غزل شمارهٔ ۲۱۱
سلسلهٔ شوقکیست سر خط آهنگ ما
رشته به پا میپرد از رگ گل رنگ ما
نقد جهان فسوس سهل نباید شمرد
دل بهگره بسته است آبله در چنگ ما
با همه افسردگی جوش شرار دلیم
خفته پریخانهای در بغل سنگ ما
درتپش آباد دل قطع نفس میکنیم
نیست ز منزل برون جاده و فرسنگ ما
پردهٔ سازنفس سختخموشی نواست
رشته مگر بگسلد تا دهد آهنگ ما
در قفس عافیت هرزه فسردیم حیف
شور شکستی نزدگل به سر رنگ ما
سعیگوهر برگرفت بار دل از دوش موج
آبله چشمی ندوخت بر قدم لنگ ما
عالم بیمطلبی عرصهٔ پرخاش کیست
نیست روان خون زخم جزعرق ازجنگ ما
رشتهٔ چندین امل یکگره آمد بهعرض
بر دو جهان مهر زد یأس دل تنگ ما
بیدل از اقبال عجز درهمه جا چیده است
آبله و نقش پا افسر واورنگ ما
غزل شمارهٔ ۲۱۰: به خیال چشمکه میزند قدح جنون دل تنگ ماغزل شمارهٔ ۲۱۲: آیینهٔ چندین تب وتاب است دل ما
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سلسلهٔ شوقکیست سر خط آهنگ ما
رشته به پا میپرد از رگ گل رنگ ما
هوش مصنوعی: عشق و شوق کیست که آهنگ ما را به حرکت درآورده و مانند رگی که گل را رنگین میکند، ما را به جنبش واداشته است؟
نقد جهان فسوس سهل نباید شمرد
دل بهگره بسته است آبله در چنگ ما
هوش مصنوعی: دنیا را نباید به سادگی نقد کرد، زیرا دلها به چیزهای پیچیده و دشوار متصل است و ما در چنگال مشکلات و گرفتاریها قرار داریم.
با همه افسردگی جوش شرار دلیم
خفته پریخانهای در بغل سنگ ما
هوش مصنوعی: در دل افسردگی و غم، آتش عشق و اشتیاقی وجود دارد که همچون پرندهای در آشیانهای در کنار سنگی آرام گرفته است.
درتپش آباد دل قطع نفس میکنیم
نیست ز منزل برون جاده و فرسنگ ما
هوش مصنوعی: در تپشهای دل، نفس را قطع میکنیم؛ چون که در این مکان، نه خانهای داریم و نه راه و مسیری برای رفتن به دوردستها.
پردهٔ سازنفس سختخموشی نواست
رشته مگر بگسلد تا دهد آهنگ ما
هوش مصنوعی: سکوت عمیق و بیصدا مانند پردهای است که مانع از شنیدن نوا میشود، اما امید داریم که این پرده شکسته شود تا آهنگ و خواستههای ما بیان شوند.
در قفس عافیت هرزه فسردیم حیف
شور شکستی نزدگل به سر رنگ ما
هوش مصنوعی: در محیطی که امنیت و راحتی وجود دارد، ما به بیدلی و بیفکری مشغولیم. ای کاش شور و هیجانی که در دل داشتیم، به رنگ و زیبایی گل میبود تا نشاندهنده حال و روز ما باشد.
سعیگوهر برگرفت بار دل از دوش موج
آبله چشمی ندوخت بر قدم لنگ ما
هوش مصنوعی: کوشش و تلاش میکند، اما زحماتش را بر دوش ما گذاشتند و در این مسیر، حتی چشمی هم به ما نینداختهاند.
عالم بیمطلبی عرصهٔ پرخاش کیست
نیست روان خون زخم جزعرق ازجنگ ما
هوش مصنوعی: این دنیا که هیچ دانشی در آن نیست، میدان درگیری و جدل است و هیچکس نمیتواند از آن دور بماند. ما فقط از زخمها و دردهایی که تجربه میکنیم، رنج میبریم.
رشتهٔ چندین امل یکگره آمد بهعرض
بر دو جهان مهر زد یأس دل تنگ ما
هوش مصنوعی: رشتههای زیادی از امید در یک نقطه به هم گره خورده و به خاطر آن ناامیدی و دلگیری ما بر دو جهان مهر زده است.
بیدل از اقبال عجز درهمه جا چیده است
آبله و نقش پا افسر واورنگ ما
هوش مصنوعی: بیدل از سرنوشت ناتوانی در هر گوشه نشانههایی از درد و رنج بر جای گذاشته است، و نشانههای فعالیت و تلاش ما به زیبایی و جلوهای خاص نمایان شده است.

بیدل دهلوی