گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۳۰

نشنیده حرف چند که ما گوش‌ کرده‌ایم
تا لب گشوده‌ایم فراموش کرده‌ایم
درد دلیم، شور دو عالم غبار ماست
اما زیارت لب خاموش کرده‌ایم
تسلیم ما قلمرو جولان ناز کیست
سیر نُه آسمان به خم دوش کرده‌ایم
آفات دهر چاره‌گرش یک تغافلست
توفان به بستن مژه خس پوش کرده‌ایم
شوری دگر نداشت خمستان اعتبار
خود را چو درد می سبب جوش‌کرده‌ایم
حیرت سحر دماندهٔ طرز نگاه ماست
صد چاک سینه نذر یک آغوش‌کرده‌ایم
طاووس رنگ ما ز نگاه ‌که می‌کش است
پرواز را به‌ جلوه قدح نوش کرده‌ایم
بر وضع ما خطای جنونی دگر مبند
کم نیست این که پیروی هوش کرده‌ایم
مردم به دستگاه بقا ناز می‌کنند
ما تکیه بر فنای خطا پوش کرده‌ایم
بیدل حدیث بیخبران ناشنیدنی است
بودیم معنیی که فراموش کرده‌ایم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نشنیده حرف چند که ما گوش‌ کرده‌ایم
تا لب گشوده‌ایم فراموش کرده‌ایم
هوش مصنوعی: شنیده‌های زیادی هست که ما به آن‌ها گوش داده‌ایم و حالا که می‌خواهیم صحبت کنیم، همه‌ی آن‌ها را فراموش کرده‌ایم.
درد دلیم، شور دو عالم غبار ماست
اما زیارت لب خاموش کرده‌ایم
هوش مصنوعی: درد دل ما و شور زندگی دنیایی که در آن هستیم مانند غباری بر سر ما نشسته است، اما ما در سکوت به یاد کسی هستیم و او را زیارت کرده‌ایم.
تسلیم ما قلمرو جولان ناز کیست
سیر نُه آسمان به خم دوش کرده‌ایم
هوش مصنوعی: ما تسلیم شده‌ایم و نمی‌دانیم که چه کسی در این دنیای پر زرق و برق قدرت دارد. ما لحظه‌ای به گرد نُه آسمان سفر کرده و تمامی آن را به دوش کشیده‌ایم.
آفات دهر چاره‌گرش یک تغافلست
توفان به بستن مژه خس پوش کرده‌ایم
هوش مصنوعی: مشکلات و سختی‌های زندگی را می‌توان با کمی بی‌توجهی و آرامش حل کرد. ما دلمان را به خواب و آرامش بسته‌ایم تا از تندبادهای زندگی در امان بمانیم.
شوری دگر نداشت خمستان اعتبار
خود را چو درد می سبب جوش‌کرده‌ایم
هوش مصنوعی: دیگر آن شور و حال سابق را نداریم، چون حالا فقط به درد و رنج می‌پردازیم و دیگر نمی‌توانیم به زیبایی‌های زندگی توجه کنیم.
حیرت سحر دماندهٔ طرز نگاه ماست
صد چاک سینه نذر یک آغوش‌کرده‌ایم
هوش مصنوعی: در دل سحر، شگفتی مانده از شیوه نگاه ماست. ما جانمان را بر سر عشق کسی گذاشته‌ایم و برای یک آغوش آماده‌ایم، حتی اگر این آغوش هزار زخم و درد به همراه داشته باشد.
طاووس رنگ ما ز نگاه ‌که می‌کش است
پرواز را به‌ جلوه قدح نوش کرده‌ایم
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به زیبایی و جلوه‌ای اشاره می‌کند که به واسطه‌ی نگاه دیگری به دست آمده است. او این احساس را همانند پرواز یک طاووس توصیف می‌کند که تحت تاثیر نگاه آن شخص، رنگ و زیبایی خاصی پیدا کرده است. در واقع، شاعر در حال بیان این احساس است که زیبایی و جذابیت درونی ناشی از محبت و توجه دیگران است.
بر وضع ما خطای جنونی دگر مبند
کم نیست این که پیروی هوش کرده‌ایم
هوش مصنوعی: دیگر بر روی وضعیت ما اشتباهات جنون‌آمیز اضافه نکن، زیرا ما هم کم نداریم که به نادانی خود ادامه داده‌ایم.
مردم به دستگاه بقا ناز می‌کنند
ما تکیه بر فنای خطا پوش کرده‌ایم
هوش مصنوعی: افراد به زندگی و زیبایی‌های آن افتخار می‌کنند و به آن ناز می‌کنند، اما ما به ناپایداری و زوال دنیا تکیه داریم و خود را از اشتباهات پنهان ساخته‌ایم.
بیدل حدیث بیخبران ناشنیدنی است
بودیم معنیی که فراموش کرده‌ایم
هوش مصنوعی: بیدل درباره موضوعاتی صحبت می‌کند که فقط برای افراد خاص قابل درک است. او به این نکته اشاره می‌کند که ما در زندگی‌مان معانی عمیقی را فراموش کرده‌ایم که این معانی ممکن است برای دیگران قابل فهم نباشد.

حاشیه ها

1401/04/29 08:06
کیوان زمانی

درد دلیم ،شور دو عالم غبار ماست