گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۹

آنچه نذر درگه آوردیم ما
تحفه‌، شیئالله آوردیم ما
جان محزون پیشتاز عجز بود
آه بر لب هرگه آوردیم ما
خاک پست و دامن گردون بلند
عذر دست کوته آوردیم ما
آمدیم از عالم یکتا و لیک
عالمی را همره آوردیم ما
زین خروشی‌کز نفس انگیختیم
بر قیامت قهقه آوردیم ما
نفی ما، آیینهٔ اثبات اوست
گرکتان‌گم شد مه آوردیم ما
کبریاکم بود درتمهید عجز
تاگدا گفتی شه آوردیم ما
برگریبان ریختیم از شش جهت
زور یوسف بر چه آوردیم ما
بی‌گمان غیر از یکی نتوان شمرد
خواه یک خواهی ده آوردیم ما
چون نفس نرد خیالات دلیم
گاه بردیم وگه آوردیم ما
بیدلان یکسر نیاز الفتند
گر تو بپذیری ره آوردیم ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنچه نذر درگه آوردیم ما
تحفه‌، شیئالله آوردیم ما
هوش مصنوعی: ما آنچه را برای درگاه تو نذر کرده‌ایم، هدیه‌ای از طرف خداوند آورده‌ایم.
جان محزون پیشتاز عجز بود
آه بر لب هرگه آوردیم ما
هوش مصنوعی: دل غمگین من همیشه در حال تلاش و ناتوانی است، هر بار که خود را به سمت تو می‌آورم، آهی از نهاد بیرون می‌آید.
خاک پست و دامن گردون بلند
عذر دست کوته آوردیم ما
هوش مصنوعی: ما با دستان کوتاه خود، نتوانستیم به آسمان بلند و lofty دسترسی پیدا کنیم و فقط از خاکی که در آن هستیم، درخواست عذری داریم.
آمدیم از عالم یکتا و لیک
عالمی را همره آوردیم ما
هوش مصنوعی: ما از دنیای یکتایی به اینجا آمده‌ایم، اما همراهمان جهانی را نیز با خود آورده‌ایم.
زین خروشی‌کز نفس انگیختیم
بر قیامت قهقه آوردیم ما
هوش مصنوعی: از این فریادی که از نفس‌ خود به راه انداختیم، بر روز قیامت خنده‌ای به پا کردیم.
نفی ما، آیینهٔ اثبات اوست
گرکتان‌گم شد مه آوردیم ما
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره می‌شود که وجود نداشتن یا نفی ما در واقع باعث نمایان شدن وجود و حقیقت او می‌شود. اگر به مسیر گم شویم یا از هدف خود دور شویم، ما به نوعی پیام‌آور و نورانی برای بازگشت به حقیقت و هدایت خواهیم بود.
کبریاکم بود درتمهید عجز
تاگدا گفتی شه آوردیم ما
هوش مصنوعی: من در تلاش برای حفظ شکوه و عظمت خود بودم و به زودی متوجه شدم که در مقابل ناتوانی‌هایم تسلیم شدم، تا جایی که تو گفتی ما را به شاهی دعوت کردند.
برگریبان ریختیم از شش جهت
زور یوسف بر چه آوردیم ما
هوش مصنوعی: ما از هر سو بر دامن خود غم و اندوه ریختیم، اما در برابر قدرت یوسف، چه تلاش و کوششی کردیم؟
بی‌گمان غیر از یکی نتوان شمرد
خواه یک خواهی ده آوردیم ما
هوش مصنوعی: بدون شک نمی‌توان غیر از یک چیز را شمرد، خواهش کنیم که همین یک چیز را به ما بدهید.
چون نفس نرد خیالات دلیم
گاه بردیم وگه آوردیم ما
هوش مصنوعی: هنگامی که به خیالات و آرزوهای دل خود می‌اندیشیم، گاهی به اوج می‌رسیم و گاهی به زمین می‌افتیم.
بیدلان یکسر نیاز الفتند
گر تو بپذیری ره آوردیم ما
هوش مصنوعی: عاشقان تمام دل خود را به عشق سپرده‌اند. اگر تو عشق ما را بپذیری، ما نیز هدیه‌ای از خود داریم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۱۹ به خوانش عندلیب