گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۶۱

نفس عمارت دل دارد و شکستنش است این
کجاست جوهر آیینه سینه خستنش است این
هزار تفرقه جمع است در طلسم حواست
شکسته بر گل رنگی ‌که دسته بستنش است این
نفس ‌کدام و چه دل ای جنون تخیل هستی
در آتش است سپندی ‌که ‌گرم جستنش است این
به حیرت‌ آینه بشکن نفس به سرمه‌ گره زن
که نقش عافیتی داری و نشستنش است این
عدم شمار وجودت غبارگیر نمودت
جهان شکنجهٔ وهمست و طور رستنش است این
بلندی مژه سامان کن از مراتب همت
به دامنی که تو داری نظر شکستنش است این
نیافت سعی تأمل ز شور معنی بیدل
جز اینکه نغمهٔ ساز ز خود گسستنش است این

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نفس عمارت دل دارد و شکستنش است این
کجاست جوهر آیینه سینه خستنش است این
هوش مصنوعی: نفس مانند ساختمان دل را می‌سازد، و از بین بردن آن نشان‌دهنده این است که کجاست خالص‌ترین شکل حقیقت در وجود انسان.
هزار تفرقه جمع است در طلسم حواست
شکسته بر گل رنگی ‌که دسته بستنش است این
هوش مصنوعی: در اینجا به تفرقه‌ها و دشواری‌هایی که در ذهن وجود دارد اشاره شده است. هزاران نگرانی و فکر پراکنده وجود دارد که بر روی یک گل رنگی که به نظر زیبا و دلنشین می‌آید، سایه انداخته است. این وضعیت به نوعی به ما یادآوری می‌کند که حتی زیبایی‌ها هم می‌توانند تحت تأثیر افکار و احساسات منفی قرار بگیرند.
نفس ‌کدام و چه دل ای جنون تخیل هستی
در آتش است سپندی ‌که ‌گرم جستنش است این
هوش مصنوعی: کدام نفس و کدام دل، ای جنون خیال! وجود تو در آتش است، همانی که جستجویش تو را به گرما می‌رساند.
به حیرت‌ آینه بشکن نفس به سرمه‌ گره زن
که نقش عافیتی داری و نشستنش است این
هوش مصنوعی: به خودت بیا و از حیرت بیرون بیا، با سرمه چشمانت را بیارای و بدان که در وجودت نشانی از آرامش و سلامت وجود دارد که به سادگی در آن نشسته است.
عدم شمار وجودت غبارگیر نمودت
جهان شکنجهٔ وهمست و طور رستنش است این
هوش مصنوعی: وجود تو به حدی ناچیز است که مانند گرد و غبار بر سرت فرود می‌آید، جهان در واقع عذابی برای تفکرات توست و روش رهایی از این حالت تنها از یک طریق ممکن است.
بلندی مژه سامان کن از مراتب همت
به دامنی که تو داری نظر شکستنش است این
هوش مصنوعی: بلندی مژه‌ات را با تلاش و اراده زیاد بهبود بخش، زیرا تو در دامن خود نگاهی داری که می‌تواند آن را زیر و رو کند.
نیافت سعی تأمل ز شور معنی بیدل
جز اینکه نغمهٔ ساز ز خود گسستنش است این
هوش مصنوعی: تلاش برای درک عمیق و تأمل در معنای واقعی زندگی، فقط به این نتیجه می‌رسد که انسان باید از خود فاصله بگیرد و در دنیای پرهیاهو، نغمه‌ای تازه و دل‌انگیز برای خود بسازد.