گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۸۳

به پیری هم نی‌ام غافل ز عشق آن‌کمان ابرو
حضور قامت خم‌ گشته ایمایی‌ست زان ابرو
دم تیغی چو اشک از خون من رنگین نمی گردد
مبادا افتد از مستی به فکر امتحان ابرو

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به پیری هم نی‌ام غافل ز عشق آن‌کمان ابرو
حضور قامت خم‌ گشته ایمایی‌ست زان ابرو
هوش مصنوعی: حتی در سن پیری هم از عشق آن معشوق که ابروانی چون کمان دارد غافل نیستم، زیرا قامت خمیده‌اش نشانه‌ای از آن ابروست که همیشه در یاد من است.
دم تیغی چو اشک از خون من رنگین نمی گردد
مبادا افتد از مستی به فکر امتحان ابرو
هوش مصنوعی: غنچه‌ای که به خاطر اشک‌های خونین من تغییر رنگ نمی‌دهد، نکند در حال مستی به فکر آزمایش زیبایی چهره بیفتد.

حاشیه ها

1397/01/13 14:04
Alipur

غزل کامل
به پیری هم نیم غافل زعشق آنکمان ابرو
حضور قامت خم گشته ایمائیست زان ابرو
دم تیغی چو اشک از خون من رنگین نمیگردد
مبادا افتد از مستی بفکر امتحان ابرو
کمان ناز آشوب کشاکش برنمیدارد
اشارت چند باشد بار دوش ناتوان ابرو
به بی پروائی ترکان مخمور تو میلرزم
که عمری شد مقیم سایه تیغ اندازان ابرو
خرامت آفت امکان و قامت فتنه دوران
نگه غارت گر آفاق و آشوب جهان ابرو
زبان سرمه آهنگان مژگانت که میفهمد
اگر از شوخی ایما نگردد ترجمان ابرو
خط پشت لبت هر جا برات تازگی آرد
عرق واشوید از لوح جبین نو خطان ابرو
دم تیغ تغافل تا کجا خواهی تنک کردن
هنوز از گردش آنچشم میخواهد فسان ابرو
تو محرم نشه بزم تغافل نیستی ورنه
بطاق ناز چینی خانها دارد نهان ابرو
بذوق سجده ات هر جا نیازی کرده ام انشا
بجای سبزه میروید زخاک آنمکان ابرو
عروج پستی آرایم غرور عجز پیمایم
بنازداز کجی هایم به چشم راستان ابرو
سلامت در دم تیغست (بیدل) داغ تسلیمی
که امشب ناز گستاخانه می پیچد ازان ابرو