غزل شمارهٔ ۲۱۶۱
میام به ساغر اگر خشک شد خمار ندارم
خزانگمست به باغیکه من بهار ندارم
هوس چه ریشه کند در زمین شرم دمیدن
چو تخم اشک عرق واری آبیار ندارم
محبت از دل افسردهام به پیش که نالد
قیامت است که من سنگم و شرار ندارم
به حیرتم چه کنم تحفهٔ نوید وصالش
نگه بضاعتم و غیر انتظار ندارم
به بحر عشق چه سازند زورق طاقت
کنارجو ست طلب ، لیک منکنار ندارم
کرم کنی اگرم قابل کرم نشناسی
که خاک تا نشوم شکر حقگذار ندارم
تو خواه سر خط گبرم نویس خواه مسلمان
نگینِ بیحِسَم ، از هیچ نقش عار ندارم
ز سحرکاری نیرنگ عشق دم نتوان زد
برون نجستهام از خلوتیکه بار ندارم
مگر کند غم نایابیام کدورتی انشا
سراغم از که طلب میکنی غبار ندارم
فتادهام به خم و پیچ عبرتیکه مپرسید
برون بحر شنا دارم اختیار ندارم
دگر میفکنم ای وهم در گمان تعین
که من اگر همه غیرم به غیر یار ندارم
حباب و کلفت اسباب بیدل این چه خیالست
بجز خمی که به دوش من است بار ندارم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میام به ساغر اگر خشک شد خمار ندارم
خزانگمست به باغیکه من بهار ندارم
هوش مصنوعی: من اگر در میخانه مشغول نوشیدن باشم و بادهام تمام شود، دیگر حالی ندارم. چون در باغی که من هستم، بهار و نشاطی نیست و فقط فصل خزان برقرار است.
هوس چه ریشه کند در زمین شرم دمیدن
چو تخم اشک عرق واری آبیار ندارم
هوش مصنوعی: هوس چه تأثیری میتواند در دل و جان ایجاد کندو هر زمان که افکار و احساسات درونی به راحتی به اوج میرسند، مانند دانهای که در خاک میافتد و رشد میکند. در این حالت، شرم و حیا همچون عرقی که از وجود ما میتراود، به سمت بیرون میآید، و من نمیتوانم این احساسات را کنترل کنم.
محبت از دل افسردهام به پیش که نالد
قیامت است که من سنگم و شرار ندارم
هوش مصنوعی: محبت من از دل غمگینم به جلو میآید، زیرا فریاد روز قیامت را میزند؛ من مانند سنگی هستم که شعلهای درونم نیست.
به حیرتم چه کنم تحفهٔ نوید وصالش
نگه بضاعتم و غیر انتظار ندارم
هوش مصنوعی: من در حیرتم که چه کنم با این هدیهای که خبر وصل محبوبم را به من داده است. امکاناتم محدود است و بیشتر از این انتظار ندارم.
به بحر عشق چه سازند زورق طاقت
کنارجو ست طلب ، لیک منکنار ندارم
هوش مصنوعی: در دریای عشق، قایقهایی وجود دارند که برای رسیدن به ساحل و آرامش تلاش میکنند، اما من هیچ ساحلی برای رسیدن ندارم و نمیتوانم به آرامش برسم.
کرم کنی اگرم قابل کرم نشناسی
که خاک تا نشوم شکر حقگذار ندارم
هوش مصنوعی: اگر من را شایسته محبت و لطف خود نمیدانی، پس بدان که تا زمانی که به خاک نشستهام، نمیتوانم شکرگزار تو باشم.
تو خواه سر خط گبرم نویس خواه مسلمان
نگینِ بیحِسَم ، از هیچ نقش عار ندارم
هوش مصنوعی: هرچقدر که بخواهی میتوانی از من بخواهی که در نقش و نامهای مختلفی خود را معرفی کنم، چه با نام زرتشتی و چه با نام مسلمان. من هیچ گونه احساس عار و شرمساری از هر نقشی که به من داده شود ندارم.
ز سحرکاری نیرنگ عشق دم نتوان زد
برون نجستهام از خلوتیکه بار ندارم
هوش مصنوعی: از جادوگری و فریب عشق نمیتوانم خارج شوم، زیرا هنوز از تنهاییای که بر دوش دارم رهایی نیافتهام.
مگر کند غم نایابیام کدورتی انشا
سراغم از که طلب میکنی غبار ندارم
هوش مصنوعی: نگران نباش، حسرتی در دل ندارم که بخواهم از کسی کمکی بخواهم، زیرا دلی آشفته ندارم که به کسی رو کنم.
فتادهام به خم و پیچ عبرتیکه مپرسید
برون بحر شنا دارم اختیار ندارم
هوش مصنوعی: به تلهای افتادهام که در آن عبرتی نهفته است و نمیتوانی بپرسی چون من در عمق این دریا غرق شدهام و هیچ کنترلی بر وضعیت خود ندارم.
دگر میفکنم ای وهم در گمان تعین
که من اگر همه غیرم به غیر یار ندارم
هوش مصنوعی: من دیگر به خیالات و تصورات خود پرداخته نمیکنم، زیرا اگرچه دیگران را نمیشناسم، اما تنها یارم را دارم.
حباب و کلفت اسباب بیدل این چه خیالست
بجز خمی که به دوش من است بار ندارم
هوش مصنوعی: حباب و چیزهای بیاهمیت دل بیدل(شاعر) این چه خیال مسخرهای است؛ غیر از باری که بر دوشم دارم، چیزی برای حمل و نقل ندارم.
حاشیه ها
1397/08/18 22:11
محمد طهماسبی دهنو
فتادهام به خم و پیچ عبرتیکه مپرسید
برون بحر شنا دارم اختیار ندارم
مصرع اول مپرس است نه مپرسید که باعث بر هم زدن وزن شعر هم میشه
امیدوارم دقت در گنجور بسیار قدرتمندانه عمل کنه
فتادهام به خم و پیچ عبرتیکه مپرس
برون بحر شنا دارم اختیار ندارم
مجتث مثمن مخبون محذوف
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
1397/08/18 22:11
محمد طهماسبی دهنو
بیت درسته بنده اشتباهی خوندم
1403/01/24 23:03
سیدمحمد جهانشاهی
کنارجو ست طلب ، لیک منکنار ندارم
1403/01/24 23:03
سیدمحمد جهانشاهی
نگینِ بیحِسَم ، از هیچ نقش عار ندارم

بیدل دهلوی