غزل شمارهٔ ۲۲۲
تا دربنگلزار چون شبنمگذر داریم ما
بادهای در جام عیش از چشم تر داریم ما
سهل نبود در محیط دهر پاس اعتبار
آبرویی چونگهر همراه سر داریم ما
چون صداهرچند در دامقس واماندهایم
از شکست خاطر خود بال وپر داریم ما
کی به سیلگفتگو بنیاد ماگیرد خلل
کوه تمکین خانهای ازگوشکر داریم ما
کس بهتیغ سرکشی باما نمیگردد طرف
اززمینگیری چو نقش پا سپر داریم ما
شعلهٔ ما فال خاکستر زد و آسوده شد
ای هوس بگذر، سری درزیرپر داریمما
رنگما از خاکساری برنمیدارد شکست
چون علم،گردی ز میدان ظفر داریم ما
از دل گرمی توان درکاینات آتش زدن
ساز چندینگلخنیم ویک شرر داریم ما
نالهرا ای دل بهبادغم مدهاین رشتهایست
کزپی شیرازهٔ لخت جگر داریم ما
فتنهها از دستگاه زندگیگل کردنیست
از نفس، صبح قیامت در نظر داریم ما
میرسیم آخر همان تا نقش پای خود چوشمع
گر سراغ رنگهای رفته برداریم ما
بیدل اندر جلوهگاه چین ابروی کسی
کشتی نظاره در موج خطر داریم ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا دربنگلزار چون شبنمگذر داریم ما
بادهای در جام عیش از چشم تر داریم ما
هوش مصنوعی: ما همچنان که در باغ بهاری مانند شبنم میگذریم، در جرعهای از شادی، با چشمانی تر از اشک، شرابی در جام داریم.
سهل نبود در محیط دهر پاس اعتبار
آبرویی چونگهر همراه سر داریم ما
هوش مصنوعی: در دنیای پرمشغله و چالشهای زندگی، حفظ اعتبار و آبرو بهراحتی ممکن نیست و ما ارزش خود را مانند جواهری با خود داریم که باید مراقب آن باشیم.
چون صداهرچند در دامقس واماندهایم
از شکست خاطر خود بال وپر داریم ما
هوش مصنوعی: هرچند که در مشکلات و سختیها گرفتار شدهایم، اما هنوز هم به خاطر دلنگرانیها و ناامیدیهایمان روحیه و شوق زندگی را داریم.
کی به سیلگفتگو بنیاد ماگیرد خلل
کوه تمکین خانهای ازگوشکر داریم ما
هوش مصنوعی: زمانی که به گفتگو و تبادل نظر میپردازیم، هیچ قدرت و مانعی نمیتواند ما را از پایگاه و اصول خود منحرف کند؛ چرا که ما مانند کوهی استوار و محکم هستیم که درون آن خانهای از سکوت و گوششنوایی داریم.
کس بهتیغ سرکشی باما نمیگردد طرف
اززمینگیری چو نقش پا سپر داریم ما
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به ما آسیب بزند، چون ما مانند کسی هستیم که به زمین نمیافتد و نشانههای پا را به عنوان حفاظی در اختیار داریم.
شعلهٔ ما فال خاکستر زد و آسوده شد
ای هوس بگذر، سری درزیرپر داریمما
هوش مصنوعی: شعلهٔ وجود ما به خاکستر تبدیل شد و ما دیگر آرامش یافتهایم. ای تمایل، از کنار ما بگذر، که ما زیر چادر محبت حفاظت شدهایم.
رنگما از خاکساری برنمیدارد شکست
چون علم،گردی ز میدان ظفر داریم ما
هوش مصنوعی: رنگ و روی ما به خاطر تواضع و فروتنی کمرنگ نمیشود. چون پرچم، ما هم به خاطر پیروزی و موفقیتمان از میدان نبرد با افتخار خارج میشویم.
از دل گرمی توان درکاینات آتش زدن
ساز چندینگلخنیم ویک شرر داریم ما
هوش مصنوعی: اگر از دل و احساسات خود بهرهبرداری کنیم، میتوانیم به آتشافروزی و ایجاد تحول در جهان بپردازیم؛ هرچند که ما فقط یک جرقه و توانایی محدود داریم.
نالهرا ای دل بهبادغم مدهاین رشتهایست
کزپی شیرازهٔ لخت جگر داریم ما
هوش مصنوعی: ای دل، ناله و فریاد خود را به باد مده! چون این گوهری که در دل داریم، از پی زخمهای عمیق و پراکندگی که در درون ما وجود دارد، بهدست آمده است.
فتنهها از دستگاه زندگیگل کردنیست
از نفس، صبح قیامت در نظر داریم ما
هوش مصنوعی: زندگی پر از چالشها و مشکلات است که ما بر سر راه خود تجربه میکنیم. اما با امید به آیندهای روشن و روزی که در آن حقیقتنمایان میشود، به پیش میرویم.
میرسیم آخر همان تا نقش پای خود چوشمع
گر سراغ رنگهای رفته برداریم ما
هوش مصنوعی: به مرور زمان، ما به همان جایی خواهیم رسید که رد پای خود را به جای خواهیم گذاشت، اگر تصمیم بگیریم به یاد رنگها و لحظات گذشتهای که از دست دادهایم، توجه کنیم.
بیدل اندر جلوهگاه چین ابروی کسی
کشتی نظاره در موج خطر داریم ما
هوش مصنوعی: در محضر زیبایی و فریبایی کسی، ما با دیدن چهره او به قایقسواری در امواج خطر میپردازیم.

بیدل دهلوی