غزل شمارهٔ ۲۷۴۳
بسکه بی روی تو خجلت کرد خرمن زندگی
بر حریفان مرگ دشوار است بر من زندگی
با چنین دردی که باید زیست دور از دوستان
به که نپسندد قضا بر هیچ دشمن زندگی
کاش در کنج عدم بی دردِ سر میسوختم
همچو شمعم کرد راه مرگ روشن زندگی
خجلت عشق و وفا، یأس و امید مدعا
عالمی شد بار دل زین بار گردن زندگی
بینفس گردیدن از آفات ایمن میکند
آن چراغی را که دارد زیر دامن زندگی
تشنهٔ آبی نباید بود کز سر بگذرد
میشود آخر دم تیغ از گذشتن زندگی
فرصت آوارگی هم یکدو گردش بیش نیست
تا به کی دارد چو سنگت در فلاخن زندگی
هرکه میبینی دکانآرای نازی دیگر است
زین قماش پوچ یعنی باب مردن زندگی
تا کجا همکِسوت طاووس خواهی زیستن
بیخبر در آبت افکنده است روغن زندگی
گه به منظر میفریبد گه به بامت میبرد
میکشد تا خانهٔ گورت به هر فن زندگی
دستگاه ناله هم ای کاش مدّی میکشید
چون سپندم سوخت داغ نیمه شیون زندگی
شبنم انشا بود بیدل خجلت پرواز صبح
بر کفن زد تا عرق کرد از دویدن زندگی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بسکه بی روی تو خجلت کرد خرمن زندگی
بر حریفان مرگ دشوار است بر من زندگی
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه تو را نمیبینم و این موضوع باعث شرمندگیام شده است، ادامه دادن به زندگی برای من بسیار سخت و دشوار است، حتی مرگ برای حریفانم آسانتر به نظر میرسد.
با چنین دردی که باید زیست دور از دوستان
به که نپسندد قضا بر هیچ دشمن زندگی
هوش مصنوعی: در چنین شرایطی که باید با این درد زندگی کرد، بهتر است دور از دوستان باشیم تا سرنوشت هیچ دشمنی را نیز نپسندیم و زندگی نکنیم.
کاش در کنج عدم بی دردِ سر میسوختم
همچو شمعم کرد راه مرگ روشن زندگی
هوش مصنوعی: ای کاش در جایی دور از درد و رنج میسوختم مثل شمعی که زندگی را با روشناییاش روشن میکند و راه مرگ را نشان میدهد.
خجلت عشق و وفا، یأس و امید مدعا
عالمی شد بار دل زین بار گردن زندگی
هوش مصنوعی: عشق و وفا دچار شرمندگی شدهاند، یأس و امید به موضوعی برای گفتگو تبدیل گشتهاند. اکنون زندگی بار سنگینی را بر دوش خود احساس میکند.
بینفس گردیدن از آفات ایمن میکند
آن چراغی را که دارد زیر دامن زندگی
هوش مصنوعی: کسی که به صورت عمیق و واقعی زندگی کند و خود را از خطرات دور نگه دارد، مانند چراغی است که در زیر دامن زندگی محافظت میشود.
تشنهٔ آبی نباید بود کز سر بگذرد
میشود آخر دم تیغ از گذشتن زندگی
هوش مصنوعی: انسان نباید بیخودی آرزوی آب داشته باشد، چون زمانی که از بالای سرش بگذرد، در نهایت رود زندگی به سمت چنگال مرگ میرود.
فرصت آوارگی هم یکدو گردش بیش نیست
تا به کی دارد چو سنگت در فلاخن زندگی
هوش مصنوعی: فرصت بیخانمانی و بیجایی تنها چند دور بیشتر نیست. تا کی باید مانند سنگی در فلاخن زندگی، بیهدف و در انتظار بمانی؟
هرکه میبینی دکانآرای نازی دیگر است
زین قماش پوچ یعنی باب مردن زندگی
هوش مصنوعی: هر کسی را که میبینی، به نحوی خود را تزئین و زیبا جلوه میدهد، اما در واقع مانند پارچهای بیارزش است و نشاندهنده این است که زندگی در حال مردن و از دست رفتن است.
تا کجا همکِسوت طاووس خواهی زیستن
بیخبر در آبت افکنده است روغن زندگی
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی مثل طاووس زندگی کنی و در حالتی بیخبر از آنچه که در دنیای واقعی اطرافت است، روزگار بگذرانی؟ زندگی همچون روغنی است که در آب افکنده شده و تو نمیدانی چه بر سر آن میآید.
گه به منظر میفریبد گه به بامت میبرد
میکشد تا خانهٔ گورت به هر فن زندگی
هوش مصنوعی: گاهی تو را با زیبایی خود فریب میدهد و گاهی تو را به اوج میبرد. این بازیهای زندگی تا زمان مرگ تو ادامه دارد.
دستگاه ناله هم ای کاش مدّی میکشید
چون سپندم سوخت داغ نیمه شیون زندگی
هوش مصنوعی: ای کاش صدای ناله و غم، به اندازهای طولانی و عمیق بود که بتواند به خوبی احساسات درونیام را بیان کند، چون دل من مانند آتش میسوزد و درد و رنج زندگی را حس میکنم.
شبنم انشا بود بیدل خجلت پرواز صبح
بر کفن زد تا عرق کرد از دویدن زندگی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویر بیدل و شبنم اشاره میکند که به نوعی نماد خواب و بیداری است. بیدل از شرم به خاطر پرواز صبح، که نشانهای از تاثیرات زندگی و حرکت آن بر روی اوست، احساس ناراحتی میکند. در واقع، زندگی با تمام تلاشها و فعالیتهایش، مثل عرقی که از دویدن میریزد، بر او تأثیر میگذارد و او را در موقعیتی قرار میدهد که باید به آن فکر کند.
حاشیه ها
1403/01/11 23:04
عباس صادقی زرینی
معمولا بعد از چند بار خواندن یک شعر باید از حیرت آدمی کم شود ، در حالیکه برای اشعار بیدل ، مخاطب اینگونه نیست و با دهان باز سخن می گوید
توجه کنید به مصرع دوم ، بر حریفان مرگ دشوار است بر من زندگی ! چرا حریفان !؟ همیشه انسان باید مرگ برایش دشوار باشد نه زندگی
خرمن زندگی با آتشی میسوزد و عمر بر باد میرود آنهم بی روی تو!
1403/01/11 23:04
عباس صادقی زرینی
یکی از ضعف های سبک هندی
ارتباط عمودی نداشتن غزل است . اما بیدل این ضعف را از بین میبرد و به سبک هندی آبرو و اعتبار میدهد