاهای بی‌اساس است، اما در میدان مبارزه، این ادعاها هیچ ارزشی ندارند و فقط واقعیت‌ها و عمل‌ها تعیین‌کننده هستند.
شاهان به‌نگین غره‌، گدایان به قناعت
هستی همه را ساخته خفت‌کش نامی
هوش مصنوعی: پادشاهان با زیورآلات و جواهرات خود باد به غنای خود می‌زنند، اما گدایان با سادگی و قناعت زندگی می‌کنند. در واقع، همه افراد، چه دارای ثروت و مقام و چه در فقر و تنگدستی، به نوعی در زیر سایه نام و اعتبار زندگی می‌کنند.
عبرت خبری می‌دهد از فرصت اقبال
این وصل نه زانهاست که ارزدبه پیامی
هوش مصنوعی: این شعر به ما می‌گوید که عبرت‌های زندگی نشان‌دهنده‌ی فرصت‌های خوبی هستند و این پیوند و ارتباطی که داریم به خاطر ارزش و اهمیت پیام‌هایی است که می‌گیریم. زندگی به ما یادآوری می‌کند که باید از فرصت‌ها بهره‌برداری کنیم و این وصل و ارتباطات، اهمیت خاصی دارند.
دلها همه مجموعهٔ نیرنگ فسونند
هر دانه‌که دیدی ‌گرهی بود به دامی
هوش مصنوعی: دل‌ها همه پر از نیرنگ و فریب هستند و هر انسانی که می‌بینی، در واقع یک تله یا دام برای جذب دیگران است.
هستی روش ناز جنون تاز که دارد
می‌آیدم از گرد نفس بوی خرامی
هوش مصنوعی: وجود من به خاطر وجود محبوبی که دیوانگی اش را در ناز و زیبایی اش می‌بینم، با عطر خوش نفس او پر شده است و من به سمت او می‌آیم.
تا مهر رخش از چه افق جلوه نماید
گوش همه پرکرده صدای لب بامی
هوش مصنوعی: تا زمانی که زیبایی چهره‌ات از کدام سو درخشش پیدا کند، همه گوش‌ها پر از صدای صحبت‌های عاشقانه خواهد بود.
آفاق ز پرواز غبارم مژه پوشید
زین سرمه به هر چشم رسیده‌ست سلامی
هوش مصنوعی: به خاطر پرواز من و گرد و غباری که به وجود آمده، آسمان چشمانش را بسته و با سرمه‌ای که در هر چشم نشسته، سلامی به من می‌فرستد.
بیدل چه ازل‌ کو ابد، از وهم برون آی
درکشور تحقیق نه صبح است و نه شامی
هوش مصنوعی: ای بیدل، از کجا تا کجا، از تخیلات بیرون بیا و به حقیقت بپیوند؛ در این سرزمین حقیقت نه صبحی وجود دارد و نه شامی، یعنی فرقی بین روز و شب نیست.