گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳

شب وصل است و نبود آرزو را دسترس اینجا
که باشد دشمن خمیازه، آغوشِ هوس اینجا
چو بوی‌ گل‌ گرفتارم به رنگِ الفتی، ورنه
گشادِ بال پرواز است هر چاک قفس اینجا
سراغ‌ کاروان ملک خاموشی بود مشکل
به بوی غنچه‌ هم‌دوش است‌ آواز جرس اینجا
دل عارف چو آیینه بساط روشنی دارد
که‌ نقش پای خود را گم نمی‌سازد نفَس اینجا
تفاوت می‌فروشد امتیازت ورنه در معنی
کمال عشق افزون نیست از نقص هوس اینجا
غم مستقبل و ماضی‌ست‌ کان را حال می‌نامی
نقابی در میان است از غبار پیش و پس اینجا
غبار خاطر تیغ‌ات چرا شد کوچهٔ زخمم
که جز خونابهٔ حسرت نمی‌باشد عسس‌ اینجا
نیندازد ز کف بحر قبولش جنس مردودی
به دوش موج دارد نازبالش خار و خس اینجا
درین ره نقش پا هم دارد از امید منشوری
نبیند داغ محرومی جبین هیچ‌کس اینجا
چه‌ امکان است از خال لبش خط سر برون آرد
ز نومیدی نخواهد دست بر سر زد مگس اینجا
غبار ما، همان باد فنا خواهد ز جا بردن
چه‌ لازم چون سحر منت‌ کشیدن از نفس‌ اینجا
نه آسان است صید خاطر آزادگان بیدل
ز شوق مرغ دارد چاک‌ها جیب قفس اینجا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شب وصل است و نبود آرزو را دسترس اینجا
که باشد دشمن خمیازه، آغوشِ هوس اینجا
هوش مصنوعی: در این شب که به وصال رسیده‌ایم، آرزوها در دسترس نیست. اینجا در جایی که دشمن به خمیازه کشیده، آغوش هوس در انتظار است.
چو بوی‌ گل‌ گرفتارم به رنگِ الفتی، ورنه
گشادِ بال پرواز است هر چاک قفس اینجا
هوش مصنوعی: در اینجا احساس می‌کنم که عطر گل مرا به رنگ عشق و علاقه‌اش اسیر کرده است. اما اگر این عشق و علاقه نبود، به راحتی می‌توانستم از قفس زندگی‌ام بیرون بروم و به پرواز درآیم.
سراغ‌ کاروان ملک خاموشی بود مشکل
به بوی غنچه‌ هم‌دوش است‌ آواز جرس اینجا
هوش مصنوعی: بی‌صدا بودن سفر کاروان سخت است، حتی با بوی گل، صدای جرس در اینجا هم‌نواست.
دل عارف چو آیینه بساط روشنی دارد
که‌ نقش پای خود را گم نمی‌سازد نفَس اینجا
هوش مصنوعی: دل عارف مانند یک آیینه است که نور و روشنی را به خود جذب می‌کند و تصویر خود را به خوبی نشان می‌دهد. او به گونه‌ای است که هر پیشنهادی و اثر نفسی که بر او می‌نشیند، نمی‌تواند آثاری از خود بر جای بگذارد و هوشیارانه از آن‌ها عبور می‌کند.
تفاوت می‌فروشد امتیازت ورنه در معنی
کمال عشق افزون نیست از نقص هوس اینجا
هوش مصنوعی: تفاوتی که در عشق وجود دارد، در واقع امتیازی است که به دست می‌آید؛ در غیر این صورت، عشق واقعی از نقص‌های هوس فراتر نیست.
غم مستقبل و ماضی‌ست‌ کان را حال می‌نامی
نقابی در میان است از غبار پیش و پس اینجا
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که به آینده و گذشته مربوط می‌شود، همواره بر زندگی ما سایه می‌اندازد. ما به اشتباه به زمان حال نگاه می‌کنیم، در حالی که حقیقتاً میان دو زمان سابق و آینده، غباری از نگرانی‌ها و مشکلات وجود دارد که ما را از درک واقعیت واقعی‌مان بازمی‌دارد.
غبار خاطر تیغ‌ات چرا شد کوچهٔ زخمم
که جز خونابهٔ حسرت نمی‌باشد عسس‌ اینجا
هوش مصنوعی: چرا فکر من به خاطر تیغ تو به زخم‌های من تبدیل شده که فقط حسرت و اندوه در آن جریان دارد؟ اینجا نگهبانی از دردهای من نمی‌گذرد.
نیندازد ز کف بحر قبولش جنس مردودی
به دوش موج دارد نازبالش خار و خس اینجا
هوش مصنوعی: در اینجا به این اشاره شده که در دریای پذیرش، کسی هیچ چیزی را که مورد قبول نیست، نخواهد پذیرفت و فقط اجازه می‌دهد که چیزهای باارزش و خاص وارد شوند. اما در این محیط، چیزهایی نامطلوب و آزاردهنده همچون خار و خس نیز وجود دارد که بر زحمت و چالش‌های این مسیر تأکید می‌کند.
درین ره نقش پا هم دارد از امید منشوری
نبیند داغ محرومی جبین هیچ‌کس اینجا
هوش مصنوعی: در این راه، حتی اثر پا نیز بیانگر امیدی است که کسی نمی‌تواند درد محرومیت را بر پیشانی دیگران مشاهده کند.
چه‌ امکان است از خال لبش خط سر برون آرد
ز نومیدی نخواهد دست بر سر زد مگس اینجا
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که نشانی از زیبایی لب او پیدا شود؟ مگس به خاطر ناامیدی دیگر دست به سر نمی‌زند و اینجا نمی‌ماند.
غبار ما، همان باد فنا خواهد ز جا بردن
چه‌ لازم چون سحر منت‌ کشیدن از نفس‌ اینجا
هوش مصنوعی: غبار ما همانند بادی است که ما را به نیستی خواهد برد؛ بنابراین چه نیازی است که همچون سحر، از نفس خود انتظار داشته باشیم؟
نه آسان است صید خاطر آزادگان بیدل
ز شوق مرغ دارد چاک‌ها جیب قفس اینجا
هوش مصنوعی: صید دل آزادگان کار ساده‌ای نیست، زیرا دل آن‌ها همچون پرندگان است که به خاطر شوق و علاقه‌ای که دارند، آسیب‌پذیر می‌شوند و در این قفس گرفتار می‌آیند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1390/11/14 17:02
نخجوانی

