گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۳۵

پوچست قماش تو به اظهار تلافی
ای‌ کسوت موهوم فنا رنگ نبافی
نشکافت کس از نظم جهان معنی تحقیق
از بسکه بهم تنگ نشسته‌ست قوافی
در فکر خودم معنی او چهره‌گشا شد
خورشید برون ریختم از ذره شکافی
آیینه دلان جوهر شمشیر ندارند
اجزای مدارایی ما نیست مصافی
زندانی حرمانکدهٔ داغ وفاییم
بر ما نتوان بست خطاهای معافی
خون ناشده ره در دل ظالم نتوان برد
جز آب‌که دیده‌ست ز شمشیر غلافی
زین ما و من اندیشهٔ تحقیق که دارد
معنی نفروشی به سخنهای ‌گزافی
تا محمل آسایش جاوید توان بست
یک آبلهٔ پاست درین مرحله ‌کافی
گو این دو سه رنگت به توهّم نفریبد
آیینه مشو تا نکشی منت صافی
زان پیش که احسان فلک شعله فروشد
بیدل عرقی ریز به سامان تلافی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پوچست قماش تو به اظهار تلافی
ای‌ کسوت موهوم فنا رنگ نبافی
هوش مصنوعی: این لباس تو که به دنبال انتقام و تلافی هستی، در واقع پوچ و بی‌اساس است و هیچ رنگ و بویی از جاودانگی ندارد.
نشکافت کس از نظم جهان معنی تحقیق
از بسکه بهم تنگ نشسته‌ست قوافی
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نتوانسته‌است از نظم و ترتیب جهان حقیقت را درک کند، زیرا قوافی به قدری به هم نزدیک‌اند که تفکیک و بررسی آنها دشوار است.
در فکر خودم معنی او چهره‌گشا شد
خورشید برون ریختم از ذره شکافی
هوش مصنوعی: در افکار من، معنای او مانند چهره‌ای دل‌نشین نمایان شد و مانند خورشید که نورش را به بیرون می‌تاباند، از دل تاریکی‌ام روشنایی و زیبایی به وجود آوردم.
آیینه دلان جوهر شمشیر ندارند
اجزای مدارایی ما نیست مصافی
هوش مصنوعی: دل‌های پاک و صمیمی همچون آینه‌اند و مانند هیچ شمشیری برای زخم زدن یا جنگیدن نیستند. بین ما، اهل مداراییم و موقعیتی برای دشمنی وجود ندارد.
زندانی حرمانکدهٔ داغ وفاییم
بر ما نتوان بست خطاهای معافی
هوش مصنوعی: ما در جایی زندگی می‌کنیم که به خاطر وفای به عهد، دچار درد و رنج شده‌ایم و هیچ‌کس نمی‌تواند اشتباهات ما را نادیده بگیرد.
خون ناشده ره در دل ظالم نتوان برد
جز آب‌که دیده‌ست ز شمشیر غلافی
هوش مصنوعی: برای پیروزی بر ظلم و ستم، فقط می‌توان با چشم‌پوشی و صبر گذر کرد؛ چرا که خونریزی و جنگ تنها به نتیجه‌ای منجر نخواهد شد و در نهایت همانند آبی که از غلاف شمشیر خارج می‌شود، بی‌فایده است.
زین ما و من اندیشهٔ تحقیق که دارد
معنی نفروشی به سخنهای ‌گزافی
هوش مصنوعی: این جمله به این معنا است که در تامل و تفکر درباره خودمان و هویت‌مان، نباید به حرف‌های بیهوده و توخالی گوش دهیم و نباید به معنای عمیق‌تر کلمات بی‌اهمیت بها دهیم. به عبارتی، باید به دنبال حقیقت و معنا باشیم و از سطحی‌نگری پرهیز کنیم.
تا محمل آسایش جاوید توان بست
یک آبلهٔ پاست درین مرحله ‌کافی
هوش مصنوعی: برای دستیابی به آرامش ابدی، تنها داشتن یک نواقص کوچک هم در این مسیر کافی است.
گو این دو سه رنگت به توهّم نفریبد
آیینه مشو تا نکشی منت صافی
هوش مصنوعی: اگرچه رنگ‌هایت چندان زیبا و فریبنده‌اند، اما فریب آنها را نخور. مراقب باش که به حقیقت پناه ببری و در دام ظواهر نیفتی.
زان پیش که احسان فلک شعله فروشد
بیدل عرقی ریز به سامان تلافی
هوش مصنوعی: قبل از اینکه روزگار نعمت‌ها و خوشی‌ها را از ما بگیرد، ای بیدل، باید تلاشی کنیم و جبران خسارت‌هایی که دیده‌ایم را بکنیم.