گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۹۰

نامنفعلی گریه کن و چون مژه تر شو
خشک است جبین یک‌دو عرق آینه‌گر شو
حیف است رعونت دمد از جوهر ذاتت
گر تیغ ‌کنندت تو چو آیینه سپر شو
جبیی که نداری نفسی نذر جنون کن
گر شب دمد از محفل امکان تو سحر شو
تسلیم ز احباب تغافل نپسندد
گر نیست ادب سر به زمین دست به سر شو
ضبط من و ما انجمن‌آرای شهود است
چون سرمه ز تنبیه زبان نور نظر شو
گر حسن کلام آینه‌دار دم پیری‌ست
در خلق ضیافتکدهٔ شیر و شکر شو
ای بی‌خبر از صحبت جاوید قناعت
مستسقی بی‌حاصلی آب گهر شو
امید سلامت به‌جز آفات ندارد
کشتی شکن و ایمن از امواج خطر شو
خواب عدمت به‌ که فراموش نگردد
از بیضه برون در طلب بالش پر شو
در نامه و پیغام یقین واسطه محو است
بر هرکه رسانی خبر از یار خبر شو
هر حرف جنون‌تهمت صد پست و بلند است
ای نقطهٔ تحقیق تو بی زیر و زبر شو
بیدل به تکلف ره صحرای عدم‌ گیر
زان پیش که‌ گویند ازین خانه به‌در شو

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نامنفعلی گریه کن و چون مژه تر شو
خشک است جبین یک‌دو عرق آینه‌گر شو
هوش مصنوعی: گریه کن و احساسات خود را آزاد کن، چون وقتی غم تو را در بر می‌گیرد، چهره‌ات هم درخشان‌تر خواهد شد. به جای این که فقط در اندوه بمانی، بگذار احساساتت جاری شود و زیبایی خود را به نمایش بگذار.
حیف است رعونت دمد از جوهر ذاتت
گر تیغ ‌کنندت تو چو آیینه سپر شو
هوش مصنوعی: اگر از درون خودت تکبر و خودپسندی را بروز دهی، این خیلی ناراحت‌کننده است. باید مانند آینه رفتار کنی و از خودت دفاع کنی.
جبیی که نداری نفسی نذر جنون کن
گر شب دمد از محفل امکان تو سحر شو
هوش مصنوعی: اگر آنچیزی را که نمی‌خواهی از دست بدهی، فدای چیزی کن که به دیوانگی و شوریدگی‌هایت کمک کند. اگر شبی بر یارانت جلوه‌کننده‌ای دمد، تو نیز به سحر و جادو برگرد و به آن جمع بپیوند.
تسلیم ز احباب تغافل نپسندد
گر نیست ادب سر به زمین دست به سر شو
هوش مصنوعی: دوستان این را نمی‌پسندند که در برابر بی‌توجهی‌ها تسلیم شوی؛ اگر ادب را رعایت نکنی، بهتر است سر به زیر بیندازی و از خودت مراقبت کنی.
ضبط من و ما انجمن‌آرای شهود است
چون سرمه ز تنبیه زبان نور نظر شو
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نظرات و ایده‌هایمان تحت تأثیر تجربیات و مشاهدات جمعی هستند. مانند سرمه‌ای که برای تقویت بینایی و روشن کردن چشم‌ها استفاده می‌شود، این تجارب هم به ما کمک می‌کنند تا روشنی و درک بهتری از واقعیت‌ها پیدا کنیم.
گر حسن کلام آینه‌دار دم پیری‌ست
در خلق ضیافتکدهٔ شیر و شکر شو
هوش مصنوعی: اگر زیبایی سخن، آینه‌ای از پیری است، در میهمانی که پر از شیر و شکر است، حضور پیدا کن.
ای بی‌خبر از صحبت جاوید قناعت
مستسقی بی‌حاصلی آب گهر شو
هوش مصنوعی: ای کسی که از گفتار دائمی و پایدار بی‌اطلاعی، بدان که قناعت و رضایت به داشته‌های اندکت را باید یاد بگیری و از تلاش بیهوده و نتیجه‌نگرفتن بپرهیزی.
امید سلامت به‌جز آفات ندارد
کشتی شکن و ایمن از امواج خطر شو
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی کشتی‌ات در دریا سالم بماند، باید از آسیب‌ها و خطرات دوری گزینی و از موج‌های خطرناک در امان باشی.
خواب عدمت به‌ که فراموش نگردد
از بیضه برون در طلب بالش پر شو
هوش مصنوعی: بهتر است که خواب بی‌خبری تو فراموش نشود، از لانه‌ات خارج شو و در جست‌وجوی آشیانه‌ای برای آسایش خود باش.
در نامه و پیغام یقین واسطه محو است
بر هرکه رسانی خبر از یار خبر شو
هوش مصنوعی: در نامه و پیام، یقیناً یک واسطه وجود دارد که باعث می‌شود هرکس که خبر از معشوق را به او برسانی، خود نیز از آن خبر آگاه شود.
هر حرف جنون‌تهمت صد پست و بلند است
ای نقطهٔ تحقیق تو بی زیر و زبر شو
هوش مصنوعی: هر حرفی که در آن جنون وجود دارد، پر از اتهام‌هایی است که می‌تواند به راحتی نظرها و موقعیت‌ها را تغییر دهد. ای نقطهٔ تحقیق، تو باید دقیق‌تر نگاه کنی و همه چیز را به شکل درست و کامل بررسی کنی.
بیدل به تکلف ره صحرای عدم‌ گیر
زان پیش که‌ گویند ازین خانه به‌در شو
هوش مصنوعی: به سادگی در دل بیابان عدم قدم بگذار، زیرا قبل از اینکه به تو بگویند از این خانه بیرون برو، زمان مناسبی برای شروع سفر و جستجوست.