غزل شمارهٔ ۲۱۵۳
پر افشانم چو صبح اما گرفتاری هوس دارم
به قدر چاک دل خمیازهٔ شوق قفس دارم
فسون اعتبار افسانهٔ راحت نمیباشد
چو دریا درخور امواج وقف دیده خس دارم
بهگفتوگو سیه تا چند سازم صفحهٔ دل را
ز غفلت تا به کی آیینه در راه نفس دارم
محبت مشربم لیک از فسون شوخی سودا
به سعی هرزهفکریها دماغی بوالهوس دارم
تظلم یأس دارد ورنه من در صبر ناکامی
نفس دزدیدن سرکوب صد فریادرس دارم
ضعیفیکسوتم از دستگاه من چه میپرسی
پری چون مور پیدا گر کنم حکم مگس دارم
دل نالانی از اسباب امکان کردهام حاصل
هوس گو کاروانها جمع کن من یک جرس دارم
نفس تا میکشم فردوس در پرواز میآید
به رنگ بال طاووس آرزوها در قفس دارم
هجوم نشئهٔ دردم مپرس از عشرتم بیدل
چو مینا خون ز دل میریزم و عرض نفس دارم
غزل شمارهٔ ۲۱۵۲: به دشت بیخودی آوازهٔ شوق جرس دارمغزل شمارهٔ ۲۱۵۴: درین حیرتسرا عمریست افسون جرس دارم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پر افشانم چو صبح اما گرفتاری هوس دارم
به قدر چاک دل خمیازهٔ شوق قفس دارم
هوش مصنوعی: من همچون صبح، درخشان و پرانگیزهام، اما در اثر وسوسهها و آرزوهایم، به اندازهی زخم دل، احساس دلتنگی و شوقی را تجربه میکنم، گویی در قفس حبس شدهام.
فسون اعتبار افسانهٔ راحت نمیباشد
چو دریا درخور امواج وقف دیده خس دارم
هوش مصنوعی: اعتبار لذتی که به آن میبالیم، مانند داستانی است که واقعی نیست و به همین دلیل قابل اعتماد نیست. همچون دریا که همیشه برای موجها آماده است، من نیز در زندگیام با مشکلات و چالشها روبهرو هستم.
بهگفتوگو سیه تا چند سازم صفحهٔ دل را
ز غفلت تا به کی آیینه در راه نفس دارم
هوش مصنوعی: اینجا شخص به اهمیت گفتگو و تبادل نظر اشاره میکند و میگوید که تا چند وقت میتواند دلش را از غفلت پاک کند. او همچنین به این نکته اشاره میکند که همچنان در تلاش است تا خود را بشناسد و از نفس خویش آگاه باشد.
محبت مشربم لیک از فسون شوخی سودا
به سعی هرزهفکریها دماغی بوالهوس دارم
هوش مصنوعی: علاقهام به محبت واقعی است، اما درگیر شعارها و بازیهای عشق و ناز هستم و از افکار بیهوده و رمانتیک لذت میبرم.
تظلم یأس دارد ورنه من در صبر ناکامی
نفس دزدیدن سرکوب صد فریادرس دارم
هوش مصنوعی: در دل ناامیدی، سختیهایی وجود دارد، اما من در سکوت و پایداریام، توانایی آرام کردن صدای درد و اندوه را دارم.
ضعیفیکسوتم از دستگاه من چه میپرسی
پری چون مور پیدا گر کنم حکم مگس دارم
هوش مصنوعی: نمیتوانی از من ضعف کسی را بپرسی، چون من به مثابه یک مگس، فقط میتوانم کارهایی در حد خودم انجام دهم و بر افراشته بودن من مانند یک پری است که میتواند با قدرتش بروز پیدا کند.
دل نالانی از اسباب امکان کردهام حاصل
هوس گو کاروانها جمع کن من یک جرس دارم
هوش مصنوعی: دل من در حال ناله از چالشها و سختیهایی است که در زندگی دارم. به من بگو چطور میتوانم آرزوهایم را جمع کنم و مانند کاروانی راه بیفتم، چون فقط یک زنگوله در دست دارم که میتوانم با آن به سفر بروم.
نفس تا میکشم فردوس در پرواز میآید
به رنگ بال طاووس آرزوها در قفس دارم
هوش مصنوعی: هر بار که نفس میکشم، احساس میکنم به بهشتی پرواز میکنم، اما در واقع آرزوهای من مانند پرهای زیبای طاووس در قفسی محبوس هستند.
هجوم نشئهٔ دردم مپرس از عشرتم بیدل
چو مینا خون ز دل میریزم و عرض نفس دارم
هوش مصنوعی: از تو نپرسید که چقدر دردی کشیدهام، چون در وجودم سرشار از نشئهٔ درد هستم. مانند مینا که از دلش خون میریزد، من نیز از دل خودم رنج میکشم و در عین حال میخواهم نفس بکشم.

بیدل دهلوی