گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۷۳

بر ندارد شوخی از طبع ادب تخمیر شرم
بی عرق‌گل می‌کند از جبههٔ تصویر شرم
در هوای ختم مقصد سرنگون تاز است مو
تا طلوع صبح پیری نیست بی‌شبگیر شرم
می‌کند عالم تلاش آنچه نتوان برد پیش
در مزاج‌کس ندارد جوهر تاثیر شرم
شیوهٔ اهل ادب در هر صفت بی‌جرأتیست
رنگ اگر گردانده باشد نیست بی‌تقصیر شرم
لعل خوبان بوسه‌گاه حسرت پیران مباد
می‌کند آب این شکر را ز اختلاط شیر شرم
ننگ بیکاری‌ کسی را بی‌عرق نگذاشته‌ست
از همین خفت ز خارا می‌چکاند قیر شرم
از تعلق رستن آسان نیست بی سعی جنون
بر نمی‌آید به زور خار دامنگیر شرم
منفعل شد عشق از وضع تکلفهای ما
دارد از تمکین مجنون نالهٔ زنجیر شرم
زین تنک روبان نمی‌باید مروت خواستن
نیست چون آیینه درآب دم شمشیرشرم
خلق غافل را همین با پوشش افتاده است ‌کار
کاش این تدبیرها را باشد از تقدیر شرم
مفت رندان‌گر تکلفها نباشد سد راه
بی‌ ازار افتاده است از هند تا کشمیر شرم
بیدل آن قرآن که ما درس حضورش خوانده‌ایم
متن آیاتش تحیر دارد و تفسیر شرم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر ندارد شوخی از طبع ادب تخمیر شرم
بی عرق‌گل می‌کند از جبههٔ تصویر شرم
هوش مصنوعی: اگر انسان از شوخی و بازیگوشی دوری کند، به خاطر طبیعتش، شرم و حیا به او فشار می‌آورد و در نتیجه، او را در برابر زیبایی‌های زندگی به نوعی می‌آزارد.
در هوای ختم مقصد سرنگون تاز است مو
تا طلوع صبح پیری نیست بی‌شبگیر شرم
هوش مصنوعی: در هوای پایانی هدف، خوب است که هوشیار و آماده باشیم. جوانی، مانند موهایمان همیشه تازه و سرزنده است. تا وقتی صبح پیری نرسیده، نباید شرمنده و بی‌توجه باشیم.
می‌کند عالم تلاش آنچه نتوان برد پیش
در مزاج‌کس ندارد جوهر تاثیر شرم
هوش مصنوعی: عالم به سختی تلاش می‌کند، اما نمی‌تواند پیشرفت کند زیرا در رفتار هر فردی، ذاتی برای تأثیرگذاری وجود ندارد.
شیوهٔ اهل ادب در هر صفت بی‌جرأتیست
رنگ اگر گردانده باشد نیست بی‌تقصیر شرم
هوش مصنوعی: افراد با فرهنگ و ادب در هر کیفیتی از خود احتیاط و بی‌جرأتی نشان می‌دهند. حتی اگر رنگ و ظاهری متفاوت داشته باشند، بی‌نقصی و بی‌گناهی آنها زیر سایه شرم باقی می‌ماند.
لعل خوبان بوسه‌گاه حسرت پیران مباد
می‌کند آب این شکر را ز اختلاط شیر شرم
هوش مصنوعی: بهترین و زیباترین چیزها را به یاد نمی‌آوریم که حسرتی برای سالخوردگان نشود، زیرا با ترکیب شیر و شکر، چیزی به وجود نمی‌آید که مایه شرمساری باشد.
ننگ بیکاری‌ کسی را بی‌عرق نگذاشته‌ست
از همین خفت ز خارا می‌چکاند قیر شرم
هوش مصنوعی: عار و ننگ بی‌کاری هیچ کس را بی‌زحمتی رها نکرده است. همین خفت و شرمندگی مثل قیر از خاک سیاه می‌چکد.
از تعلق رستن آسان نیست بی سعی جنون
بر نمی‌آید به زور خار دامنگیر شرم
هوش مصنوعی: رهایی از وابستگی کار آسانی نیست و برای دستیابی به این هدف، باید تلاش و شور جنون‌آمیز را به خرج داد. به عبارت دیگر، تنها با زور نمی‌توان از درد و رنج‌ها فرار کرد.
منفعل شد عشق از وضع تکلفهای ما
دارد از تمکین مجنون نالهٔ زنجیر شرم
هوش مصنوعی: عشق به خاطر تظاهرها و سخت‌گیری‌های ما تحت تأثیر قرار گرفته است و از سر تسلیم و خودداری مجنون، به صورت ناله‌ای به وسعت زنجیرهای شرم بروز می‌کند.
زین تنک روبان نمی‌باید مروت خواستن
نیست چون آیینه درآب دم شمشیرشرم
هوش مصنوعی: از این نازک‌بافی نمی‌توان انتظار جوانمردی داشت، زیرا مانند آینۀ در آب، ضربه‌های شمشیر بی‌رحمانه است.
خلق غافل را همین با پوشش افتاده است ‌کار
کاش این تدبیرها را باشد از تقدیر شرم
هوش مصنوعی: مردم غافل به خاطر بی‌خبر بودن خود، با محدودیت‌هایشان دست و پنجه نرم می‌کنند. ای کاش این تدابیر و تدبیرهای ظاهری که به کار می‌برند، به خاطر تقدیر و سرنوشت نباشد و از آن خجالت بکشند.
مفت رندان‌گر تکلفها نباشد سد راه
بی‌ ازار افتاده است از هند تا کشمیر شرم
هوش مصنوعی: اگر رندان بی‌ادعا باشند و وارد حاشیه‌ها نشوند، هیچ مانعی نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد. از هند تا کشمیر، همه جا پر است از شرم و حیا، اما رندان به راحتی از آن عبور می‌کنند.
بیدل آن قرآن که ما درس حضورش خوانده‌ایم
متن آیاتش تحیر دارد و تفسیر شرم
هوش مصنوعی: کتاب مقدس ما که در حضورش آموخته‌ایم، دارای عبارات بهت‌آور و تفسیری است که باعث خجالت می‌شود.