غزل شمارهٔ ۲۴۰۸
خداست حاصل خدمت گزین درویشان
مکار غیر جبین در زمین درویشان
هما بر اوج شرف ناز آشیان دارد
بر آستان سعادت کمین درویشان
غبار حادثه را نقش طاق نسیان کن
که نیستیست بنای متین درویشان
حضور و غیبتشان قرب بعد ما و تو نیست
ز عالم دگرست آن و این درویشان
به دستگاه تهی کیسگان فقر و نیاز
«زکنت کنز» پر است آستین درویشان
شک و یقین تو آیینه دار اضدادست
به حق حواله نما کفر و دین درویشان
چه ممکن است برآید ز انقلاب زمان
ستمکشی که ندارد یقین درویشان
محیط جود به هر قطره صد گهر دارد
زپاس آب رخ شرمگین درویشان
جهان سیاهی دوریست از سراب خیال
به چشم آینهٔ پیش بین درویشان
به روی آینه شمشیر میکشی هشدار
مباش زخمخور خود زکین درویشان
هزار مدٌ ازل تا ابد همین نفسی است
به کارگاه شهور و سنین درویشان
هواللهی که مسماش آنسوی اسماست
مبرهن است ز نقش نگین درویشان
سپهر خرمن اقبال بینیازیهاست
چو بیدل آنکه بود خوشهچین درویشان
غزل شمارهٔ ۲۴۰۷: از سعی ما نیامد جز زور درگریبانغزل شمارهٔ ۲۴۰۹: ازتب شوق که دارد اینقدر تاب استخوان
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خداست حاصل خدمت گزین درویشان
مکار غیر جبین در زمین درویشان
هوش مصنوعی: خداوند نتیجهی تلاش و خدمتگزاری درویشان معصوم را در نظر دارد و در این دنیای درویشان، هیچ چیز غیر از صداقت و راستی حاکم نیست.
هما بر اوج شرف ناز آشیان دارد
بر آستان سعادت کمین درویشان
هوش مصنوعی: پرندهای به نام هما در اوج بلندی و عظمت زندگی میکند و در عین حال، در کنار درختان و آشیانههایش، به سعادت و خوشبختی انسانهای سادهدل و درویش نگاه میکند و برای آنان امید و آرزو میآفریند.
غبار حادثه را نقش طاق نسیان کن
که نیستیست بنای متین درویشان
هوش مصنوعی: گرد و غبار حوادث را فراموش کن، زیرا عدم و نبود، اصول محکم و استواری برای صوفیان و درویشان است.
حضور و غیبتشان قرب بعد ما و تو نیست
ز عالم دگرست آن و این درویشان
هوش مصنوعی: حضور و غیبت آنها به نزدیک بودن ما و تو ارتباطی ندارد، بلکه این وضعیت مربوط به جهانی دیگر است. این درویشان هم در این دنیای متفاوت قرار دارند.
به دستگاه تهی کیسگان فقر و نیاز
«زکنت کنز» پر است آستین درویشان
هوش مصنوعی: دستگاه تهی کسانی که فقیر و نیازمندند، پر از گنجهای مخفی است و درویشان با دستهای خود سعی در جمعآوری این گنجها دارند.
شک و یقین تو آیینه دار اضدادست
به حق حواله نما کفر و دین درویشان
هوش مصنوعی: شک و یقین تو مانند آینهای است که تضادها را نمایان میکند. به حق، کفر و دین را به درویشان واگذار کن.
چه ممکن است برآید ز انقلاب زمان
ستمکشی که ندارد یقین درویشان
هوش مصنوعی: در اثر تغییرات و تحولات زمان، چه چیزهایی ممکن است برآید برای کسانی که تحت ظلم و ستم هستند و حتی در سختی زندگی خود از یقین و باور نیز بیبهرهاند.
محیط جود به هر قطره صد گهر دارد
زپاس آب رخ شرمگین درویشان
هوش مصنوعی: درود و بخشش در هر جرعه از این محیط وجود دارد و این نعمتها همچون جواهراتی هستند که به خاطر نیاز و زحمت درویشان به آنها نائل میشوند. در واقع، باوجود سختیها و ناراحتیها، هر قطره آب نشاندهندهی زیبایی و ارزشمندی است که باید قدر آن را دانست.
جهان سیاهی دوریست از سراب خیال
به چشم آینهٔ پیش بین درویشان
هوش مصنوعی: جهان تاریکی است که دور از واقعیت احساس میشود و تنها در خیال و تصور مشاهده میگردد. در حقیقت، این تصویر تنها در آینهٔ تفکر عارفان قابل مشاهده است.
به روی آینه شمشیر میکشی هشدار
مباش زخمخور خود زکین درویشان
هوش مصنوعی: به آینه شمشیر میزنی و به دیگران هشدار میدهی که خود را از آسیبهای دروایش مصون نگهدار.
هزار مدٌ ازل تا ابد همین نفسی است
به کارگاه شهور و سنین درویشان
هوش مصنوعی: در طول زمان، از آغاز تا پایان، تنها این نفس است که در کارگاه دنیا و سالها کار میکند و زندگی میبخشد.
هواللهی که مسماش آنسوی اسماست
مبرهن است ز نقش نگین درویشان
هوش مصنوعی: خداوندی وجود دارد که نامش فراتر از تمام نامهاست و وجود او از نشانههای روی انگشتر درویشان مشخص و واضح است.
سپهر خرمن اقبال بینیازیهاست
چو بیدل آنکه بود خوشهچین درویشان
هوش مصنوعی: آسمان، انباشتگاه خوشبختی و بینیازیهاست، مثل بیدل که خوشهچین درویشان است.

بیدل دهلوی