گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۷۹

کف خاکم چسان مقبول جست‌وجوی او گردم
فلک در گردش آیم تا به‌ گرد کوی او گردم
دل مأیوس صیقل می‌زنم عمری‌ست حیرانم
نگشتم آینه تا قابل زانوی او گردم
جهانی را زدم آتش سراغ دل نشد پیدا
روم اکنون غبار خاطر گیسوی او گردم
محبت صنعتی دارد که تا محشر درین وادی
روم از خویش هر گه بازگردم سوی او گردم
وفا در وصل هم آسودن عاشق نمی‌خواهد
بیا تا گرد شوق قمری و کوکوی او گردم
خس معذور و ذوق الفت آتش جنون است این
به خاکستر رسم گر آشنای خوی او گردم
رمیدن در سواد صیدگاه دل نمی‌باشد
تو صحرای دگر بنما که من آهوی او گردم
چه امکانست با وضع‌ کسان‌ گردم طرف بیدل
که من چون آینه با هر که بینم روی او گردم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کف خاکم چسان مقبول جست‌وجوی او گردم
فلک در گردش آیم تا به‌ گرد کوی او گردم
هوش مصنوعی: چطور ممکن است که من، بر روی زمین، جست‌وجوی محبوب را بکنم و به خاطر او، در دل آسمان بگردم تا به دور کوی او بچرخم؟
دل مأیوس صیقل می‌زنم عمری‌ست حیرانم
نگشتم آینه تا قابل زانوی او گردم
هوش مصنوعی: من سال‌هاست که دل ناامیدم را جلا می‌زنم و در حیرت هستم. هرگز آینه‌ام را نشکسته‌ام تا شایستگی نشست پای او را پیدا کنم.
جهانی را زدم آتش سراغ دل نشد پیدا
روم اکنون غبار خاطر گیسوی او گردم
هوش مصنوعی: من جهانی را در آتش سوزاندم، اما دل عشقم برایم پیدا نشد. اکنون می‌خواهم در غبار یاد او غرق شوم و به یادش بسوزم.
محبت صنعتی دارد که تا محشر درین وادی
روم از خویش هر گه بازگردم سوی او گردم
هوش مصنوعی: محبت ویژگی خاصی دارد که باعث می‌شود هر بار به جشنی بازگردم و در این مسیر هیچ‌گاه از او دور نشوم.
وفا در وصل هم آسودن عاشق نمی‌خواهد
بیا تا گرد شوق قمری و کوکوی او گردم
هوش مصنوعی: عاشق واقعی در عشق به آرامش نمی‌رسد حتی زمانی که معشوق در کنار اوست. بیایید تا من به دور عشق و شوق این پرنده‌ی عاشق بچرخم و با زیبایی‌هایش همراه شوم.
خس معذور و ذوق الفت آتش جنون است این
به خاکستر رسم گر آشنای خوی او گردم
هوش مصنوعی: حس زیبایی و عشق باعث می‌شود که جنون و شوق در وجود من بوجود آید و اگر روزی با او آشنا شوم، این احساسات به شکل دیگری در من بروز خواهد کرد.
رمیدن در سواد صیدگاه دل نمی‌باشد
تو صحرای دگر بنما که من آهوی او گردم
هوش مصنوعی: فرار کردن در تاریکی نمی‌تواند پناهگاهی برای من باشد. به من مکان دیگری نشان بده که بتوانم آنجا مانند آهو آزادانه بچرخم.
چه امکانست با وضع‌ کسان‌ گردم طرف بیدل
که من چون آینه با هر که بینم روی او گردم
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم با وضعیت دیگران، بی‌احساس و بی‌توجه باشم؛ زیرا من مانند آینه‌ای هستم که به هر صورتی که ببینم، منعکس می‌شوم.