گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۲۷

زد عرق پیمانه حسنی ساغر اندر آینه
کرد توفانها بهشت و کوثر اندر آینه
جلوهٔ او هرکجا تیغ تغافل آب داد
خون حیرت ریخت جوش جوهر اندر آینه
عالم آب است امشب دل بهٔاد نرگسش
شیشه‌ها دارد خیال ساغر اندر آینه
دل به نیرنگ خیالی بسته‌ایم و چاره نیست
ما کباب دلبریم و دلبر اندر آینه
آنچه از اسباب امکان دیده‌ای وهمست و بس
نیست جز تمثال چیزی دیگر اندر آینه
دامن دل‌ گرد کلفت بر نتابد بیش ازین
ای نفس تا چند می‌دزدی سر اندر آینه
طبع روشن فارغ است از فکر غفلتهای خلق
نیست ظاهر معنی گوش کر اندر آینه
در خیال آباد دل از هر طرف خواهی درآ
ره ندارد نسبت بام و در اندر آینه
گرد تمثالم ولی از سرگرانیهای وهم
بایدم کردن چو حیرت لنگر اندر آینه
صحبت روشندلان اکسیر اقبال است و بس
آب پیدا می‌کند خاکستر اندر آینه
جبهه‌ای داری جدا مپسند از ان نقش قدم
جای این عکس است بیدل خوشتر اندر آینه

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زد عرق پیمانه حسنی ساغر اندر آینه
کرد توفانها بهشت و کوثر اندر آینه
هوش مصنوعی: در اثر ریختن عرق از پیمانه حسن، تصویر بهشت و کوثر در آینه منعکس شد و توفان‌ها نمایان شدند.
جلوهٔ او هرکجا تیغ تغافل آب داد
خون حیرت ریخت جوش جوهر اندر آینه
هوش مصنوعی: هر جا که زیبایی او به چشم می‌خورد و بی‌توجهی دیگران باعث می‌شود که غفلت آنها به مانند آب، حقیقت را مخفی کند، حیرت و شگفتی مثل خون به راه می‌افتد و جوهر وجود او در آینه وجود نمایان می‌شود.
عالم آب است امشب دل بهٔاد نرگسش
شیشه‌ها دارد خیال ساغر اندر آینه
هوش مصنوعی: امشب در دل عالم، مانند آب است و چشم نرگسش مانند شیشه‌ها، تصویری از ساغر را در آینه منعکس می‌کند.
دل به نیرنگ خیالی بسته‌ایم و چاره نیست
ما کباب دلبریم و دلبر اندر آینه
هوش مصنوعی: ما در دام یک خیال فریبنده گرفتار شده‌ایم و راه فراری نیست. ما مثل کباب سوخته‌ایم که دل را به دلبری می‌سپاریم و او در آینه تجلی می‌کند.
آنچه از اسباب امکان دیده‌ای وهمست و بس
نیست جز تمثال چیزی دیگر اندر آینه
هوش مصنوعی: آنچه که در اطراف خود مشاهده می‌کنی تنها تصویرهایی است که در ذهن ما ایجاد می‌شود و در واقعیت، چیزی بیشتر از این نیست.
دامن دل‌ گرد کلفت بر نتابد بیش ازین
ای نفس تا چند می‌دزدی سر اندر آینه
هوش مصنوعی: نفس و روح انسان دیگر نمی‌تواند بیشتر از این تحمل کند. ای نفس، تا کی باید زیبایی‌های فریبنده را از خود بگیری و در آینه خود را تماشا کنی؟
طبع روشن فارغ است از فکر غفلتهای خلق
نیست ظاهر معنی گوش کر اندر آینه
هوش مصنوعی: دل روشن و پاک، از فکر و اندیشه‌های بیهوده و غفلت‌های مردم آزاد است. معنای واقعی در آینه‌ای مانند می‌باشد که برای گوش‌های کر قابل شنیدن نیست.
در خیال آباد دل از هر طرف خواهی درآ
ره ندارد نسبت بام و در اندر آینه
هوش مصنوعی: در خیال دل شاد و خوش، هر کجا که بخواهی می‌توانی وارد شوی و هیچ محدودیتی بین بیرون و درون وجود ندارد. در آینه، همه چیز به راحتی می‌تواند به تصویر کشیده شود.
گرد تمثالم ولی از سرگرانیهای وهم
بایدم کردن چو حیرت لنگر اندر آینه
هوش مصنوعی: تصویر من، دور من است، اما باید از شگفتی‌هایی که در ذهنم می‌گذرد، مثل نگرانی در آینه، رهایی یابم.
صحبت روشندلان اکسیر اقبال است و بس
آب پیدا می‌کند خاکستر اندر آینه
هوش مصنوعی: گفت و گوهای افرادی که روشنایی دارند، فقط خوشبختی و موفقیت را به همراه دارد و مانند آب، خاکستر را در آینه زنده می‌کند.
جبهه‌ای داری جدا مپسند از ان نقش قدم
جای این عکس است بیدل خوشتر اندر آینه
هوش مصنوعی: تو چهره‌ای داری که نباید با نقش‌هایی که در گذشته به جا مانده مقایسه‌اش کنی، زیرا تصویر واقعی تو در آینه، زیباتر و بهتر از همه آن نقش و نگارهاست.

حاشیه ها

1399/06/04 20:09
ذیشان الحق

طبع روشن فارغ است از فکر غفلتهای خلق
نیست ظاهر معنی گوش کر اندر آینه
ایں شعر خوب است۔

1399/06/04 20:09

خوب است

1399/08/07 03:11
rezasafari

اهل دل فارغ از اندیشهء باطل باشند
عمر جاهل به تمیز حق و باطل گذرد
صائب