غزل شمارهٔ ۲۶
چه امکان است گرد غیر ازین محفل شود پیدا
همان لیلی شود بیپرده تا محمل شود پیدا
غناگاه خطاب از احتیاج آگاه میگردد
کریم آواز دِه! کز ششجهت سایل شود پیدا
مجازاندیشیات فهم حقیقت را نمیشاید
محال است اینکه حق از عالمِ باطل شود پیدا
نفس را الفت دل هم ز وحشت برنمیآرد
ره ما طی نگردد گر همه منزل شود پیدا
برونِ دل نفَس را پرفشان دیدم ندانستم
که عنقا چون شود از بیضه گم، بسمل شود پیدا
به گوهر وارسیدن موجها برهم زدن دارد
جهانی را شکافی سینه تا یک دل شود پیدا
ره آوارگی عمریست میپویم نشد یارب
که چون تمثالْ یکآیینهوارم دل شود پیدا
ز محو عشق غیر از عشق نتوان یافت آثاری
به دریا قطره چون گردید گم، مشکل شود پیدا
شهیدان ادبگاه وفا را خون نمیباشد
مگر رنگِ حنایی از کف قاتل شود پیدا
سواد کُنج معدومی قیامتعالمی دارد
که هر کس هر کجا گم شد ازین منزل شود پیدا
به رنگی موج خلقی از تپیدن آب میگردد
کزین دریا به قدرِ یک گهر ساحل شود پیدا
نفس تا هست زین مزرع تلاشِ دانهٔ دل کن
که این گمگشته گر پیدا شود حاصل شود پیدا
به قدرِ آگهی آماده است اسباب تشویشات
طبیعت باید اینجا اندکی غافل شود پیدا
درین دریا دل هر قطره گوهر در گره دارد
اگر بر روی آب آید همان بیدل شود پیدا
غزل شمارهٔ ۲۵: درین نه آشیان غیر از پر عنقا نشد پیداغزل شمارهٔ ۲۷: کجا الوان نعمت زین بساط آسان شود پیدا
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه امکان است گرد غیر ازین محفل شود پیدا
همان لیلی شود بیپرده تا محمل شود پیدا
هوش مصنوعی: این امکان وجود ندارد که کسی غیر از این جمع در دسترس باشد. همان لیلی که در دل و جان ماست، بهوضوح حاضر میشود و خود را نشان میدهد.
غناگاه خطاب از احتیاج آگاه میگردد
کریم آواز دِه! کز ششجهت سایل شود پیدا
هوش مصنوعی: زمانی که کسی به خداوند روی میآورد و از نیازهای خود میگوید، خداوند با کمال بزرگواری و رحمت به او پاسخ میدهد و محبت خود را نشان میدهد. در این حال، انسان از همه جهتها متوجه میشود که درخواست او به گوش خداوند رسیده است.
مجازاندیشیات فهم حقیقت را نمیشاید
محال است اینکه حق از عالمِ باطل شود پیدا
هوش مصنوعی: تفکر نادرست تو نمیگذارد که حقیقت را درک کنی، زیرا امکان ندارد که حقیقت در جهانی از باطل آشکار شود.
نفس را الفت دل هم ز وحشت برنمیآرد
ره ما طی نگردد گر همه منزل شود پیدا
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که ارتباطات قلبی و محبتها نمیتوانند از ترسها و وحشتهای درونی جلوگیری کنند. حتی اگر مسیر و مقصد روشن باشد، برای دل راحتی و آرامش حاصل نمیشود. در واقع، وجود ترس و نگرانی مانع از پیشرفت و رسیدن به مقصود میشود.
برونِ دل نفَس را پرفشان دیدم ندانستم
که عنقا چون شود از بیضه گم، بسمل شود پیدا
هوش مصنوعی: در دل بیرون، خروشی را شنیدم و متوجه نشدم که چگونه مرغی افسانهای از تخم پنهان پیدا میشود و به دام میافتد.
