گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴

در محفل ما و منم‌، محو صفیر هر صدا
نم‌خورده ساز وحشتم‌، زین‌ نغمه‌های‌ ترصدا
حیرت نوا افسانه‌ام‌، از خویش پر بیگانه‌ام
تا در درون خانه‌ام دارم برون در صدا
یاد نگاه سرمه‌گون خوانده‌ست بر حالم فسون
مشکل‌که بیمار مرا برخیزد از بستر صدا
در فکر آن موی میان از بس‌که‌گشتم ناتوان
می‌چربدم صد پیرهن بر پیکر لاغر صدا
زان جلوه یک مژگان زدن آیینه را غافل شدن
دارد چو زنجیر جنون جوشاندن از جوهرصدا
رنج غم و شادی مبر،‌کو مطرب وکو نوحه‌گر
مشت سپند بی‌خبر دارد درین مجمر صدا
درکاروان وهم‌و ظن‌، نی غربت‌است ونی وطن
خلقی زگرد ما ومن بسته‌ست محمل بر صدا
از حرف و صوت بی‌اثر شد جهل لنگر دارتر
برکوه خواند ناکجا افسون بال و پر صدا
چند از تپش پرداختن‌، تیغ تظلم آختن
بیرون نخواهد تاختن زین‌گنبد بی‌در صدا
آخر درین بزم تعب افسانه ماند و رفت شب
ز بس به‌خشکی زد طرب‌می‌گشت درساغر صدا
آسان نبود ای بی‌خبر از شوق دل بردن اثر
درخود شکستم‌آنقدرکاین صفحه زد مسطر صدا
بیدل به خود تا زنده‌ام صبح قیامت خنده‌ام
کز شور نظم افکنده‌ام درگوشهای کر صدا

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در محفل ما و منم‌، محو صفیر هر صدا
نم‌خورده ساز وحشتم‌، زین‌ نغمه‌های‌ ترصدا
هوش مصنوعی: در جمع ما، من غرق در صدای هر نغمه‌ای هستم و از ساز وحشت باران نمی‌زنم، زیرا این آوای شیرین و دل‌نواز مرا مسحور کرده است.
حیرت نوا افسانه‌ام‌، از خویش پر بیگانه‌ام
تا در درون خانه‌ام دارم برون در صدا
هوش مصنوعی: من در شگفتی‌های زندگی محصور شده‌ام و از خودم بیگانه‌ام، در حالی که در درون خانه‌ام صداهایی از بیرون به گوش می‌رسد.
یاد نگاه سرمه‌گون خوانده‌ست بر حالم فسون
مشکل‌که بیمار مرا برخیزد از بستر صدا
هوش مصنوعی: نگاه عمیق و دلربایی که به یادش هستم، تأثیری عمیق بر حال من گذاشته و به گونه‌ای جادوگونه، بیماری‌ام را بهبود می‌بخشد و مرا از بستر بیماری بلند می‌کند.
در فکر آن موی میان از بس‌که‌گشتم ناتوان
می‌چربدم صد پیرهن بر پیکر لاغر صدا
هوش مصنوعی: من به خاطر فکر کردن به آن موهای میان، سخت خسته و ناتوان شده‌ام. به قدری که بر روی بدن لاغرم، صد پیراهن می‌چربد و احساس سنگینی می‌کنم.
زان جلوه یک مژگان زدن آیینه را غافل شدن
دارد چو زنجیر جنون جوشاندن از جوهرصدا
هوش مصنوعی: از جلوه‌ی یک مژگان، آیینه غافل می‌شود و مانند زنجیری که جنون را به جوش می‌آورد، احساسات را تحت تأثیر صدا قرار می‌دهد.
رنج غم و شادی مبر،‌کو مطرب وکو نوحه‌گر
مشت سپند بی‌خبر دارد درین مجمر صدا
هوش مصنوعی: غم و شادی را فراموش کن، کجا است آن نوازنده و کجا است آن شیون‌کن، که در این آتش‌دان بی‌خبر، صداهایی در حال سوختن دارد.
درکاروان وهم‌و ظن‌، نی غربت‌است ونی وطن
خلقی زگرد ما ومن بسته‌ست محمل بر صدا
هوش مصنوعی: در جمعی که پر از شک و تردید است، نه غربت وجود دارد و نه میهن. مردم از دور و بر ما جمع شده‌اند و بار خود را بر دوش صدا حمل می‌کنند.
از حرف و صوت بی‌اثر شد جهل لنگر دارتر
برکوه خواند ناکجا افسون بال و پر صدا
هوش مصنوعی: از گفتگو و صدا، جهل را بی‌فایده کن و موانع فکر را برطرف کن، به سوی جایی نامشخص خوان، جایی که خود را آزاد و پرتوان احساس کنی.
چند از تپش پرداختن‌، تیغ تظلم آختن
بیرون نخواهد تاختن زین‌گنبد بی‌در صدا
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که درگیر مشکلات و فشارهای زندگی هستیم، اما هیچ‌گاه نمی‌توانیم با این شرایط سخت به نتیجه‌ای برسیم. صدای ناامیدی از این اوضاع بی‌پایان به گوش می‌رسد.
آخر درین بزم تعب افسانه ماند و رفت شب
ز بس به‌خشکی زد طرب‌می‌گشت درساغر صدا
هوش مصنوعی: در پایان این محفل، داستان خستگی باقی ماند و شب به خاطر بی‌حالی، به سکوتی خشک تبدیل شد و شادی در دل ظرف صدایی می‌گشت.
آسان نبود ای بی‌خبر از شوق دل بردن اثر
درخود شکستم‌آنقدرکاین صفحه زد مسطر صدا
هوش مصنوعی: آسان نبود که از دل شوق بی‌خبر باشی و تأثیر آن را بر خود حس نکنی. آن‌قدر تحت فشار بودم که این صفحه صدای نوا را به خود جذب کرد.
بیدل به خود تا زنده‌ام صبح قیامت خنده‌ام
کز شور نظم افکنده‌ام درگوشهای کر صدا
هوش مصنوعی: به خودم می‌گویم تا وقتی زنده‌ام، روز قیامت هم لبخند می‌زنم. این لبخند از شوق و احساسی است که در شعرهایم به وجود آورده‌ام و حتی در گوش کسانی که نمی‌شنوند، طنین‌انداز می‌شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1390/01/10 14:04
ناشناس

ز بس به‌خشکی زد طرب‌می‌گشت درساغر صدا

با توجه به وزن احتمالا "از بس "صحیح است

می‌چربدم صد پیرهن بر پیکر لاغر صدا, می‌چربدم باید تصحیح شود

می چربد درست است نه می چرید. یعنی غلط ویرایشی در این بیت وجود ندارد. چراکه «می چربد» هم به با ناتوان در تناسب هست هم اینکه وزن « می چرید» در این شعر نمی گنجد. ضمنا توی نسخه ی اصلی هم بصورت «می چربد» ضبط شده

حاشیه ی قبلی نیازی نیست اضافه شود لطفا حاشیه ی من را در مورد این شعر ثبت نفرمایید