غزل شمارهٔ ۲۵۶۳
چون هلالم بیخم تسلیم آن اختر جبین
غوطه در خط جبین زد بسکه شد لاغر جبین
یاد آهنگ سجودش آب میسازد مرا
از حیا همچون عرق دزدیدهام سر در جبین
سایهام از شیوهٔ همواریام غافل مباش
کز جبین تا نقش پاگلکردهام یکسر جبین
در دبیرستان نیرنگ تعلق خواندنیست
معنی صد خیر و شر ازیکورق دفتر جبین
کلفت اسباب ما را داغ صد تدبیر کرد
دردسر میبندد اینجا ناز صندل بر جبین
زبنهار ای اخگر از داغ محبت دم مزن
تا نگردانی عرق پرداز خاکستر جبین
یارب این مقدار بیتاب سجود کیستم
میچکد عمریست چول شمعم ز چشم تر جبین
با چنین عجزیکه دارد صورت بنیاد من
حق تعظیمی است همچول سجدهام بر هر جبین
دلم هوایت را کرده ای دوست
تا بقدر شبنمی در نم زند ساغر جبین
انفعال آیینهٔ پاداش اعمالم بس است
میکنم تا یاد عقبا میشود کوثر جبین
بیدل از کیفیت بنیاد تسلیمم مپرس
خانهٔ آیینه دارد تا برون در جبین
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون هلالم بیخم تسلیم آن اختر جبین
غوطه در خط جبین زد بسکه شد لاغر جبین
هوش مصنوعی: من همچون هلالی هستم که در برابر آن ستاره دلربا تسلیم شدهام، تا جایی که زخم و رنجهای عمیق بر پیشانیام نشسته و آنقدر ضعیف شدهام که پیشانیام دچار تنگی و عذاب گشته است.
یاد آهنگ سجودش آب میسازد مرا
از حیا همچون عرق دزدیدهام سر در جبین
هوش مصنوعی: وقتی به یاد آهنگ سجدهاش میافتم، از شدت حیا و شرم، عرقی به جبینم مینشیند که انگار دزدیدهام.
سایهام از شیوهٔ همواریام غافل مباش
کز جبین تا نقش پاگلکردهام یکسر جبین
هوش مصنوعی: سایهام از طرز نرم و هموار بودنم غافل نشو، چون از پیشانی تا اثر پاهایم، همه یکدست و مشخص است.
در دبیرستان نیرنگ تعلق خواندنیست
معنی صد خیر و شر ازیکورق دفتر جبین
هوش مصنوعی: در دبیرستان، درسها و مطالبی که آموخته میشود، میتواند معانی خوب و بد زیادی داشته باشد که تنها با یک نگاه به دفتر خاطرات یا یادداشتها قابل درک است.
کلفت اسباب ما را داغ صد تدبیر کرد
دردسر میبندد اینجا ناز صندل بر جبین
هوش مصنوعی: خدمتکار وسایل ما را با دقت و احتیاط بسیار بررسی کرده است و اینجا مشکلات و چالشهایی به وجود میآورد که ناشی از زیبایی و ناز این جا در شانههایمان است.
زبنهار ای اخگر از داغ محبت دم مزن
تا نگردانی عرق پرداز خاکستر جبین
هوش مصنوعی: ای شعله آتش، از شدت محبت صحبت نکن تا چهرهام از داغی احساس تو برنجد و عرق داغ بر پیشانیام بنشیند.
یارب این مقدار بیتاب سجود کیستم
میچکد عمریست چول شمعم ز چشم تر جبین
هوش مصنوعی: پروردگارا، من تا چه حد برایت بیتابم؟ سالهاست که مانند شمعی که از چشمانم اشک میریزد، در حال سجدهام.
با چنین عجزیکه دارد صورت بنیاد من
حق تعظیمی است همچول سجدهام بر هر جبین
هوش مصنوعی: با توجه به ناتوانی و ضعف ابراز شده در وجودم، بر من واجب است که با تمام احترام و فرود آمدن، خود را در برابر حقیقتی که پایهگذار وجودم است، سجدهکنم.
دلم هوایت را کرده ای دوست
تا بقدر شبنمی در نم زند ساغر جبین
هوش مصنوعی: دلم برای تو تنگ شده است، ای دوست، تا جایی که جای قطرهای شبنم بر پیشانیام نشسته.
انفعال آیینهٔ پاداش اعمالم بس است
میکنم تا یاد عقبا میشود کوثر جبین
هوش مصنوعی: نتیجه و بازتاب اعمالم برایم کافی است و به یاد عاقبت کارهایم، خود را میسازم و تلاش میکنم تا به نعمتهای الهی دست یابم.
بیدل از کیفیت بنیاد تسلیمم مپرس
خانهٔ آیینه دارد تا برون در جبین
هوش مصنوعی: از دست دادن خود را به آسانی نپرس، چرا که من یک آینه دارم که نشان میدهد چگونه به زندگی خود تسلیم شدهام.
حاشیه ها
1391/04/04 12:07
ناشناس
"دلم هوایت را کرده ای دوست". این مصرع با مصرع بعدی اش هم وزن نیست؛ چرا؟
1395/07/24 10:09
ایمان سهیلی
« ﺩﻟﻢ هوﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ » ؟؟؟ وزن این مصرع با کل غزل مغایر است؛ چرا؟
1396/02/17 14:05
ایمان سهیلی
لطفاً اصلاح شود:
شرم جرأت کاش مینای هواها بشکند
تا بقدر شبنمی در نم زند ساغر جبین

بیدل دهلوی