غزل شمارهٔ ۲۴۲۴
خوش عشرت است دمبدم از غمگریستن
درزندگی چو شمع پی همگریستن
آنرا که نیست رنگ خلاصی ز چاه طبع
چون دلو لازم است بهعالمگریستن
غرق است پایتا بهسر اندرمحیط اشک
باید سبقگرفت ز شبنمگریستن
بنیاد ما ز اشک چو شبنم رود به باد
اجزای ما چو شمع کند کم گریستن
تاکی به وضع دهر زدن طعنه همچو شمع
باید به روی صبح چو شبنم گریستن
بیدل چو اشک نقش قدم زن به روی زر
تاکی چو چشم کیسه به درهم گریستن
غزل شمارهٔ ۲۴۲۳: صفا گل کردهای تا کی غبار رنگ نشکستنغزل شمارهٔ ۲۴۲۵: داغم ز ابر دیده به شبنم گریستن
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوش عشرت است دمبدم از غمگریستن
درزندگی چو شمع پی همگریستن
هوش مصنوعی: زندگی پر از خوشی و شادی است و نباید به غمها فکر کرد. مانند شمع که همیشه در حال سوختن است و اشک نمیریزد، ما هم باید به لطف و خوشیهای زندگی توجه کنیم و از غصهها دوری کنیم.
آنرا که نیست رنگ خلاصی ز چاه طبع
چون دلو لازم است بهعالمگریستن
هوش مصنوعی: اگر کسی به دنبال رهایی از گناه و مشکلات روحی خود باشد، باید مانند دلو که به آب چاه میرود، در جهان به سراغ گریه و ناله برود. یعنی برای آزاد شدن از دردها و معضلات زندگی، باید به عمق احساسات خود بپردازد و با آنها مواجه شود.
غرق است پایتا بهسر اندرمحیط اشک
باید سبقگرفت ز شبنمگریستن
هوش مصنوعی: به شدت در دنیای غم و اندوه غرق شدم، چنان که باید مانند شبنم که میچکد، در اشکهای خود غوطهور شوم و از آنها بهرهبرداری کنم.
بنیاد ما ز اشک چو شبنم رود به باد
اجزای ما چو شمع کند کم گریستن
هوش مصنوعی: ما از اشک و اندوه مانند شبنم هستیم که به سرعت در باد میوزد و اجزای وجود ما مانند شمعی است که هر بار اندکی کم نور میشود. بنابراین، بهتر است گریه نکنیم و دلمان را غمگین نسازیم.
تاکی به وضع دهر زدن طعنه همچو شمع
باید به روی صبح چو شبنم گریستن
هوش مصنوعی: مدت زیادی را نمیتوان به وضعیت زمانه و مشکلات آن پرخاش کرد، بهتر است مانند شمع، که در روشنایی صبح محو میشود، به درد و رنج شبهای تار گریهکنان روی آوریم.
بیدل چو اشک نقش قدم زن به روی زر
تاکی چو چشم کیسه به درهم گریستن
هوش مصنوعی: بیدل وقتی گریه میکند، مانند اشکی میماند که بر روی طلا میافتد. این گریه و اندوهش همچون نگاه به یک کیسه پر از پول است که انسان از آن حسرت میخورد.

بیدل دهلوی