گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۸۳

اسمیم بی‌مسمی دیگر چه وانماییم
در چشمه‌سار تحقیق، آبی که نیست، ماییم
هرچند در نظرها داریم ناز گوهر
یک سر چو سلک شبنم دررشتهٔ هواییم
بر موج و قطره جز نام فرقی نمی‌توان بست
ای غافلان دویی چیست ما هم همین شماییم
فطرت ز شرم اظهار پیشانی‌ام به نم داد
ما غرق صد خیالات زان یک عرق حیاییم
رمز عیان نهان ماند، از بی‌تمیزی ما
گردون گره ندارد، ما چشم اگر گشاییم
راهی به سعی تمثال وا شد ولی چه حاصل
آیینه نردبان نیست تا ما ز خود برآییم
بنیاد عهد هستی زین بیشتر چه باید
در خورد یک تأمل، خشت در وفاییم
از بی‌کسی نشستیم پامال سایهٔ خویش
غمخوار ما دگر کیست بی بال و پر هماییم
بی‌نسبتی، ازین بزم بیرون نشاند ما را
بر گوشها گرانیم، از بس که ترصداییم
ترک ادب در این باغ چون ابر بی‌حیایی‌ست
پرواز می‌شود آب، گر بال می‌گشاییم
ای بلبلان دمی چند مفت است شغل اوهام
در بیضه پرفشانی‌ست، از آشیان جداییم
رنگ نبسته بر ما بیداد کرد، ورنه
دست که را نگاریم‌، پای که را حناییم
گر رنگ‌ گل پرستیم یا جام می به دستیم
این‌ها جنون عشق است، ما بلکه آشناییم
با دل اگر بجوشیم، بیدل کجا خروشیم
دود همین سپندیم، بانگ همین دراییم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اسمیم بی‌مسمی دیگر چه وانماییم
در چشمه‌سار تحقیق، آبی که نیست، ماییم
هوش مصنوعی: ما بدون نام و شناسه‌ای مشخص، چگونه می‌توانیم خود را معرفی کنیم؟ در جویبار جستجوی حقیقت، ما به آبِی تبدیل شده‌ایم که وجود ندارد.
هرچند در نظرها داریم ناز گوهر
یک سر چو سلک شبنم دررشتهٔ هواییم
هوش مصنوعی: هرچند که در دید و نظر مردم، بسیار زیبا و دوست‌داشتنی به نظر می‌رسیم، اما در واقع مانند قطره‌های شبنم هستیم که در میان هوای زندگی پراکنده‌ایم.
بر موج و قطره جز نام فرقی نمی‌توان بست
ای غافلان دویی چیست ما هم همین شماییم
هوش مصنوعی: بر روی موج و قطره نمی‌توان هیچ فرقی به جز نام‌ها قائل شد. ای کسانی که غافل هستید، دوگانگی چیست؟ ما نیز مانند شما هستیم.
فطرت ز شرم اظهار پیشانی‌ام به نم داد
ما غرق صد خیالات زان یک عرق حیاییم
هوش مصنوعی: بخاطر شرم و حیا از نشان دادن پیشانی‌ام، قطرات عرق بر پیشانیم نشسته است. ما در میان بسیاری از خیالات و افکار غرق شده‌ایم که همه‌ی آن‌ها ناشی از همین حیا است.
رمز عیان نهان ماند، از بی‌تمیزی ما
گردون گره ندارد، ما چشم اگر گشاییم
هوش مصنوعی: راز و رمزهای آشکار همچنان در پنهانی باقی مانده‌اند و این به خاطر ناپاکی‌ها و اشتباهات ماست. دوران و عالم هیچ مشکل و گره‌ای ندارد، اگر ما بخواهیم و آگاهانه ببینیم.
راهی به سعی تمثال وا شد ولی چه حاصل
آیینه نردبان نیست تا ما ز خود برآییم
هوش مصنوعی: راهی برای تلاش و کوشش به تصویر گشوده شد، اما چه فایده دارد؟ چرا که آیینه‌ای مانند نردبان نیست که بتوانیم از خود بلند شویم و بالاتر برویم.
بنیاد عهد هستی زین بیشتر چه باید
در خورد یک تأمل، خشت در وفاییم
هوش مصنوعی: انگاشت و اصل وجود بر پایه‌ی وفاداری و تعهد بنا شده است، بنابراین باید به درستی و با دقت در این موضوع اندیشید.
از بی‌کسی نشستیم پامال سایهٔ خویش
غمخوار ما دگر کیست بی بال و پر هماییم
هوش مصنوعی: ما از بی‌کسی در زیر سایه خوبی نشسته‌ایم و دیگر کسی نیست که به ما دل‌سوزی کند. مانند پرنده‌ای هستیم که بال و پر ندارد.
بی‌نسبتی، ازین بزم بیرون نشاند ما را
بر گوشها گرانیم، از بس که ترصداییم
هوش مصنوعی: ما بدون داشتن روابط و نسب، از جمع و مهمانی‌ها دور افتاده‌ایم؛ صدای ما آنقدر بلند و سنگین است که بر گوش‌ها فشار می‌آورد.
ترک ادب در این باغ چون ابر بی‌حیایی‌ست
پرواز می‌شود آب، گر بال می‌گشاییم
هوش مصنوعی: در این باغ، ترک ادب مانند ابر بی‌حیا است؛ زیرا اگر بال باز کنیم، آب و شور زندگی پرواز می‌کند.
ای بلبلان دمی چند مفت است شغل اوهام
در بیضه پرفشانی‌ست، از آشیان جداییم
هوش مصنوعی: ای بلبلان، بی‌خیال باشید که وقت شما بیهوده صرف خیال‌پردازی می‌شود. ما از آشیان خود دور شده‌ایم و دلمان تنگ است.
رنگ نبسته بر ما بیداد کرد، ورنه
دست که را نگاریم‌، پای که را حناییم
هوش مصنوعی: اگر ظلم و ستمی بر ما فرود نیامده بود، ما نیز نمی‌توانستیم با دست و پای خود نشانه‌ای از زیبایی و رنگ را به نمایش بگذاریم.
گر رنگ‌ گل پرستیم یا جام می به دستیم
این‌ها جنون عشق است، ما بلکه آشناییم
هوش مصنوعی: اگر به رنگ گل یا به نوشیدن شراب مشغول باشیم، این نشان از دیوانگی عشق است؛ اما ما در واقع با این احساسات آشنا هستیم.
با دل اگر بجوشیم، بیدل کجا خروشیم
دود همین سپندیم، بانگ همین دراییم
هوش مصنوعی: اگر دل مان به جنبش درآید، بی‌سبب و بی‌صدا نمی‌ماند. ما همچون دودی که از اسفند برمی‌خیزد، صدای خود را بلند می‌کنیم.