گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۹۹

سخت جانی هرکجا آید به عرض امتحان
مغز ما را چون صدف خواهد برآورد استخوان
تیره بختی دارد از اقبال رنگ ما نشان
می‌کند فانوس شب روشن چراغ‌ کهکشان
از خم مژگان برون تاز است پرواز نگاه
وحشت ما بال و پر کرده‌ست اندر آشیان
در بیابانی که می‌بالد رم دیوانه‌ام
می‌کنند از نقش پا مقراض وحشت آهوان
گر نشد دیوانهٔ من پا به دامان ادب
ناله را زنجیر می‌گردد رگ خواب گران
مگذر ای شوخ از طواف دیدهٔ حیران من
دارد این نقش قدم از طرز رفتاری نشان
رنگ می‌بازد سراپایم به یک پرواز دل
در نسیم بال بلبل دارد این گلشن خزان
تیشهٔ فرهاد من مضراب ساز درد کیست
کز رگ هر سنگ همچون تار می‌جوشد فغان
حرفی از چشم ترم گفتند در گوش محیط
موجش از گرداب ماند انگشت حیرت در دهان
حسرتم هر جانشان ناوک ناز تو کرد
ریخت مغز از استخوان ما چو آب از ناودان
قابل عرض سجودت کو به سامان جبهه‌ای
از عرق آبی مگر پاشم به خاک آستان
هر دو عالم در کمند سر به زانو بستن است
خانه دارد در بغل تا حلقه می‌باشد کمان
نیست بیدل گوشه گیریهای ما بی‌مصلحت
خلوتی می‌باید ارباب سخن را چون زبان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سخت جانی هرکجا آید به عرض امتحان
مغز ما را چون صدف خواهد برآورد استخوان
هوش مصنوعی: هر جا که سختی و چالشی پیش آید، نشان‌دهنده‌ی قدرت و استقامت ماست و در این شرایط، عقل و اندیشه‌مان مانند صدفی است که با سرسختی و تلاش، به نمایش می‌گذارد.
تیره بختی دارد از اقبال رنگ ما نشان
می‌کند فانوس شب روشن چراغ‌ کهکشان
هوش مصنوعی: سرنوشت بدی دارد، ولی خوش‌شانسی ما را نشان می‌دهد. مانند چراغی در شب، نور کهکشان را روشن می‌کند.
از خم مژگان برون تاز است پرواز نگاه
وحشت ما بال و پر کرده‌ست اندر آشیان
هوش مصنوعی: نگاه ما که از چشمان شگفت‌انگیز او پرواز می‌کند، حالا در آشیانه‌اش به شدت در قید و بند وحشتی قرار گرفته است.
در بیابانی که می‌بالد رم دیوانه‌ام
می‌کنند از نقش پا مقراض وحشت آهوان
هوش مصنوعی: در بیابانی که دیوانگی بر من غالب می‌شود، ردپای وحشت آهوان باعث می‌شود تا احساس ترس و اضطراب کنم.
گر نشد دیوانهٔ من پا به دامان ادب
ناله را زنجیر می‌گردد رگ خواب گران
هوش مصنوعی: اگر دیوانه‌ی من نتواند در آغوش ادب قرار بگیرد، ناله‌اش مانند زنجیری می‌شود که رگ خواب سنگین را دور می‌زند.
مگذر ای شوخ از طواف دیدهٔ حیران من
دارد این نقش قدم از طرز رفتاری نشان
هوش مصنوعی: اشکالی ندارد که با ناز و بازی خود از دور من بگذری، چون چشمان حیران و شگفت‌زده‌ام، گواهی بر پا گذاشتن تو و نحوه رفتارت دارند.
رنگ می‌بازد سراپایم به یک پرواز دل
در نسیم بال بلبل دارد این گلشن خزان
هوش مصنوعی: همه وجودم، به خاطر یک پرواز دل، در نسیم رنگ باخته است و این باغ در پاییز، مانند بال بلبل، زیبایی خاصی دارد.
تیشهٔ فرهاد من مضراب ساز درد کیست
کز رگ هر سنگ همچون تار می‌جوشد فغان
هوش مصنوعی: تیشهٔ فرهاد، ابزاری است که نشان‌دهندهٔ جدیت و تلاش او در عشق و کار است. در اینجا منظور از "مضراب ساز درد" این است که این ابزار، نه تنها ابزاری برای کار سخت، بلکه نمادی از احساسات عمیق و دردهایی است که از قلب سنگ‌های سخت بیرون می‌آید. در واقع، از هر سنگی مانند تار، صدای ناله و فغان به گوش می‌رسد که بیانگر درد و رنج است. این بیت به نوعی نشان‌دهندهٔ مبارزهٔ انسان با مشکلات و سختی‌های دنیا است.
حرفی از چشم ترم گفتند در گوش محیط
موجش از گرداب ماند انگشت حیرت در دهان
هوش مصنوعی: چشم من در غم خود سخن گفت و همه جا صدای آن پیچید. این خبر باعث شد که در بهت و حیرت، انگشت به دهان بمانم.
حسرتم هر جانشان ناوک ناز تو کرد
ریخت مغز از استخوان ما چو آب از ناودان
هوش مصنوعی: حسرت من وقتی بیشتر می‌شود که تیر ناز تو به دل آن‌ها می‌خورد و مغز ما هم مانند آبی که از ناودان بریزد، می‌ریزد.
قابل عرض سجودت کو به سامان جبهه‌ای
از عرق آبی مگر پاشم به خاک آستان
هوش مصنوعی: من به زانو در می‌آیم و سجده می‌کنم، اما آیا می‌توانم با قطره‌ای عرق که از پیشانی‌ام می‌چکد، آستان تو را شستشو دهم و پاک کنم؟
هر دو عالم در کمند سر به زانو بستن است
خانه دارد در بغل تا حلقه می‌باشد کمان
هوش مصنوعی: هر دو جهان در دست کسی است که با تواضع و فروتنی زندگی می‌کند و عشق و محبت را در دل خود دارد. او همچون یک کمان است که در آغوشش حلقه‌ای از محبت وجود دارد.
نیست بیدل گوشه گیریهای ما بی‌مصلحت
خلوتی می‌باید ارباب سخن را چون زبان
هوش مصنوعی: زندگی ما در تنهایی و گوشه‌نشینی، بی‌دلیل و بدون هدف نیست. برای اینکه بتوانیم به عمق سخن و ادبیات بپردازیم، نیاز به خلوت و تنهایی داریم، همان‌طور که هنرمند برای بیان خود به زبان خاصی نیاز دارد.