غزل شمارهٔ ۲۶۲۵
پرتوت هر جا بپردازدکنار آینه
آفتاب آید بهگلگشت بهار آینه
در هوای شست زلفت خاک بر سرکردهاند
ماهیان جوهر اندر چشمه سار آینه
بیتو چون جوهر نگه در دیدهها مژگان شکست
آخر از ما نیزگلکرد انتظار آینه
دام جوهر نسخهٔ طاووس دارد در بغل
اینقدر رنگ که شد یا رب شکار آینه
بیخودی ساغرکشکیفیت دیدارکیست
در شکست رنگ میبینم بهار آینه
هر چه بر معدوم مطلق بندی احسانست و بس
بایدم تا حشر بودن شرمسار آینه
تا به تمثالی رسد زین جلوههای بیثبات
رفت در تشویش صیقل روزگار آینه
زین تماشاها صفای دل به غارت میرود
یک تامل آب در چشم از غبار آینه
غافل از تیر حوادث چند خواهی زیستن
عکس ایمن نیست اینجا در حصار آینه
دهر اگر زین رنگ پردازد بساط چشم تنگ
میچکد تمثال چون اشک از فشار آینه
بیدل از اندیشهٔ آن جلوهٔ حیرت گداز
میرود چون آب از دست اختیار آینه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پرتوت هر جا بپردازدکنار آینه
آفتاب آید بهگلگشت بهار آینه
هوش مصنوعی: هر جا که تابش نور خورشید بیفتد، آفتاب به زیبایی در آینه نمایان میشود و این نشان از شکوفایی و زیبایی بهاری دارد.
در هوای شست زلفت خاک بر سرکردهاند
ماهیان جوهر اندر چشمه سار آینه
هوش مصنوعی: در هوای خنک و لطیف زلفهای تو، ماهیان به عشق و شگفتی خود را به زحمت به خاک میمالند و در چشمهسارهای زلال، جوهر و زیبایی خود را همچون آینه نمایش میدهند.
بیتو چون جوهر نگه در دیدهها مژگان شکست
آخر از ما نیزگلکرد انتظار آینه
هوش مصنوعی: بدون تو، مانند مایعی در چشمهایم، مژگانم شکسته است. سرانجام، انتظار آینه از ما هم به گل نشسته است.
دام جوهر نسخهٔ طاووس دارد در بغل
اینقدر رنگ که شد یا رب شکار آینه
هوش مصنوعی: در دام جوهری که شبیه طاووس است، اینقدر رنگ و زیبایی وجود دارد که انگار ای خدا! آن شکار آینه شده است.
بیخودی ساغرکشکیفیت دیدارکیست
در شکست رنگ میبینم بهار آینه
هوش مصنوعی: در حالتی از بیخود بودن، کسی را میبینم که چگونه با شوق و اشتیاق دیدار میکند. در شکلی از دیدن، رنگهای مختلفی را مشاهده میکنم که نشانگر بهار هستند و این زیباییها در آینه خود را نشان میدهند.
هر چه بر معدوم مطلق بندی احسانست و بس
بایدم تا حشر بودن شرمسار آینه
هوش مصنوعی: هر عملی که بر چیز غیرموجود انجام میشود، تنها احسان و خوبی است و در روز قیامت باید از آینه خود شرمنده باشیم.
تا به تمثالی رسد زین جلوههای بیثبات
رفت در تشویش صیقل روزگار آینه
هوش مصنوعی: انسان با تجارب و چالشهای زندگی، به نوعی تصویر و نمایی از خود میسازد که به مرور زمان تغییر میکند. این فرایند باعث میشود که او در هر مرحله از زندگیاش، مشغول تامل و تفکر درباره خود باشد و به نوعی آینهای از روح و شخصیتش را بسازد که تحت تأثیر حوادث و تغییرات زندگی قرار میگیرد.
زین تماشاها صفای دل به غارت میرود
یک تامل آب در چشم از غبار آینه
هوش مصنوعی: از این تماشای زیباییها، دل آدمی دچار نابودی و خالی شدن میشود. فقط یک نگاه به آبِ موجود در چشمان، بهدلیل کدری آینه، میتواند تأملی عمیق ایجاد کند.
غافل از تیر حوادث چند خواهی زیستن
عکس ایمن نیست اینجا در حصار آینه
هوش مصنوعی: در زندگی، غفلت از چالشها و مشکلات میتواند خطرناک باشد. اینجا، در دنیای پر از ترفندها و دوروئیها، احساس امنیت و آرامش واقعی وجود ندارد.
دهر اگر زین رنگ پردازد بساط چشم تنگ
میچکد تمثال چون اشک از فشار آینه
هوش مصنوعی: اگر دنیا به این شکل ادامه پیدا کند، آنگاه چشمهای حساس به شدت تحت فشار خواهند بود و تصاویر مانند اشک از آینه به آرامی میچکد.
بیدل از اندیشهٔ آن جلوهٔ حیرت گداز
میرود چون آب از دست اختیار آینه
هوش مصنوعی: بیدل میگوید که وقتی به زیبایی و جذابیت آن چهره فکر میکند، مانند آبی که از دست خارج میشود، از کنترل و اختیارش خارج میشود.

بیدل دهلوی