غزل شمارهٔ ۲۴۰۵
ای التفات نام تو گیرایی زبان
ذکرت انیس خلوت تنهایی زبان
حیرت نوای زیر و بم ساز قدر تو
اخفایی خموشی و افشایی زبان
هرچند ما ومن به صد آهنگگلکند
نبود خلل به معنی یکتایی زبان
تا بوی خیر و شر بری از گلشن خیال
برکگلی نرُست به رعنایی زبان
این چار سو که مرکز سودای ما وتوست
دارد دکانی از نفس آرایی زبان
خاموشی است مطرب ساز خروش ما
جزگوش نیست مایهٔ گویایی زبان
رمز چه مدعا که به افشا نمیکند
از یک ورق خیال معمایی زبان
عالم به حسن خلق توانکرد صید خویش
دام وکمند نیست بهگیرایی زبان
موجیکه باد شوخیاش آسود،گوهر است
دل طرح میکند انشایی زبان
بیدل به حرف و صوت حقیقت نمیخرند
هذیان نواست جرات سودایی زبان
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای التفات نام تو گیرایی زبان
ذکرت انیس خلوت تنهایی زبان
هوش مصنوعی: ای توجه قلبی به نام تو، زبان ذکر تو منبع آرامش در تنهایی است.
حیرت نوای زیر و بم ساز قدر تو
اخفایی خموشی و افشایی زبان
هوش مصنوعی: شگفتی نغمههای دلانگیز ساز تو، ناشی از سکوت عمیق و همچنین افشای احساسات و بیان کلام توست.
هرچند ما ومن به صد آهنگگلکند
نبود خلل به معنی یکتایی زبان
هوش مصنوعی: هرچند من و تو با صد زبان و صدا به بیان عشق و زیبایی پرداختهایم، اما درون این گفتوگوها و بیانها هیچ خللی در مفهوم یکتایی و یگانگی عشق وجود ندارد.
تا بوی خیر و شر بری از گلشن خیال
برکگلی نرُست به رعنایی زبان
هوش مصنوعی: در اینجا به نظر میرسد که شاعر به زیبایی و زشتی در دنیای خیال اشاره میکند. او میگوید که تا زمانی که بوی خوب و بد از باغ خیال نپیچد، گلی با زیبایی خالص و لطافتی خاص به وجود نخواهد آمد. در واقع، او به این نکته اشاره دارد که زیبایی واقعی زمانی ظهور میکند که از تضادها و تجربیات مختلف عبور کرده باشیم.
این چار سو که مرکز سودای ما وتوست
دارد دکانی از نفس آرایی زبان
هوش مصنوعی: این چهار گوشه که محل خیال ما و توست، مانند دکان یا مغازهای است که با زیباییهای نفس و زبان تزیین شده است.
خاموشی است مطرب ساز خروش ما
جزگوش نیست مایهٔ گویایی زبان
هوش مصنوعی: سکوت نوازنده است و صدای ما فقط به گوشهای شنونده میرسد، که این خود نشانهای از بیان و صحبت است.
رمز چه مدعا که به افشا نمیکند
از یک ورق خیال معمایی زبان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی به یک راز یا معنی عمیق اشاره دارد، اما به دلایلی آن را به طور مستقیم بیان نمیکند و تنها در لایهای از تخیل و رمز و راز پنهان است. او از یک تصویر یا خیال مشخص حرف میزند که حاوی نکتهای مبهم و معماگونه است و نمیخواهد آن را به سادگی افشا کند.
عالم به حسن خلق توانکرد صید خویش
دام وکمند نیست بهگیرایی زبان
هوش مصنوعی: انسان با رفتار نیکو و خوشخلق میتواند دیگران را به خود جلب کند، اما نمیتوان این جذب کردن را فقط به زیبایی کلمات وابسته دانست.
موجیکه باد شوخیاش آسود،گوهر است
دل طرح میکند انشایی زبان
هوش مصنوعی: موجی که باد با آن بازی کرده، دل را به یادآوری گوهرهایی وامیدارد که به زبان میآید.
بیدل به حرف و صوت حقیقت نمیخرند
هذیان نواست جرات سودایی زبان
هوش مصنوعی: در این بیت به این نکته اشاره میشود که مردم به کلمات و صداهای واقعی و راستین اهمیت نمیدهند و بیشتر به بیپایه و هذیانی که به گوششان میرسد، توجه میکنند. این موضوع نشاندهنده جرات و شجاعت شخصی است که در بیان احساسات و افکار خودش مشابهی به صداهای نادرست نمییابد.

بیدل دهلوی