گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۹۸

از خودآرایی به‌جنس جاودان لنگر مکن
آبرو را سنگسار صنعت‌ گوهر مکن
خار جوهر زحمت‌گلبرک تمثالت مباد
پردهٔ چشم تر آیینه را بستر مکن
تا توان درکسوت همواری آیینه زیست
دامن ابروی خود چون تیغ پر جوهر مکن
ای ادب‌، بگذار مژگانی به رویش واکنم
جوهر پرواز ما را چین بال و پر مکن
انفعال معصیت فردوس تعمیر است و بس
گر جبین دارد عرق اندیشهٔ ‌کوثر مکن
آب‌ورنگ حسن معنی‌نشکند بیجوهری
آسمان گو نسخه‌ام را جدولی از زر مکن
از محیط رحمتم اشک ندامت مژده‌ای‌ست
یا رب این نومید را محروم چشم ترمکن
ای سپند از سرمه هم اینجا صدا وا می‌کشد
نا توان بر باد رفتن سعی خاکستر مکن
تا به‌کی چون خامه موی حسرتت بایدکشید
اینقدر خود را به ذوق فربهی لاغر مکن
درد سر بسیار دارد نسخهٔ تحقیق خویش
جز فراموشی اگر درسی‌ست هیچ از بر مکن
خامشی دل را همان شیرازهٔ جمعیت‌ست
نسخهٔ آیینه از باد نفش ابتر مکن
حیف اوقاتی‌که صرف حسرت جاهش‌کنند
آدمی‌، آدم‌! وطن در فکرگاو و خر مکن
تاکجا بیدل به افسون امل خواهی تنید
قصهٔ ما داستان مار دارد سر مکن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از خودآرایی به‌جنس جاودان لنگر مکن
آبرو را سنگسار صنعت‌ گوهر مکن
هوش مصنوعی: به خاطر خودنمایی به چیزهای فانی نپرداز و آبروی خود را قربانی مکن؛ و از هنر و صنعت خود به بیهوده‌ای نپرداز.
خار جوهر زحمت‌گلبرک تمثالت مباد
پردهٔ چشم تر آیینه را بستر مکن
هوش مصنوعی: نگذار که خار، ارزش و زیبایی تلاش و زحمات تو را لکه‌دار کند و اجازه نده که پردهٔ چشم و آینهٔ دل، محل خواب و استراحت چیزهای ناپسند و ناخوشایند شود.
تا توان درکسوت همواری آیینه زیست
دامن ابروی خود چون تیغ پر جوهر مکن
هوش مصنوعی: به اندازه‌ای که می‌توانی در زندگی به آرامش و صفا بپرداز، چهره‌ات را مانند تیغی تیز و برجسته نکن.
ای ادب‌، بگذار مژگانی به رویش واکنم
جوهر پرواز ما را چین بال و پر مکن
هوش مصنوعی: ای ادب، اجازه بده تا با مژه‌های او، زیبایی پروازمان را به نمایش بگذارم. بال و پر مان را نبند.
انفعال معصیت فردوس تعمیر است و بس
گر جبین دارد عرق اندیشهٔ ‌کوثر مکن
هوش مصنوعی: گناه و معصیت تنها باعث ویرانی بهشت می‌شوند و بس، اگر کسی به فکر و اندیشه‌اش در این زمینه توجه کند، باید از آن پرهیز کند.
آب‌ورنگ حسن معنی‌نشکند بیجوهری
آسمان گو نسخه‌ام را جدولی از زر مکن
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت من با ارزش‌های ظاهری از بین نمی‌رود، پس ای آسمان، نور و زیبایی‌ام را به طلا و جواهر تبدیل نکن.
از محیط رحمتم اشک ندامت مژده‌ای‌ست
یا رب این نومید را محروم چشم ترمکن
هوش مصنوعی: از فضای رحمت تو، اشک ندامت نشانه‌ای است، ای پروردگار، این ناامید را از داشتن چشمی نگران و پر از اشک محروم نکن.
ای سپند از سرمه هم اینجا صدا وا می‌کشد
نا توان بر باد رفتن سعی خاکستر مکن
هوش مصنوعی: ای سپند، صدایم را از سرمه به گوش برسان؛ چرا که ناامیدی و تلاش بی‌فایده‌ام را به باد می‌دهی، پس خاکستر مکن.
تا به‌کی چون خامه موی حسرتت بایدکشید
اینقدر خود را به ذوق فربهی لاغر مکن
هوش مصنوعی: چقدر باید در حسرت بمانی و خودت را به خاطر لذت‌های زودگذر فریب بدهی؟
درد سر بسیار دارد نسخهٔ تحقیق خویش
جز فراموشی اگر درسی‌ست هیچ از بر مکن
هوش مصنوعی: تحقیق و بررسی در مورد خودمان ممکن است دردسرهای زیادی به همراه داشته باشد. اگر درس و آموزشی وجود دارد، بهتر است آن را فراموش نکنیم و از حفظ نکنیم.
خامشی دل را همان شیرازهٔ جمعیت‌ست
نسخهٔ آیینه از باد نفش ابتر مکن
هوش مصنوعی: سکوت قلب همان نظم و ترتیب جمعیت است؛ پس تلاش نکن که تصویر آینه را از نسیم هوای ناقص بگیری.
حیف اوقاتی‌که صرف حسرت جاهش‌کنند
آدمی‌، آدم‌! وطن در فکرگاو و خر مکن
هوش مصنوعی: حیف است زمان‌هایی که انسان صرف آرزوهای بی‌فایده کند. به جای نگرانی درباره چیزهای بی‌اهمیت، باید به مسائل اصلی زندگی توجه داشته باشد.
تاکجا بیدل به افسون امل خواهی تنید
قصهٔ ما داستان مار دارد سر مکن
هوش مصنوعی: تا چه زمانی می‌خواهی با خیال‌پردازی و امیدهای بی‌پایه خود را فریب دهی؟ داستان ما پایان غم‌انگیزی دارد، پس خود را در این قصه نغلطان.