غزل شمارهٔ ۲۶۲۶
بوی وصلی هست در رنگ بهار آینه
میگدازم دل که گردم آبیار آینه
نیست ممکن حسرت دیدار پنهان داشتن
بر ملا افکند جوهر خار خار آینه
کیست تا فهمد زبان بیدماغیهای من
نشئهٔ دیدار میخواهد غبار آینه
غفلت دل پردهٔ ساز تغافلهای اوست
جلوه خوابیدهست یکسر در غبار آینه
بسکه محو جلوهٔ او گشت سر تا پای من
حیرتم عکس است اگر گردم دچار آینه
نور دل خواهی به فکر ظاهر آرایی مباش
جوش زنگار است و بس نقش و نگار آینه
عرض جوهر نیست غیر از زحمت روشندلان
موی چشم آرد برون خط بر غبار آینه
حسن اگر از شوخی نظاره دارد انفعال
بینگاهی میتواند کرد کار آینه
شوخی اوضاع امکان حیرت اندر حیرت است
چند باید بودنت آیینهدار آینه
عرصهٔ جولان آگاهی ندارد گرد غیر
هم به روی خویش میتازد سوار آینه
در مراد آب و رنگ از ما تحیر میخرند
بر کف دست است جنس اعتبار آینه
غیر حیرتخانهٔ دل مرکز آرام نیست
چون نفس غافل مباشید از حصار آینه
انتظاری نیست بیدل دولت جاوید وصل
حسرتم تا چند پردازد کنار آینه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوی وصلی هست در رنگ بهار آینه
میگدازم دل که گردم آبیار آینه
هوش مصنوعی: در هوای بهار، عطری از وصال معشوق حس میشود. قلبم را مثل آینه نرم میکنم تا به زیبایی بهار و آن وصال بپردازم.
نیست ممکن حسرت دیدار پنهان داشتن
بر ملا افکند جوهر خار خار آینه
هوش مصنوعی: نمیتوان احساس افسوس و حسرت ناشی از دیدار را پنهان کرد؛ زیرا مانند جوهر شعله، حقیقت در دل آینه نمایان میشود.
کیست تا فهمد زبان بیدماغیهای من
نشئهٔ دیدار میخواهد غبار آینه
هوش مصنوعی: کیست که بتواند بیتوجهیهای من را درک کند؟ حال و هوای من در هنگام دیدار، مانند غباری است که بر روی آینه نشسته است.
غفلت دل پردهٔ ساز تغافلهای اوست
جلوه خوابیدهست یکسر در غبار آینه
هوش مصنوعی: دل به غفلت، مانند پردهای است که روی نادانیها و بیتوجهیهای او افتاده است و در این میان، حقیقت و زیبایی همچون تصویری در آینه که در غبار پنهان شده، به خواب رفته است.
بسکه محو جلوهٔ او گشت سر تا پای من
حیرتم عکس است اگر گردم دچار آینه
هوش مصنوعی: به خاطر جذابیت و زیبایی او، تمام وجودم را حیرت و شگفتی فراگرفته است. اگر به آینه نگاه کنم و دچار اشفتگی شوم، این حالت ناشی از نقش و نمای او در من است.
نور دل خواهی به فکر ظاهر آرایی مباش
جوش زنگار است و بس نقش و نگار آینه
هوش مصنوعی: به دنبال ظاهر زیبا و فریبنده نباش، زیرا این زیبایی تنها دروغی است و فقط به زنگار و زوال منجر میشود.
عرض جوهر نیست غیر از زحمت روشندلان
موی چشم آرد برون خط بر غبار آینه
هوش مصنوعی: درخشش و زیبایی واقعی جز حاصل تلاش و زحمت کسانی نیست که با روشنفکری و فهم عمیق خود به حقیقت دست مییابند. این افراد میتوانند زیباییهای نهفته را نمایان کنند و مانند شعاعی از نور، نقوش و خطوط زندگی را بر روی دوده آینهای بیفکنند که بیانگر زحمات و فداکاریهایشان است.
حسن اگر از شوخی نظاره دارد انفعال
بینگاهی میتواند کرد کار آینه
هوش مصنوعی: اگر زیبایی به شوخی به تماشای کسی بنشیند، آنگاه میتواند بیتوجهی و غفلت در کار آینه را باعث شود.
شوخی اوضاع امکان حیرت اندر حیرت است
چند باید بودنت آیینهدار آینه
هوش مصنوعی: وضعیت کنونی به قدری عجیب و غریب است که حیرت در حیرت ایجاد میکند. برای اینکه در این شرایط بهتر دیده شوی، باید به مانند آینهای عمل کنی که دیگران را بازتاب میدهد.
عرصهٔ جولان آگاهی ندارد گرد غیر
هم به روی خویش میتازد سوار آینه
هوش مصنوعی: جایی که آگاهی وجود ندارد، به دور خود نمیچرخد و سوار بر آینه، به سمت خود میتازد.
در مراد آب و رنگ از ما تحیر میخرند
بر کف دست است جنس اعتبار آینه
هوش مصنوعی: در طلب خواستههای خود، ما را شگفتزده میکنند؛ در حالی که ارزش و اعتبار ما تنها در دستان خودمان است و همانند آینهای است که منعکسکننده آن است.
غیر حیرتخانهٔ دل مرکز آرام نیست
چون نفس غافل مباشید از حصار آینه
هوش مصنوعی: جایگاه آرامش دل در جایی غیر از حیرت و شگفتی نیست. همچون نفسی که غافل است، از حصار آینه غافل نشوید.
انتظاری نیست بیدل دولت جاوید وصل
حسرتم تا چند پردازد کنار آینه
هوش مصنوعی: انتظاری نیست که بیدل، صاحب خوشبختی و پیوستگی ابدی، به آرزوی من پاسخ دهد. تا چه زمانی باید در کنار آینه به تفکر و حسرت بگذرانم؟

بیدل دهلوی