گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۱۹

رنگ پر ریختهٔ الفت گلزار توایم
جسته‌ایم از قفس خویش و گرفتار توایم
خاک ما جوهر هر ذره‌اش آیینه‌گر است
در عدم نیز همان تشنهٔ دیدار توایم
مرکز دیده و دل غیر تمنای تو نیست
از نگه تا به نفس یک خط پرگار توایم
اشک و آه است سواد خط پیشانی شمع
همه وا سوختهٔ سبحه و زنار توایم
بیش ازین ساغر الفت چه اثر پیماید
می‌رویم از خود و در حیرت رفتار توایم
دامن عفو حمایتکدهٔ غفلت ماست
خواب راحت نفس سایهٔ دیوار توایم
جنس موهوم هوس شیفتهٔ ارزش نیست
قیمت ما همه این بس‌ که به بازار توایم
مست‌ کیفیت نازیم چه هستی چه عدم
هر کجاییم همان ساغر سرشار توایم
خرده بر بیش و کم ذره نگیرد خورشید
ای تو در کار همه ما همه بیکار توایم
ناله سامان جبین سایی اشک است اینجا
بیدل عجز نوای ادب اظهار توایم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رنگ پر ریختهٔ الفت گلزار توایم
جسته‌ایم از قفس خویش و گرفتار توایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق و محبت تو مانند رنگی در گلزار هستیم و از قفس و محدودیت‌های خود خارج شده‌ایم و به تو وابسته‌ایم.
خاک ما جوهر هر ذره‌اش آیینه‌گر است
در عدم نیز همان تشنهٔ دیدار توایم
هوش مصنوعی: خاک ما، با هر ذره‌ای که دارد، مانند آینه‌ای است که در چیزی ناپیدا نمایان می‌شود. ما همیشه خواهان دیدار تو هستیم، حتی در نبود و عدم.
مرکز دیده و دل غیر تمنای تو نیست
از نگه تا به نفس یک خط پرگار توایم
هوش مصنوعی: چشم و دل من تنها به عشق تو مشغول است، از نگاه تا نفس، من مانند یک نقطه در دایره‌ای به اندازه تو هستم.
اشک و آه است سواد خط پیشانی شمع
همه وا سوختهٔ سبحه و زنار توایم
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر با استفاده از تصویر شمع و سبحه، به احساسات عمیق و غم‌های خود اشاره می‌کند. او به این نکته می‌پردازد که درد و رنجش به گونه‌ای نوشته شده که تا ابد در دلش باقی خواهد ماند. شمعی که آب شده و سوخته، نمادی از زندگی و آرزوهای از دست رفته است و سبحه و زنار به عنوان نمادها و نشانه‌هایی از حالت معنوی و عرفانی او به کار رفته‌اند. در واقع، شاعر به بیان جنبه‌های غم‌انگیز و عاطفی وجودش می‌پردازد.
بیش ازین ساغر الفت چه اثر پیماید
می‌رویم از خود و در حیرت رفتار توایم
هوش مصنوعی: بیشتر از این که بخواهیم به می و محبت بپردازیم، چه تأثیری باقی می‌ماند. ما در حال از دست دادن خود هستیم و در شگفتی از حرکت‌ها و کنش‌های تو به سر می‌بریم.
دامن عفو حمایتکدهٔ غفلت ماست
خواب راحت نفس سایهٔ دیوار توایم
هوش مصنوعی: آغوش بخشش تو، پناهگاه نادانی و غفلت ماست و آسایش و آرامش ما در سایه‌ای است که دیوار تو برای ما فراهم کرده است.
جنس موهوم هوس شیفتهٔ ارزش نیست
قیمت ما همه این بس‌ که به بازار توایم
هوش مصنوعی: هوس و desire ما به هیچ ارزشی وابسته نیست، چون ارزش ما فقط این است که در بازار عشق تو حضور داریم.
مست‌ کیفیت نازیم چه هستی چه عدم
هر کجاییم همان ساغر سرشار توایم
هوش مصنوعی: مست و شیدای زیبایی‌ات هستم، مهم نیست که وجود دارم یا نه. هر جا که باشیم، همان‌طور که جام پر از شراب است، تو باعث پر بودن وجود ما هستی.
خرده بر بیش و کم ذره نگیرد خورشید
ای تو در کار همه ما همه بیکار توایم
هوش مصنوعی: خورشید به هیچ چیز کم و زیاد نمی‌گیرد، و تو در هر زمینه‌ای که هستی، همه ما در عمل بی‌کار هستیم.
ناله سامان جبین سایی اشک است اینجا
بیدل عجز نوای ادب اظهار توایم
هوش مصنوعی: این شعر به تصاویر عاطفی و احساسی اشاره دارد. در آن، ناله‌های دل‌سوزانه و بی‌تابی به تصویر کشیده شده است که ناشی از درد و احساسات عمیق آدمی است. شاعر به نوعی ابراز ناچاری و تواضع کرده و به لحن ادب و احترام اشاره می‌کند. به عبارتی، او در این حالت از ضعف و احساسات خویش سخن می‌گوید و یادآور می‌شود که این بیان به خاطر عشق و محبتش به معشوق است.