اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون غنچه همان بهکه بدزدی نفس اینجا
تا نشکند فشاندن بالت قفس اینجا
هوش مصنوعی: بهتر است که مثل غنچه در اینجا نفس خود را بربایی تا بالهایت در قفس نشکند.
از راه هوس چند دهی عرض محبت؟
مکتوب نبندند به بال مگس اینجا
هوش مصنوعی: آیا واقعاً میتوان محبت را از طریق هوس بیان کرد؟ در اینجا، مثل نوشتن نامهای با بال مگس، محبت واقعی ثبت نمیشود.
خواهیکه شود منزل مقصود مقامت
از آبلهٔ پای طلبکن جرس اینجا
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به هدف نهاییات برسی، باید با تمام وجود برای رسیدن به آن تلاش کنی و در مسیر خود از نشانهها و راهنماها استفاده کنی.
آن بهکه ز دل محوکنی معنی بیداد
اظهار به خون میتپد از دادرس اینجا
هوش مصنوعی: کسی که از دل خود رنج و درد را دور کند، باید بداند که معنای ظلم و ستم، حتی اگر به زبان نیاید، با اشک و خون خودش نمایان میشود. در اینجا، از کسی که به دادخواهی آمده، چیزی جز گرفتاری و درد نمیبیند.
بیهوده نباید چو شرر چشمگشودن
گرد عدم است آینهٔ پیش و پس اینجا
هوش مصنوعی: انسان نباید بیدلیل و بیهوده به زندگی نگاه کند، زیرا وجودش در اینجا تنها تصویری از آغاز و پایان است و در واقعیت، همه چیز به عدم و عدمیت برمیگردد.
درکوی ضعیفیکه تواند قدم افشرد؟
اینجاستکه دارد دهن شعله خس اینجا
هوش مصنوعی: در محلهای که قدرت و عظمت وجود ندارد، چه کسی میتواند قدم بگذارد؟ اینجا همان جایی است که آتش بیرحم وجود دارد و بدون ملاحظه، گلوی مردم را میفشرد.
با گردش چشمت چه توانکرد؟ وگرنه
یکدل به دو عالم ندهد هیچکس اینجا
هوش مصنوعی: با نگاه تو چه کار میتوان کرد؟ در غیر این صورت، هیچکس در این دنیا نمیتواند با یک دل به دو عالم بپردازد.
چون نقش قدم قافلهٔ ماست زمینگیر
باشد ره خوابیده صدای جرس اینجا
هوش مصنوعی: در اینجا به این معناست که وقتی ما به جایی میرسیم، زمین و زمان برای ما متوقف میشود و سفر ما با صدای جرس همراه است. انگار که تمام دنیا تحت تأثیر حضور ما قرار میگیرد و خاطرات ما در هر قدمی که برمیداریم، باقی میماند.
دل چون نتپد در قفس زخم؟ که بیدوست
کار دم شمشیر نماید نفس اینجا
هوش مصنوعی: دل چگونه میتواند در قفس زخمدار خود بزند؟ وقتی که بیدوست باشد، حتی نفس هم میتواند همچون ضربهای از شمشیر باشد.
در کوچهٔ الفت دل صاف آینهدار است
غیراز نفس خویش چهگیرد عسس اینجا؟
هوش مصنوعی: در کوچهٔ دوستی، دل آدمی همچون آینهای صاف و زلال است. در اینجا، جز از وجود خود، چه چیزی میتواند توجه نگهبان را جلب کند؟
سرمایهٔ ماهیچکسان عرض مثالیست
ای آینه دیگر ننمایی هوس اینجا
هوش مصنوعی: سرمایه و دارایی ما همانند نمایشی است که در آینه تجلی مییابد، ای آینه، دیگر نگذار که این اشتیاق در اینجا نمایان شود.
بیدل نشود رامکسی طایر وصلش
تا از دل صد چاک نباشد قفس اینجا
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به راحتی به وصال محبوب دست یابد، مگر آنکه دلش از رنج و درد پر باشد و قفس دلش شکافهایی داشته باشد.
حاشیه ها
بیت چهارم زبان حال امروز ماست
ابیات:
1 بهکه => به که
1 بالت => بال ات
3 خواهیکه => خواهی که
3 طلبکن => طلب کن
4 بهکه => به که
4 محوکنی => محو کنی
6 درکوی => در کوی
6 ضعیفیکه => ضعیفی که
6 اینجاستکه => اینجاست که
7 باگردش => با گردش
7 توانکرد => توان کرد
10 درکوچهٔ => در کوچهٔ
10 غیرازنفس => غیر از نفس
10 چهگیرد => چه گیرد
11 ماهیچکسان => ما هیچکسان
12 رامکسی => رام کسی
بطور کلی در این غزل ها در موارد زیادی فاصله عادی بین کلمات حذف شده به عنوان مثال اکثر حواشی این غزل از همین نمونه ست!
1393/07/15 00:10
هوتن هویت دوست
بیت اول: بجای "فشاندن"، "افشاندن" صحیح است.
احتمالا در مصراع ""تا نشکند *فشاندن* بالت قفس اینجا"" درست "افشاندن" است
به نظرم به جای "فشاندن" شاید "فشردن" یا "افشردن" بهتر باشه. چون شاعر توی بیت ششم هم از همین کلمه استفاده کرده. (البته شاید لزوماً استدلال درستی نباشه، اما من هر چه فکر کردم نتونستم با اون ارتباط برقرار کنم)
1395/10/24 21:12
مصطفی پورکریمی
چون غنچه همان بهکه بدزدی نفس اینجا
تا نشکند فشاندن بالت قفس اینجا
به جای فشاندن ، افشاندن صحیح است
چون غنچه همان بهکه بدزدی نفس اینجا
تا نشکند افشاندن بالت قفس اینجا