گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۸۵

بر شیشه خانهٔ دل افسرده سنگ زن
کم نیستی زگل قدحی را به رنگ زن
چشمی به وحشت آب ده از باغ اعتبار
مهری تو هم به محضر داغ پلنگ زن
رنج دگر مکش به کمانخانهٔ سپهر
جای نفس همین پر و بال خدنگ زن
تسلیم حکم عشق نشاید کم از سپند
گر خود در آتشت بنشاند شلنگ زن
امن است هرکجا سر تسلیم رهبر است
زین وضع فال‌گیر و به‌ کام نهنگ زن
تاکی نفس به خون‌کشی از انتقام خصم
تیغی‌که می‌زنی به فسانش به رنگ زن
هرغنچه زین بهارطلسم شکفتنی است
ای غافل از طرب در دلهای تنگ زن
خلد و جحیم چند کند غافل از خودت
آتش به‌ کارگاه خیالات بنگ زن
همت زمین مشرب تغییر خجلت است
در دامنی‌ که چین نزند دست چنگ زن
خمخانه‌ها به ‌گردش چشمت نمی‌رسد
امشب محرفی به دماغ فرنگ زن
بیدل شکست شیشهٔ دل نیز عالمی‌ست
ساز جنون‌کن و قدحی در ترنگ زن

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر شیشه خانهٔ دل افسرده سنگ زن
کم نیستی زگل قدحی را به رنگ زن
هوش مصنوعی: سنگ زدن به شیشهٔ دل‌های غمگین کار کمی نیست، این درست که گل را به رنگی زیبا می‌آرایند، اما باید مراقب بود که آسیب نرسد.
چشمی به وحشت آب ده از باغ اعتبار
مهری تو هم به محضر داغ پلنگ زن
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که در این شعر، شاعر به زیبایی و عواطف عمیق اشاره می‌کند. او به چشمان یک شخص اشاره می‌کند که در دلنگرانی و ترس غمگین است. این چشمان، نماد عواطف و احساسات عمیقی هستند که ناشی از عشق و بی‌اعتباری است. در ادامه، شاعر به وجه زیبای دیگری از این شخص اشاره می‌کند که در محضر عشق خود، زخم و دردهای عاطفی را به همراه دارد. این تصویر به خوبی تضاد میان زیبایی و درد را به نمایش می‌گذارد.
رنج دگر مکش به کمانخانهٔ سپهر
جای نفس همین پر و بال خدنگ زن
هوش مصنوعی: دیگر رنج و سختی را به دوش مکش، زیرا که در آسمان جا برای نفس کشیدن تو همین بال و پر تیرانداز است.
تسلیم حکم عشق نشاید کم از سپند
گر خود در آتشت بنشاند شلنگ زن
هوش مصنوعی: اگر عشق فرمان دهد، نباید از آن سرپیچی کرد، حتی اگر عشق ما را به خطر بیندازد و در آتش بسوزاند.
امن است هرکجا سر تسلیم رهبر است
زین وضع فال‌گیر و به‌ کام نهنگ زن
هوش مصنوعی: هرجایی که سر تسلیم در برابر رهبر باشد، در آنجا امنیت برقرار است، حتی اگر اوضاع دشوار باشد یا خطراتی وجود داشته باشد.
تاکی نفس به خون‌کشی از انتقام خصم
تیغی‌که می‌زنی به فسانش به رنگ زن
هوش مصنوعی: تا چه زمانی با انتقام از دشمن به کشتن نفس خود ادامه می‌دهی؟ آن تیغی که به دشمن می‌زنی، مانند رنگ وسوسه‌انگیز زنی است.
هرغنچه زین بهارطلسم شکفتنی است
ای غافل از طرب در دلهای تنگ زن
هوش مصنوعی: هر جوانه‌ای در این بهار نشانه‌ای از شکوفایی و زیبایی است، ای کسی که از شادی و سرور در دل‌هایی که تنگ و غمگین هستند غافل مانده‌ای.
خلد و جحیم چند کند غافل از خودت
آتش به‌ کارگاه خیالات بنگ زن
هوش مصنوعی: بهشت و جهنم چه فرقی برای کسی که از خود غافل است دارد؟ بهتر است به دنیای خیالات و افکار خود توجه کند و شعله‌های آن را به کار بگیرد.
همت زمین مشرب تغییر خجلت است
در دامنی‌ که چین نزند دست چنگ زن
هوش مصنوعی: تلاش و کوشش در زندگی، زیان‌آور و خجالت‌آور است در جایی که کسی نتواند آن را به زیبایی و ظرافت نشان دهد.
خمخانه‌ها به ‌گردش چشمت نمی‌رسد
امشب محرفی به دماغ فرنگ زن
هوش مصنوعی: امشب نمی‌توانی به خمخانه‌ها بروی، چون چشمت فقط به شمایل و بوی عطر زن غربی مشغول است.
بیدل شکست شیشهٔ دل نیز عالمی‌ست
ساز جنون‌کن و قدحی در ترنگ زن
هوش مصنوعی: شکستگی دل و احساسات، دنیای خاصی را به وجود می‌آورد. با این حال، در میان این احساسات پیچیده، می‌توان لذت برد و با شادی و سرور به زندگی ادامه داد.