گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۷۱

پیمانهٔ غناکدهٔ بی‌مثالیم
پر نیست آنقدر که توان‌ کرد خالیم
شادم به‌کنج فقر کز ابنای روزگا‌ر
سیلی خور جواب نشد بی سوالیم
خاک ضعیف مرکز صد شعله رنگ و بوست
غافل مشو ز وحشت افسرده بالیم
آغوش مه پر است ز کیفیت هلال
بالیده‌ گیر نقص ز صاحب کمالیم
پستی ‌گل بلندی نخلست ربشه را
در خاک خفته اینقدر از طبع عالیم
از بس به رنگ نی پرم از انتظار درد
آغوش ناله می‌کند از خویش خالیم
عمریست ‌وحشتم ‌نگه چشم ‌حیرتیست
یادت نشانده است غبار غزالیم
سامان طراز راحتم از سعی نارسا
افکنده خواب با همه‌ جا فرش قالیم
از بسکه ناله داشت نی بوریای فقر
مخمل نبرد صرفهٔ خواب از نهالیم
فریاد کز فسردگی باغ اعتبار
هم جوهر چنار نشدکهنه سالیم
آغوش حیرتم به چه تنگی ‌گشوده‌اند
در من شکسته است چو گردون حوالیم
نتوان به چشم داد سراغ نمود من
بیدل به یمن ضعف چو معنی خیالیم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیمانهٔ غناکدهٔ بی‌مثالیم
پر نیست آنقدر که توان‌ کرد خالیم
هوش مصنوعی: ما در میخانه‌ای بی‌همتا حضور داریم، اما ظرف شراب ما آن‌قدر پر نیست که بتوانیم خود را غرق در شادی کنیم.
شادم به‌کنج فقر کز ابنای روزگا‌ر
سیلی خور جواب نشد بی سوالیم
هوش مصنوعی: من در گوشه فقر خوشحال هستم، زیرا فرزندان زمانه پاسخ سیلی‌ها را نمی‌دهند و من بی‌سوال باقی‌ام.
خاک ضعیف مرکز صد شعله رنگ و بوست
غافل مشو ز وحشت افسرده بالیم
هوش مصنوعی: زمین ضعیف، مرکز صدها شعله با رنگ و بوی مختلف است. از ترس و ناامیدی که در دل داریم غافل نشوید.
آغوش مه پر است ز کیفیت هلال
بالیده‌ گیر نقص ز صاحب کمالیم
هوش مصنوعی: در آغوش ماه، زیبایی هلال به خوبی نمایان است. اما نگران نباش، ما نقص‌هایمان را به خاطر عظمت صاحب کمال می‌پذیریم.
پستی ‌گل بلندی نخلست ربشه را
در خاک خفته اینقدر از طبع عالیم
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زیبایی و لطافت گل در مقایسه با بلندی نخل بسیار کم است، زیرا در زیر خاک ریشه‌هایش نهفته‌اند. این اشاره به توانایی و ویژگی‌های خاص من دارد که از آن بالاتر و فراتر از این زیبایی‌هاست.
از بس به رنگ نی پرم از انتظار درد
آغوش ناله می‌کند از خویش خالیم
هوش مصنوعی: از بس که به رنگ نی غرق انتظار هستم، دلم از درد فراق ناله می‌زند و احساس می‌کنم که از خودم خالی شده‌ام.
عمریست ‌وحشتم ‌نگه چشم ‌حیرتیست
یادت نشانده است غبار غزالیم
هوش مصنوعی: سال‌هاست که از نگرانی و وحشت من کاسته نشده است. نگاهی که به تو دوخته‌ام، همچون نشانی است که بر دل من نقش بسته و به من یادآوری می‌کند که من همچون غزالی زیر گرد و غبار هستم.
سامان طراز راحتم از سعی نارسا
افکنده خواب با همه‌ جا فرش قالیم
هوش مصنوعی: آرامش و نظم زندگی‌ام را از تلاش بی‌فایده‌ام به خواب برده‌ام و همه‌چیز را مانند فرش زیبایی گسترانده‌ام.
از بسکه ناله داشت نی بوریای فقر
مخمل نبرد صرفهٔ خواب از نهالیم
هوش مصنوعی: به دلیل شدت غم و اندوهی که ناله‌های نی نشان می‌دهد، فقر و تنگدستی توانسته است خواب و آسایش را از ما بگیرد و زندگی‌مان را تحت تاثیر قرار دهد.
فریاد کز فسردگی باغ اعتبار
هم جوهر چنار نشدکهنه سالیم
هوش مصنوعی: صدای ناشی از ناامیدی باغ، حتی جوهر درخت چنار را هم نتوانست از بین ببرد.
آغوش حیرتم به چه تنگی ‌گشوده‌اند
در من شکسته است چو گردون حوالیم
هوش مصنوعی: در من احساسی عمیق و عجیب وجود دارد که مثل یک آغوش، فضای زیادی برای تجربه‌های جدید ندارد. این احساس به شدت در هم شکسته و محدود است، مثل دنیایی که در آن زندگی می‌کنم.
نتوان به چشم داد سراغ نمود من
بیدل به یمن ضعف چو معنی خیالیم
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم به چشم‌هایم نشانی از خوبی‌های خود بزنم، زیرا در این ضعف و تیرگی مانند یک خیال مبهم هستم.