غزل شمارهٔ ۲۰۴۳
ز خورشید جمالش تا عرق سازد عیان انجم
بهگردون میشود در دیدهٔ حیرت نهان انجم
سر زلفش ز دستم رفت اشکم ریخت از مژگان
که چون شب بگذرد ریزد ز چشم آسمان انجم
اسیر حلقهٔ بیتابی شوقکه میباشد
که همچون اشک میریزد ز چشم آسمان انجم
مگر با نسبت آن گوهر دندان مقابل شد
که میگیرد مدام از کهکشان خس در دهان انجم
به امیدیکه مهر طلعتشکی جلوه فرماید
چو بیدل منتظر هر شب به چشم خونفشان انجم
غزل شمارهٔ ۲۰۴۲: چنینکز گردش چشم تو میآید به جان انجمغزل شمارهٔ ۲۰۴۴: کند هر جا عرق ز آن ماه تابان گلفشان انجم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز خورشید جمالش تا عرق سازد عیان انجم
بهگردون میشود در دیدهٔ حیرت نهان انجم
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهاش همچون خورشید، روشنایی را به ستارگان میدهد و آنان را به خجلت میکشاند، در حالی که در آسمان، ناپیدا و حیرتزده هستند.
سر زلفش ز دستم رفت اشکم ریخت از مژگان
که چون شب بگذرد ریزد ز چشم آسمان انجم
هوش مصنوعی: موهای او از دستم رها شد و اشکهایم از چشمانم ریخت. به مانند شب که میگذرد، ستارهها از آسمان خواهد بارید.
اسیر حلقهٔ بیتابی شوقکه میباشد
که همچون اشک میریزد ز چشم آسمان انجم
هوش مصنوعی: آدمی در بند و گرفتار شور و شوقی است که مانند اشک از چشمان آسمان ستارهها سرازیر میشود.
مگر با نسبت آن گوهر دندان مقابل شد
که میگیرد مدام از کهکشان خس در دهان انجم
هوش مصنوعی: تنها در صورتی که آن دندان گوهر به نسبت خوبی با آن چیز متصل شود، میتواند به طور مداوم از کهکشان غبار و زبالههای آسمانی دریافت کند.
به امیدیکه مهر طلعتشکی جلوه فرماید
چو بیدل منتظر هر شب به چشم خونفشان انجم
هوش مصنوعی: شخصی با امید به اینکه زیبایی معشوقش روزی نمایان شود، هر شب با درد و اندوهی عمیق، به آسمان نگاه میکند و منتظر است.