غزل شمارهٔ ۲۳۸۷
عمریست بهصحرای طلب عجز دراییم
چون اشک روانیم و همان آبله پاییم
از حیرت قانون نفس هیچ مپرسید
در رشتهٔ سازی که نداریم صداییم
تحقیق در آیینهٔ ما شبهه فروشست
از بسکه سرابیم چنین دور نماییم
چون نخل علاج هوس ما نتوان کرد
چندانکه رود پای به گل سر به هواییم
بی ساز دویی جلوهٔ تحقیق نهان بود
امروز در آیینه نمودند که ماییم
از خویش برون نیست چو گردون سفر ما
سرگشتهٔ شوقیم مپرسید کجاییم
وسعتکدهٔ عالم حیرت اگر این است
از خانهٔ آیینه محال است بر آییم
شور دو جهان آینه دار نفس ماست
نی فتنه نه توفان نه قیامت، چه بلاییم
پرواز سعادت چقدر سر خوش نازست
عالم قفس ظلمت و ما بال هماییم
دریا نتوان در گره قطره نمودن
ای ساده دلان ما هم از این آینههاییم
بیدل به نشانی ز یقین راه نبردیم
شرمندهتر از کجروی تیر خطاییم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عمریست بهصحرای طلب عجز دراییم
چون اشک روانیم و همان آبله پاییم
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در جستجوی خواستههایمان ناتوانی را تحمل میکنیم؛ مانند اشکی هستیم که در حال ریختن است و در واقع به اندازهی یک تاول در پای خود ارزش داریم.
از حیرت قانون نفس هیچ مپرسید
در رشتهٔ سازی که نداریم صداییم
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره شده است که نباید از پیچیدگیها و قوانین درونی خود سوالی کرد، زیرا در دنیای مادی به راحتی نمیتوان صدای حقیقی خود را پیدا کرد. این بیانگر این است که زندگی و احساسات انسانی پیچیده هستند و گاه انسان نمیتواند به راحتی به حقیقت وجودی خود پی ببرد، مانند ساز و نواختن موسیقی که بدون صدای درست و واضح، امکانپذیر نیست.
تحقیق در آیینهٔ ما شبهه فروشست
از بسکه سرابیم چنین دور نماییم
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که وقتی به خودمان و اصل وجودمان نگاه میکنیم، ممکن است دچار اشتباه و تردید شویم. بهخاطر این که حقیقت ما مانند سرابی است که دور به نظر میرسد و در واقعیت، به وضوح مشخص نیست. به عبارتی، درک ما از خود، ممکن است به خاطر ظواهر فریبنده، نادرست باشد.
چون نخل علاج هوس ما نتوان کرد
چندانکه رود پای به گل سر به هواییم
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم مانند درخت نخل به خواستههای خود پاسخ دهیم، اما به اندازهای که به زمین فرو میرویم، همیشه در جستوجوی آنچه در دل داریم، هستیم.
بی ساز دویی جلوهٔ تحقیق نهان بود
امروز در آیینه نمودند که ماییم
هوش مصنوعی: امروز به ما نشان دادند که ما همان حقیقت پنهان هستیم که در جلوههای مختلف نمایان میشود.
از خویش برون نیست چو گردون سفر ما
سرگشتهٔ شوقیم مپرسید کجاییم
هوش مصنوعی: ما از خودمان خارج شدهایم و به دور سفر میکنیم. در این مسیر، پر از اشتیاق و سرگشتگی هستیم. از ما نپرسید که کجا هستیم.
وسعتکدهٔ عالم حیرت اگر این است
از خانهٔ آیینه محال است بر آییم
هوش مصنوعی: اگر این گسترهٔ حیرتانگیز جهان اینطور است، پس خروج از خانهٔ آیینه کاملاً غیرممکن به نظر میرسد.
شور دو جهان آینه دار نفس ماست
نی فتنه نه توفان نه قیامت، چه بلاییم
هوش مصنوعی: شور و هیجان دو دنیا، بازتاب نفس ماست. نه اینجا فتنهای بزرگ وجود دارد، نه طوفان و نه قیامتی، بلکه ما خود بلاییم.
پرواز سعادت چقدر سر خوش نازست
عالم قفس ظلمت و ما بال هماییم
هوش مصنوعی: پرواز به سوی خوشبختی چقدر زیبا و دلپذیر است در حالی که دنیای اطراف ما پر از تاریکی و ظلمت است و ما در ارتفاعی بالاتر پرواز میکنیم.
دریا نتوان در گره قطره نمودن
ای ساده دلان ما هم از این آینههاییم
هوش مصنوعی: ای ساده دلان، نمیتوان دریا را در یک قطره گنجاند، ما نیز مانند این آینهها هستیم که نمیتوانند همه آنچه هستند را در خود بگنجانند.
بیدل به نشانی ز یقین راه نبردیم
شرمندهتر از کجروی تیر خطاییم
هوش مصنوعی: ما به نشانی از حقیقت نرفتیم و از خطاهای خود در شگفتیم، به گونهای که شرمندهتر از انحرافاتی هستیم که دچار آن شدهایم.

بیدل دهلوی