غزل شمارهٔ ۲۵۲
از ما پیام وصل تهیکرد جای ما
آخر به ما رسید ز جانان دعای ما
موجگهر خجالت جولانکجا برد
از سعی نارسا به سر افتاد پای ما
با نرگست چه عرض تمنا دهدکسی
دیدیم سرمهایکه نگه شد صدای ما
دامان نازت از چه تغافل شکستهاند
کز ما پر است آینهٔ بیصفای ما
سرمایهٔ حباب به غیر از محیط چیست
آب توآب ما و هوایت هوای ما
پهلو تهی نمودن دریاست ساز موج
خود را دمی ز خود بدر آر از برای ما
وارستهٔ تعلق زنار و سبحهایم
نیرنگ این دو رشته ندوزد قبای ما
برجسته نیست پلهٔ میزان خامشی
یارب به سنگ سرمه نسنجی صدای ما
حرف طمع مباد برون آید از لباس
مطلب به خرقه دوخت سئوالگدای ما
گوهر همان برون محیط است درمحیط
با ما چه میکند دل از ما جدای ما
بیدل به وضع خلق محال است زیستن
بیگانگی اگر نشود آشنای ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از ما پیام وصل تهیکرد جای ما
آخر به ما رسید ز جانان دعای ما
هوش مصنوعی: ما از هم جدا شدیم و پیام محبت ما به کسی نرسید، اما در نهایت دعای ما به محبوبمان رسید و او را به یاد ما آورد.
موجگهر خجالت جولانکجا برد
از سعی نارسا به سر افتاد پای ما
هوش مصنوعی: آب دریا بهراستی از جایی که ما نتوانستیم به حقایق عمیق دست پیدا کنیم، خجالت میکشد و این باعث میشود که ما در تلاشهای ناتوان خود، به جایی برسیم که پاهایمان به زمین نمیرسند.
با نرگست چه عرض تمنا دهدکسی
دیدیم سرمهایکه نگه شد صدای ما
هوش مصنوعی: با نرگس تو چه خواستهای میتوان مطرح کرد؟ ما فقط صدای خود را شنیدیم که در خاموشی نگاه تو گم شد.
دامان نازت از چه تغافل شکستهاند
کز ما پر است آینهٔ بیصفای ما
هوش مصنوعی: چرا زیبایی و ظرافت تو را نادیده گرفتهاند، در حالی که دلمان پر است از بیوفایی و مشکلاتی که در آینهی دل ما نمایان شده است؟
سرمایهٔ حباب به غیر از محیط چیست
آب توآب ما و هوایت هوای ما
هوش مصنوعی: بخار حباب که به خودی خود ارزشی ندارد، تنها به محیطی که در آن قرار دارد اهمیت میدهد. آب و هوای تو، آب و هوای ما نیز هست، یعنی ما به تو وابستهایم و به نوعی در یک شرایط مشترک زندگی میکنیم.
پهلو تهی نمودن دریاست ساز موج
خود را دمی ز خود بدر آر از برای ما
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم آن است که در زندگی، مانند دریا که تنها به خاطر امواجش آرامش خود را پیدا میکند، ما نیز باید گاهگاهی از خودمان فاصله بگیریم و به دیگران فکر کنیم. زمانی را برای اندیشیدن به نیازها و خواستههای دیگران اختصاص دهیم.
وارستهٔ تعلق زنار و سبحهایم
نیرنگ این دو رشته ندوزد قبای ما
هوش مصنوعی: ما از وابستگیهای دنیوی و تظاهر به مذهبی بودن، آزاد و رها هستیم و این دو چیز نمیتوانند به ما زنجیری ببندند یا ما را فریب دهند.
برجسته نیست پلهٔ میزان خامشی
یارب به سنگ سرمه نسنجی صدای ما
هوش مصنوعی: خاموشی و سکوت، درجه و مقامی ندارد، ای خدا! صدای ما را با سنگ سرمه نسنجد.
حرف طمع مباد برون آید از لباس
مطلب به خرقه دوخت سئوالگدای ما
هوش مصنوعی: نیازی نیست که به دنبال طمع باشی و آن را به زبان بیاوری، زیرا سوال و درخواست ما به گونهای در لایههای عمیق ایمان و صفای دلی ما دوخته شده است.
گوهر همان برون محیط است درمحیط
با ما چه میکند دل از ما جدای ما
هوش مصنوعی: گوهر، همان چیز درونی است که خارج از محیط قرار دارد. دل ما چه بلایی بر سر ما میآورد در حالی که از ما جدا شده است؟
بیدل به وضع خلق محال است زیستن
بیگانگی اگر نشود آشنای ما
هوش مصنوعی: زندگی در میان مردم برای بیدل غیر ممکن است، مگر اینکه بیگانگی از میان برود و آنها به ما نزدیک شوند.