به گوهر وارسیدن موجها برهم زدن دارد
جهانی را شکافی سینه تا یک دل شود پیدا
هوش مصنوعی: موجها با برخورد به گوهر، نشاندهندهی تلاش برای تجزیه و شکاف دادن به جهان هستند تا یک دل و یک حقیقت پیدا شود.
ره آوارگی عمریست میپویم نشد یارب
که چون تمثالْ یکآیینهوارم دل شود پیدا
هوش مصنوعی: من سالهاست که در مسیر آوارگی به سر میبرم، اما ای کاش که دل من مانند یک آینه شفاف و روشن میشد، تا بتوانم حقیقت خود را بهتر ببینم.
ز محو عشق غیر از عشق نتوان یافت آثاری
به دریا قطره چون گردید گم، مشکل شود پیدا
هوش مصنوعی: از محو عشق، هیچ نشانهای جز عشق باقی نمیماند. وقتی که یک قطره در دریا ناپدید میشود، پیدا کردن آن بسیار دشوار میشود.
شهیدان ادبگاه وفا را خون نمیباشد
مگر رنگِ حنایی از کف قاتل شود پیدا
هوش مصنوعی: شهیدان وفادارند و خون آنها نشانی از عشق و محبت نیست، بلکه فقط رنگ حنایی است که از دست قاتلشان باقی میماند.
سواد کُنج معدومی قیامتعالمی دارد
که هر کس هر کجا گم شد ازین منزل شود پیدا
هوش مصنوعی: در گوشهای از هستی، چیزی وجود دارد که به شکلی عظیم و خیرهکننده میتواند هر کسی را که در این دنیا گم شده، پیدا کند و به او راهنمایی کند.
به رنگی موج خلقی از تپیدن آب میگردد
کزین دریا به قدرِ یک گهر ساحل شود پیدا
هوش مصنوعی: آب دریا به گونهای موج ایجاد میکند که وقتی به ساحل میرسد، به اندازه یک مروارید نمایان میشود.
نفس تا هست زین مزرع تلاشِ دانهٔ دل کن
که این گمگشته گر پیدا شود حاصل شود پیدا
هوش مصنوعی: تا زمانی که نفس وجود دارد، در این زمین تلاش کن و دانههای آرزوی قلبت را بکار. زیرا اگر این گمشده پیدا شود، نتیجه و ثمرهاش روشن خواهد شد.
به قدرِ آگهی آماده است اسباب تشویشات
طبیعت باید اینجا اندکی غافل شود پیدا
هوش مصنوعی: هرچقدر که تو از محیط و شرایط خود آگاهی داری، به همان نسبت هم میتوانی باعث ایجاد نگرانی و اضطراب در خودت شوی. بنابراین، طبیعت باید کمی از تو غافل شده و به آرامش بپردازی.
درین دریا دل هر قطره گوهر در گره دارد
اگر بر روی آب آید همان بیدل شود پیدا
هوش مصنوعی: در این دریا، هر قطرهای از دل خود یک گوهر ارزشمند دارد. اگر این قطرهها بر روی آب ظاهر شوند، همانند یک فرد دلشکسته و آسیبدیده نمایان میشوند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۶ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1394/07/14 19:10
به دریا قطره چون گردید گم ، مشکل شود پیدا
در چاپ کلیات بیدل به کوشش مولانا خسته در کابل
درین دریا دل هر قطره گوهر در گره دارد
که هر دو مصراع درست تر نسبت به آنچه نوشته اید به نطر می اید لطفن دوباره بنویسید . با محبت
1396/01/04 03:04
مصرع نخستین مقطع این غزل چنین باید باشد
در این دریا، دل هرقطره، گوهر، در گره دارد
اگر، بر روی آب آید، همان بیدل، شود پیدا
1397/10/29 09:12
دریا
درست:
درین دریا دل هر قطره گوهر در گهر دارد
نادرست:
درین دریا دل هر قطره گهر در گوهر دارد