غزل شمارهٔ ۲۷۳۶
ای شیخ به تدبیر امل بیهده حرفی
دستار به کهسار میفکن تل برفی
همنسبتی جوهر رازت چه خیال است
از وهم برون آ، کف این قلزم ژرفی
دون فطرتیت غیر جنون هیچ ندارد
بر حوصلهٔ پوچ مناز آبله ظرفی
در عالم برق و شرر امید وفا نیست
هستی رم نازست و تو حسرتکش طرفی
با نقش خیال این همه رعنا نتوان زیست
چون پیکر طاووس ز نیرنگ شگرفی
بحث من و ما بردهای آن سوی قیامت
ای مدٌ نفس با همه فرصت دو سه حرفی
بیدل ادب علم و فن از دور بجا آر
جزخجلت تقریرنه نحوی و نه صرفی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای شیخ به تدبیر امل بیهده حرفی
دستار به کهسار میفکن تل برفی
هوش مصنوعی: ای شیخ، در تلاش برای زندگی بیهوده، حرفی را که میزنی کنار بگذار و خود را در مسیری بیفایده نینداز.
همنسبتی جوهر رازت چه خیال است
از وهم برون آ، کف این قلزم ژرفی
هوش مصنوعی: به دنبال کشف حقیقت و عمق راز خود باش، چرا که خیالات و اوهام نمیتوانند تو را به درک واقعی برسانند. به عمق این دریا نرو، بلکه به جستجوی حقیقت بپرداز.
دون فطرتیت غیر جنون هیچ ندارد
بر حوصلهٔ پوچ مناز آبله ظرفی
هوش مصنوعی: در وجود تو هیچ جز جنون نیست که به ظرفیت خالی من بیفزاید.
در عالم برق و شرر امید وفا نیست
هستی رم نازست و تو حسرتکش طرفی
هوش مصنوعی: در دنیا، امید به وفاداری و صداقت وجود ندارد، زیرا زندگی همچون شعله و جرقهای کوتاه و زودگذر است. تو تنها به خاطر زیبایی و لطافت خود، در دلها حسرت ایجاد کردهای.
با نقش خیال این همه رعنا نتوان زیست
چون پیکر طاووس ز نیرنگ شگرفی
هوش مصنوعی: با تصور زیبا و دلفریب این همه زیبایی نمیتوان زندگی کرد؛ مانند بدن طاووسی که به خاطر فریبندگیاش وجود دارد.
بحث من و ما بردهای آن سوی قیامت
ای مدٌ نفس با همه فرصت دو سه حرفی
هوش مصنوعی: نفس تو باعث شده که من و تو درباره موضوعی مهم و جدی سخن بگوییم، و این گفتگو به اندازهای اهمیت دارد که حتی تصور میکنم ممکن است به روز حساب و قیامت کشیده شود. ای کسی که به من زندگی میبخشی، با تمام فرصتهایی که داریم، میخواهم فقط چند کلمه بگویم.
بیدل ادب علم و فن از دور بجا آر
جزخجلت تقریرنه نحوی و نه صرفی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از کسی میخواهد که به دور از شرم و خجالت، آداب و علم و هنر را به درستی به نمایش بگذارد و به بیان آن بپردازد. او تأکید میکند که باید از تنگ نظری و قالبهای خشک گریز کند و به شکل آزاد و دلنشین، دانش و مهارتهایش را بیان کند.