گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۸

ازین محفل چه امکان است بیرون رفتن مینا
که پالغز دو عالم دارد امشب دامن مینا
نفس سرمایهٔ عجزاست از هستی مشو غافل
که تا صهباست نتوان برد خم ازگردن مینا
سلامت بی‌خبر دارد ز فیض عالم آبم
حباب من ندارد صرفه در نشکستن مینا
بتاب ای آفتاب عیش مخموران‌که در راهت
سفیدازپنبه شد چون صبح چشم روشن مینا
اگر می نیست ای مطرب‌تو ازافسانهٔ دردی
دل سنگین ما خونین به طرف دامن مینا
حباب باده با ساغر نفس دزدیده می‌گوید:
که از چشم تو دارد نرگسستان‌گلشن مینا
مدد از هیچ‌کس در موسم پیری نمی‌خواهم
که بس باشد مرا برکف عصای‌گردن مینا
تحیر در صفای امتیاز باده می‌لغزد
پری‌گویی عرق‌کرده‌ست در پیراهن مینا
دلی آمادة چندین هوس داری بهم بشکن
مبادا فتنه‌زاییها کند آبستن مینا
اگر جوش بقا نبود فنا هم نشئه‌ای دارد
که از قلقل مدان آهنگ بشکن‌بشکن مینا
امید سرخوشی در محفل امکان نمی‌باشد
مگر از خود تهی‌گشتن شود پرکردن مینا
اگر بیدل ز اهل مشربی تسلیم سامان‌کن
رگ‌گردن ندارد نسبتی باگردن مینا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ازین محفل چه امکان است بیرون رفتن مینا
که پالغز دو عالم دارد امشب دامن مینا
هوش مصنوعی: در این جمع و محفل زیبا، امکان خروج مینا وجود ندارد، چرا که امشب او جلوه‌ای خاص و دلربا از هر دو جهان دارد و نمی‌توان او را رها کرد.
نفس سرمایهٔ عجزاست از هستی مشو غافل
که تا صهباست نتوان برد خم ازگردن مینا
هوش مصنوعی: نفس انسان، نشانه‌ای از ضعف و ناتوانی است؛ بنابراین از وجود خود غافل نشو. تا زمانی که در حال خوشی و سرمستی هستی، نمی‌توانی مشکلات و ناراحتی‌ها را فراموش کنی.
سلامت بی‌خبر دارد ز فیض عالم آبم
حباب من ندارد صرفه در نشکستن مینا
هوش مصنوعی: جلب توجه می‌کند که آب بدون آگاهی از برکات دنیوی، در حالتی از سلامت و آرامش است، اما حبابی که روی آن قرار دارد، نمی‌تواند به آرامش و ثبات خود ادامه دهد و در واقع نمی‌تواند مدت زیادی در این وضعیت باقی بماند.
بتاب ای آفتاب عیش مخموران‌که در راهت
سفیدازپنبه شد چون صبح چشم روشن مینا
هوش مصنوعی: ای آفتاب، درخشان و روشن، درست مانند صبح که چشم‌ها را روشن می‌کند، تابیده و بر افراز تا شادمانی و خوشحالی بزم‌کنندگان را بیشتر کنی. آنان که در مسیر تو قرار دارند، از شدت شوری و سرمستی به رنگ سفید درآمده‌اند.
اگر می نیست ای مطرب‌تو ازافسانهٔ دردی
دل سنگین ما خونین به طرف دامن مینا
هوش مصنوعی: اگر تو نبود، ای مطرب، از داستان درد دل ما چیزی نمی‌ماند. دل‌های ما پر از غم است و از آن مقدار درد، خون می‌ریزد که به دامن مینا می‌رسد.
حباب باده با ساغر نفس دزدیده می‌گوید:
که از چشم تو دارد نرگسستان‌گلشن مینا
هوش مصنوعی: حباب شراب در ظرفی که از نفس تو پر شده به زیبایی می‌گوید که این نگاه تو، باغی پر از گل‌های نرگس را به یاد می‌آورد.
مدد از هیچ‌کس در موسم پیری نمی‌خواهم
که بس باشد مرا برکف عصای‌گردن مینا
هوش مصنوعی: در دوران پیری، نیازی به کمک کسی ندارم، زیرا وجود یک عصای زیبا برایم کافی است.
تحیر در صفای امتیاز باده می‌لغزد
پری‌گویی عرق‌کرده‌ست در پیراهن مینا
هوش مصنوعی: شگفتی در زیبایی خاصیت شراب، حس می‌شود؛ گویی که بوی عرق ناشی از آن، در لباس زیبای مینا پنهان شده است.
دلی آمادة چندین هوس داری بهم بشکن
مبادا فتنه‌زاییها کند آبستن مینا
هوش مصنوعی: دل تو آماده‌ است برای خواسته‌های فراوان، اما آن را نشکن، زیرا ممکن است باعث ایجاد آشوب و فتنه‌هایی شود که در وجود آن وجود دارد.
اگر جوش بقا نبود فنا هم نشئه‌ای دارد
که از قلقل مدان آهنگ بشکن‌بشکن مینا
هوش مصنوعی: اگر نبود جوش و شوق بقا، فنا یا زوال نیز دارای حالتی شگفت‌انگیز است که همچون صدای پرده مینا به گوش می‌رسد و زیبایی خود را دارد.
امید سرخوشی در محفل امکان نمی‌باشد
مگر از خود تهی‌گشتن شود پرکردن مینا
هوش مصنوعی: خوشی و شادی در جمع انسان‌ها ممکن نیست، مگر اینکه انسان از خود و دنیا خالی شود تا بتواند وجودش را با چیزهای جدید پر کند.
اگر بیدل ز اهل مشربی تسلیم سامان‌کن
رگ‌گردن ندارد نسبتی باگردن مینا
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند بیدل از اهل ایمان و تسلیم باشد، باید بداند که رگ‌گردن او هیچ نسبتی با گردن مینا (ظرافت و زیبایی) ندارد. در واقع، این جمله به نوعی بینش عمیق و روحانی را منتقل می‌کند که نشان می‌دهد اگر انسان به حقیقت و ایمان برسد، زیبایی‌های دنیوی برایش چندان اهمیت نخواهد داشت.

حاشیه ها

1392/03/13 00:06

خسته نباشید
من معنای کلمه مینا را در عزل شماره 268 از بیدل دهلوی
را می خواستم
با تشکر