به نظر می رسد مصرع دوم بیت ششم اشتباه تایپ شده و باید اینکونه باشد
نقابی‌ در میان‌ است‌ از غبارش‌ پیش‌ و پس‌ اینجا‌

1393/08/30 19:10
محمود خیبری

بین نهم
در تن نقشه ............
باید باشد(به تن)

1394/10/02 10:01
سید مجتبی فتاحی

در بیت نهم ( در این ره) درست است

1397/04/22 20:06
مولایی

نقابی‌ در میان‌ است‌ از غبار پیش‌ و پس‌ اینجا‌

1397/11/31 02:01
Hasti

کسی میتونه بیت اول رو تقطیع کنه لطفا؟

1397/11/31 19:01
ما را همه شب نمی برد خواب

Hasti بانو
ش / ب ( be ) / وص / لس
تو / نب / ود / آ
ر / زو / را / دس
ت / رس / این ° / جا
بر اساس قواعد نون بعد از هاجای بلند ( آ ، ای ، او ) حذف میشه
ک / با / شد / دش
م(ma) / ن (ne)/ خم / یا
زه / آ / غو / ش (she)
ه / وس / این / جا
هجای کوتاه آخر کلمه با اختیارات شاعری میتونه بلند باشه ، دشمن تو مصراع دوم
دش ، هجای آخر رکن اول هست ، م هجای کوتاه اول رکن دوم ، ن هجای دوم رکن دوم ، که بر اساس اختیارات شاعری هجای بلند تقطیع میشه
از اینکه از واژه های لاتین استفاده کردم عذر می خوام صفحه کلید گوشیم اعراب نداره

1401/12/04 00:03
فاطمه یاوری

غم مستقبل و ماضی‌ست کان را حال می‌نامی

نقابی در میان است از غبار پیش و پس اینجا‌..........................!