غزل شمارهٔ ۲۲۳
حیرت دیدار سامان سفر داریم ما
دامن آیینه امشب برکمر داریم ما
تا سراغگوهر دل در نظر داریم ما
روزوشب گردابوش درخودسفر داریمما
خندهٔ ماچون گل از چاکگریباناستو بس
نسخهای از دفتر صنع سحر داریم ما
بیتأمل صورت احوال ما نتوان شناخت
کسوت آهی چو دود دل به بر داریم ما
از ندامت سیرها در باغ عشرت میکنیم
گل به سر داریم تا دستی به سر داریم ما
چونحباب اینجا متاع خانه برق خانهاست
آه نتوانگفت، آتش در جگر داریم ما
گرچهاز جوهر سرافرازیست ما را چون چنار
این تهیدستی هم از نقد هنر داریم ما
نیست چندان رونقی در رنگ عیش بیثبات
ورنه صدگل خنده دریک مشت زر داریم ما
تا نگاهیگلکند ذوق تماشا رفته است
چون شرر سامان فرصت اینقدر داریم ما
هرکه از خود میرود ماییمگرد رفتنش
چون نفس از وحشت دلها خبر داریم ما
در دماغ شوق دود حسرتی پیچیده است.
کیست جزتیغ توتا فهمد چه سر داریم ما
جرأت پرواز برق خرمن آسودگیست
یک جهان آشفتگی در بال و پر داریم ما
باغ دهر از ماست بیدل روشناس رنگ درد
لالهسان آیینهٔ داغ جگر داریم ما
غزل شمارهٔ ۲۲۲: تا دربنگلزار چون شبنمگذر داریم ماغزل شمارهٔ ۲۲۴: نام خود را تا به رسوایی علم داریم ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حیرت دیدار سامان سفر داریم ما
دامن آیینه امشب برکمر داریم ما
هوش مصنوعی: ما از دیدن سامان و زیبایی سفر به قدری حیرت زدهایم که امشب دامن آیینه را به کمر بستهایم.
تا سراغگوهر دل در نظر داریم ما
روزوشب گردابوش درخودسفر داریمما
هوش مصنوعی: ما هر لحظه در جستجوی ارزشهای واقعی زندگی هستیم و به همین خاطر دائماً در حال تأمل و غور در درون خود هستیم.
خندهٔ ماچون گل از چاکگریباناستو بس
نسخهای از دفتر صنع سحر داریم ما
هوش مصنوعی: خندهی ما همانند گلی است که از شکاف یقه بیرون آمده و جز این چیزی نیست. ما فقط یک نمونه از آثار هنری جادو داریم.
بیتأمل صورت احوال ما نتوان شناخت
کسوت آهی چو دود دل به بر داریم ما
هوش مصنوعی: بدون تأمل نمیتوان احوال ما را شناخت؛ زیرا وقتی دل را با غم و اندوه درون خود احساس میکنیم، مانند دودی است که از ما بیرون میآید.
از ندامت سیرها در باغ عشرت میکنیم
گل به سر داریم تا دستی به سر داریم ما
هوش مصنوعی: ما از احوال تأسفآور دوری کرده و در دنیای خوشی و لذت سیر میزنیم. تا وقتی که ما را به حال خوب سرزنده نگه میدارد، از زیباییها نهایت استفاده را میبریم.
چونحباب اینجا متاع خانه برق خانهاست
آه نتوانگفت، آتش در جگر داریم ما
هوش مصنوعی: این بیت به تصوری از ناپایداری زندگی انسانها اشاره دارد. شاعر به وجود حالاتی شبیه به حباب در زندگی اشاره میکند که در کنار زیباییها، میتواند شکننده و زودگذر باشد. او همچنین به شدت احساسات و درد درونیاش اشاره میکند که به نوعی مانند آتش در سینهاش وجود دارد. در واقع، زیبایی ظاهری زندگی نمیتواند از عمق احساسات و چالشهای درونی جلوگیری کند.
گرچهاز جوهر سرافرازیست ما را چون چنار
این تهیدستی هم از نقد هنر داریم ما
هوش مصنوعی: با وجود اینکه ما از اصل عزت و شرف برخوردار هستیم، اما مانند درخت چنار، این بیپولی و تهیدستی هم از سرمایههای هنری ماست.
نیست چندان رونقی در رنگ عیش بیثبات
ورنه صدگل خنده دریک مشت زر داریم ما
هوش مصنوعی: در دنیای شادی و خوشی که همواره ناپایدار است، رونق چندانی وجود ندارد. اگر وضعیت اینچنین نبود، ما میتوانستیم شادی و خندههای زیادی را در یک جا جمع کنیم.
تا نگاهیگلکند ذوق تماشا رفته است
چون شرر سامان فرصت اینقدر داریم ما
هوش مصنوعی: به نظر میرسد زمانی خاص برای لذت بردن و تماشا وجود دارد. وقتی کسی را میبینیم که با زیبایی خود ما را به وجد میآورد، در واقع فرصتی است برای استفاده از آن لحظه و لذت بردن. این لحظات میتوانند به سرعت سپری شوند، اما ما هنوز زمان کافی داریم تا از آنها بهرهمند شویم.
هرکه از خود میرود ماییمگرد رفتنش
چون نفس از وحشت دلها خبر داریم ما
هوش مصنوعی: هر که از جمع ما جدا میشود، ما همچنان در کنار او هستیم؛ زیرا مانند نفس که از ترس دلها خبر دارد، ما هم از مسائل درون او آگاهیم.
در دماغ شوق دود حسرتی پیچیده است.
کیست جزتیغ توتا فهمد چه سر داریم ما
هوش مصنوعی: در هوا بوی شوق و حسرت به هم آمیخته است. جز تیغ تو، کسی نمیتواند درک کند که ما چه رازهایی داریم.
جرأت پرواز برق خرمن آسودگیست
یک جهان آشفتگی در بال و پر داریم ما
هوش مصنوعی: پرواز به سوی اهداف و آرزوها نیازمند شجاعت است، و هرچند ممکن است در این مسیر با چالشها و ناآرامیهایی روبهرو شویم، اما ما خود را برای این پرواز آماده کردهایم و در دل داریم.
باغ دهر از ماست بیدل روشناس رنگ درد
لالهسان آیینهٔ داغ جگر داریم ما
هوش مصنوعی: زندگی در این دنیا بر اساس جریانات و تجارب ما شکل میگیرد، بیدل، کسی که احساساتش را به خوبی میشناسد، میگوید که ما مانند گل لاله به خاطر درد و رنجهای خود، نشانی از عواطف عمیقمان داریم. در واقع، ما از تجربیات تلخ و داغدار زندگیمان آینهای ساختهایم که نشاندهندهی حال و احوال درونیمان است.

بیدل دهلوی