اطلاعات
وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من سنگدل چه اثر برم زحضور ذکر دوام او
چو نگین نشدکه فرو روم به خود از خجالت نام او
هوش مصنوعی: من که سنگدل هستم، چه اثری میتوانم از یاد همیشگی وجود او ببرم، چون وقتی که او در دل انسان نمیدرخشد، خجالتزده میشوم از نام او و قادر نیستم به خود برگردم.
سخن آب گشت و عبارتی نشکافت رمز تبسمش
تک وتاز حسرت موج می نرسید تا خط جام او
هوش مصنوعی: سخنگو مانند آبی زلال بود و هیچ کلمهای به روشنی او نمیرسید. راز لبخندش به شدت احساس غم و حسرت بود و امواج نمیتوانستند به عمق دنیای او دسترسی پیدا کنند.
نه سریکه سجده بناکند نه لبیکه ترک ثناکند
بهکدام مایه اداکند عدم ستمزده وام او
هوش مصنوعی: نه سر و دلی برای سجده کردن دارد و نه لبی که از ستایش دست بردارد. با کدامین وسیله میتواند کمکی به کسی که از ستم رهایی نیافته بکند.
سر خاک اگربه هوا رسد چونظرکنی ته پا رسد
نرسیدهام به عمارتیکه ببالم از در و بام او
هوش مصنوعی: اگر بر سر خاک کسی بایستی و به آسمان نگاه کنی، خواهی دید که در نهایت پاهایت به زمین بازمیگردند. من هنوز به جایگاهی نرسیدهام که بخواهم به دیوار و بام آن افتخار کنم.
به بیانم آن طرف سخن به تامل آنسوی وهم و وظن
ز چه عالممکه به من ز من نرسیده غیرپیام او
هوش مصنوعی: بگذار تا بگویم که در آن سوی اندیشهها و گمانها، به چه دلیل از آنچه هستم، چیزی به من نرسیده جز پیامی که از اوست.
تک و پوی بیهده یافتم به هزار کوچه شتافتم
دری از نفس نشکافتمکه رسم بهگرد خرام او
هوش مصنوعی: من به تنهایی و به طور بیهدف در هزار کوچه دویدم، اما نتوانستم دلی را به دست آورم و نمیتوانم رسم و راه دیدار او را پیدا کنم.
به هوا سری نکشیدهام به نشیمنی نرسیدهام
ز پر شکسته تنیدهام به خیال حلقهٔ دام او
هوش مصنوعی: من به آسمان سر نکشیدهام و به جایی نرسیدهام، از باری که بر دوش دارم به خاطر تصور و خیال گرفتار او هستم.
نه دماغ دیدهگشودنی نه سر فسانه شنودنی
همه را ربوده غنودنی بهکنار رحمت عام او
هوش مصنوعی: نه میتوان به چیزهای واضح نگاه کرد و نه به داستانهای شنیدنی گوش داد؛ همه چیز را در خواب و غفلت فرو برده است و فقط در کنار رحمت عمومی او میتوان آرامش یافت.
زحسد نمیرسی ای دنی به عروج فطرت بیدلی
تو معلم ملکوت شو که نهای حریف کلام او
هوش مصنوعی: ای دنیا! به خاطر حسادت نمیتوانی به اوج روح آزاد و پاکی دست یابی. تو که معلم ملکوت نیستی، نمیتوانی با کلام او هممقامی کنی.
حاشیه ها
بیت پنجم:
به بیانم آن طرف سخن به تامل آنسوی وهم و ظن
سلام
لطفاً یا اصلاح کنید یا امکان اصلاح را باز بگذارید
با تشکر
1399/11/09 01:02
احمد ولید
در کتاب کلید عرفان٬ شرح ابیات غامض ابوالمعانی بیدل اثر محمد عبدالحمید اسیر بیت سوم چنین آمده.
نه سری که سجده بنا کند نه لبی که تر به ثنا کند
یه کدام مایه اداء کند عدم ستمزده وام او
1399/11/09 01:02
احمد ولید
نه سری که سجده بنا کند نه لبی که تر به ثنا کند
به کدام مایه اداء کند عدم ستمزده وام او
1399/11/09 02:02
احمد ولید
نه سری که سجده بنا کند نه لبی که تر به ثنا کند
معنی بیت: الهی سری ندارم که سجده ترا طور شایسته بجا آورم و هم چنین لبی ندارم که ثنای ترا کماحقه بگوید و به آن لب تر کند.
در کتاب کلید عرفان اثر استاد عبدالحمید اسیر آمده، اگر بیت مذکور چنین خوانده شود.
نه سری که سجده بنا کند نه لبی که ترک ثنا کند
در این بیت کلمه ترک نادرست است. در نسخه های چاپی و خطی به اشتباه ترک نوشته شده.
با در نظرداشت این اشتباه چاپی، بیت مورد نظر چنین معنی میدهد که سر من سجده ترا بجا آورده نمیتواند اما لب من ثنای تو را میگوید. که این نوع تحلیل قاعدتاً درست نیست. هر دو جمله باید یکسان باشد یا موجبه یا سالبه تا مناسبتی در بین دو مصراع موجود شود.
به شیفتگان آثار ابوالمعانی توصیه می شود تا در عبارت دقت نمایند و اغلاط طبع را از نظر دور نداشته باشند