گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۸۴

صبح است ازین مرحلهٔ یاس به در زن
چون صبح تو هم دامن آهی به‌ کمر زن
کم نیستی از غیرت فریاد ضعیفان
بر باد رو و دست به دامان اثر زن
چون نی گره‌ کار تو لذات جهان است
گر دست دهد ناله‌ات آتش به شکر زن
خمها همه سنگند زمینگیر فشردن
خامی‌ست درین میکده‌ گو جوش شرر زن
زین بحر خطر مقصد غواص تسلی‌ست
دل جمع‌کن و سنگ به سامان‌ گهر زن
ساغرکش این میکده مخموری راز است
خمیازه مهیاکن و بر حلقهٔ در زن
تا منفعل‌ کوشش بیهوده نباشی
بر آتش افسردهٔ ما دامن تر زن
مجنون روشان خانهٔ در بستهٔ امنند
تا خون نخوری‌ گل به در کسب هنر زن
در ملک هوس رفع خمار است جنون‌ هم
گر دست به جامت نرسد دست به سر زن
قطع نظر اولی‌ست زپیچ و خم آمال
این شاخ پراکنده دمیده‌ست تبر زن
پر مایل نیرنگ تعلق نتوان زیست
یک چین جبین دامن ازین معرکه برزن
بیدل دلت از گریه نشد نرم گدازی
خواب تو گران است به رخ آب دگر زن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبح است ازین مرحلهٔ یاس به در زن
چون صبح تو هم دامن آهی به‌ کمر زن
هوش مصنوعی: صبح طلوع کرده و از این مرحلهٔ ناامیدی بیرون بیا. مانند صبح، تو هم با دلگرمی و روحیه‌ای شاداب به جلو برو.
کم نیستی از غیرت فریاد ضعیفان
بر باد رو و دست به دامان اثر زن
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر می‌گوید که تو به خاطر غیرت و شجاعت خود، در مقابل صدای ضعیفان که به استمداد آمده‌اند، بی‌تفاوت نباش و به کمکشان بشتاب.
چون نی گره‌ کار تو لذات جهان است
گر دست دهد ناله‌ات آتش به شکر زن
هوش مصنوعی: وقتی که نی به تو کمک کند و مشکلاتت را حل کند، از زندگی لذت‌ برنده‌ای. اگر به ناگاه احساس ناراحتی کردی، به جای خشم و گلایه، با شکرگزاری به آن ندا پاسخ بده.
خمها همه سنگند زمینگیر فشردن
خامی‌ست درین میکده‌ گو جوش شرر زن
هوش مصنوعی: همه خم‌ها و ظرف‌های شراب سنگین و پر حجم هستند، و فشردن و نگه‌داشتن آنها نشان از ناپختگی است. در این میخانه بگو که جوش و شعله را ایجاد کن.
زین بحر خطر مقصد غواص تسلی‌ست
دل جمع‌کن و سنگ به سامان‌ گهر زن
هوش مصنوعی: در این دنیا پر از خطرات، هدف غواص یافتن گوهرهای ارزشمند است. بنابراین، خودت را جمع و جور کن و به تلاش و کوشش ادامه بده تا به مقصودت برسی.
ساغرکش این میکده مخموری راز است
خمیازه مهیاکن و بر حلقهٔ در زن
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به شخصی است که در این مکان مخصوص، نوشیدنی را به دست می‌گیرد و رازهای نهفته‌ای در آن وجود دارد. از شما خواسته می‌شود که با آرامش و آمادگی، درب را به صدا درآورید و وارد شوید.
تا منفعل‌ کوشش بیهوده نباشی
بر آتش افسردهٔ ما دامن تر زن
هوش مصنوعی: تا زمانی که بی‌فایده تلاش نکنید، دامن خود را به آتش ناامیدی ما نزند.
مجنون روشان خانهٔ در بستهٔ امنند
تا خون نخوری‌ گل به در کسب هنر زن
هوش مصنوعی: مجنون در جایی زندگی می‌کند که درهایش بسته و امن است تا آسیب نبیند و تو هم باید مثل او در پی یادگیری و رشد باشی، نه اینکه فقط به ظواهر بپردازی.
در ملک هوس رفع خمار است جنون‌ هم
گر دست به جامت نرسد دست به سر زن
هوش مصنوعی: در سرزمین آرزوها، نشانه‌های دیوانگی از بین می‌رود، حتی اگر به می‌تونی نرسی، با نوازش کردن موهایت می‌توانی آرامش پیدا کنی.
قطع نظر اولی‌ست زپیچ و خم آمال
این شاخ پراکنده دمیده‌ست تبر زن
هوش مصنوعی: با بی‌توجهی به دوری و بلندی آرزوها، این شاخه‌ای که به هم ریخته است، به شجاعت و جدیت در خود نیرو گرفته و آماده است تا تنتن و مشکلات را برطرف کند.
پر مایل نیرنگ تعلق نتوان زیست
یک چین جبین دامن ازین معرکه برزن
هوش مصنوعی: نمی‌توان در دنیای فریب و نیرنگ زندگی کرد، حتی یک چین کوچک از پیشانی یا دامن را نمی‌توان در این معرکه حفظ کرد.
بیدل دلت از گریه نشد نرم گدازی
خواب تو گران است به رخ آب دگر زن
هوش مصنوعی: دل بیدل از گریه نرم نشده است، خواب تو سنگین است، به خاطر این که دیگر به چهره آب نزن.