گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۷

طرح قیامتی ز جگر می‌کشیم ما
نقاش ناله‌ایم و اثر می‌کشیم ما
توفان نفس نهنگ محیط تحیریم
آفاق راچوآینه در می‌کشیم ما
ظالم‌کند به صحبت ما دل زکین تهی
از جیب سنگ نقد شرر می‌کشیم ما
زین عرض جوهری‌که درآیینه دیده‌ایم
خط بر جریده‌های هنر می‌کشیم ما
تا حسن عافیت شود آیینه‌دار ما
از داغ دل چوشعله سپرمی‌کشیم ما
در وصل هم‌کنار خیالیم چاره نیست
آیینه‌ایم و عکس به بر می‌کشیم ما
اینجا جواب نامهٔ عاشق تغافل است
بیهوده انتظار خبر می‌کشیم ما
آیینه نقشبند طلسم خیال نیست
تصویرخود به لوح دگرمی‌کشیم ما
وحشت متاع قافلهٔ گرد فرصتیم
محمل به دوش عمرشررمی‌کشیم ما
تا سجده برده‌ایم خم پیکر نیاز
زین بار زندگی‌که به سر می‌کشیم ما
این‌است اگرتصرف عرض شکست رنگ
آیینهٔ خیال به زر می‌کشیم ما
خاک بنای ما به هواگرد می‌کند
بیدل هنوزمنت‌پرمی‌کشیم ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طرح قیامتی ز جگر می‌کشیم ما
نقاش ناله‌ایم و اثر می‌کشیم ما
هوش مصنوعی: ما با دل‌درد و شور و شعف، تصاویری از روز قیامت را می‌سازیم. ما هنرمندانی هستیم که از ناله‌های درونمان، آثار زیبا و عمیقی خلق می‌کنیم.
توفان نفس نهنگ محیط تحیریم
آفاق راچوآینه در می‌کشیم ما
هوش مصنوعی: ما در میان دنیای خود، مانند آینه‌ای در آغوش یک طوفان بزرگ، دچار حیرت و شگفتی هستیم. نفس و وجود ما همچون نهنگ، در محیطی وسیع گشته و به فراسوی افکار و اندیشه‌ها کشیده می‌شود.
ظالم‌کند به صحبت ما دل زکین تهی
از جیب سنگ نقد شرر می‌کشیم ما
هوش مصنوعی: ظالم با حرف‌هایش دل ما را خالی می‌کند. ما در جواب به او، از جیب خود آتش و ناراحتی را بیرون می‌آوریم.
زین عرض جوهری‌که درآیینه دیده‌ایم
خط بر جریده‌های هنر می‌کشیم ما
هوش مصنوعی: از زیبایی‌هایی که در آینه مشاهده کرده‌ایم، ما نقوشی بر روی صفحه‌های هنر می‌زنیم.
تا حسن عافیت شود آیینه‌دار ما
از داغ دل چوشعله سپرمی‌کشیم ما
هوش مصنوعی: ما برای حفظ زیبایی عافیت و آرامش، از دردی که در دل داریم، کلاهی بر سر می‌گذاریم و خود را محافظت می‌کنیم.
در وصل هم‌کنار خیالیم چاره نیست
آیینه‌ایم و عکس به بر می‌کشیم ما
هوش مصنوعی: ما در نزدیکی یکدیگر قرار داریم و چاره‌ای نداریم، مانند آیینه‌ای هستیم که تصویر یکدیگر را نشان می‌دهیم.
اینجا جواب نامهٔ عاشق تغافل است
بیهوده انتظار خبر می‌کشیم ما
هوش مصنوعی: در اینجا پاسخ نامهٔ عاشقانه نادیده گرفته می‌شود و ما بی‌فایده در انتظار خبری هستیم.
آیینه نقشبند طلسم خیال نیست
تصویرخود به لوح دگرمی‌کشیم ما
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که ما تصویر و خیالات خود را در آینه‌ای نمی‌گذاریم بلکه آن‌ها را بر روی صفحاتی دیگر ترسیم می‌کنیم. به عبارت دیگر، ما توانایی این را داریم که تصورات خود را به دنیای جدیدی منتقل کنیم و با خلاقیت، آن‌ها را بازآفرینی کنیم.
وحشت متاع قافلهٔ گرد فرصتیم
محمل به دوش عمرشررمی‌کشیم ما
هوش مصنوعی: ما در دنیای پرآشوب و پرهیاهو زندگی می‌کنیم و عمر کوتاه‌مدتی را مانند بار سنگینی به دوش داریم. در واقع، زندگی ما شبیه به سفر قافله‌ای است که مدام در حال حرکت است و باید از فرصت‌هایی که به دست می‌آوریم، بهره‌برداری کنیم.
تا سجده برده‌ایم خم پیکر نیاز
زین بار زندگی‌که به سر می‌کشیم ما
هوش مصنوعی: ما به خاطر زندگی‌ای که پشت سر می‌گذاریم، به نشانه نیاز و عبادت، سرمان را به خاک گذاشته‌ایم.
این‌است اگرتصرف عرض شکست رنگ
آیینهٔ خیال به زر می‌کشیم ما
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به واقعیت‌های زندگی عمق ببخشی و غنا ببخشی، باید به تصویرهایی که در ذهن داری و رنگ و لعاب آن‌ها اهمیت بدهی. ما هم آنچه را که در خیال داریم، به زیبایی و ارزش می‌بخشیم.
خاک بنای ما به هواگرد می‌کند
بیدل هنوزمنت‌پرمی‌کشیم ما
هوش مصنوعی: خاکِ سرزمین ما به اوج می‌رسد، اما ما هنوز در حسرت تو هستیم و دل‌تنگی خود را نمی‌توانیم پنهان کنیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/04/24 22:06
عبدالله رحیمی

ظالم‌ کند به صحبت ما دل ز کین تهی
از جیب سنگ نقد شرر می‌ کشیم ما
با احترام
پیوند به وبگاه بیرونی

1395/05/05 14:08
محمد

خط بر جریده های هنر ی کشیم ما