غزل شمارهٔ ۲۰۱۹
بر یار اگر پیام دل تنگ میفرستم
به امید بازگشتن همه رنگ میفرستم
در صلح میگشاید ز هجوم ناتوانی
مژهوار هر صفی را که به جنگ میفرستم
نیام آن که دستگاهم فکند به ورطهٔ خون
پر اگر بهم رسانم به خدنگ میفرستم
به نظر جهان تمثال اگرم کند گرانی
به خمی ز دوش مژگان ته رنگ میفرستم
اثر پیام عجزم ز خرام اشک واکش
به طواف دامن امشب دو سه لنگ میفرستم
ز درشتی مزاجت نیام ای رقیب غافل
اگر ارمغان فرستم به تو سنگ میفرستم
به هزار شیشه زین بزم سر و برگ قلقلی نیست
ز شکست دل سلامی به ترنگ میفرستم
ز جهان رنگ تا کی کشم انتظار نازت
تو بیا و گر نه آتش به فرنگ میفرستم
اگر انتظار باشد سبب حضور بیدل
همه گر زمان وصل است به درنگ میفرستم
غزل شمارهٔ ۲۰۱۸: شب از یاد خطت سر رشتهٔ جان بود در دستمغزل شمارهٔ ۲۰۲۰: شب جوش بهاری به دل تنگ شکستم
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر یار اگر پیام دل تنگ میفرستم
به امید بازگشتن همه رنگ میفرستم
هوش مصنوعی: اگر برای دوست عزیزم پیامی به خاطر دل تنگیام بفرستم، این امید را دارم که تمام احساسات و رنگهای شادی را دوباره به دست بیاورم.
در صلح میگشاید ز هجوم ناتوانی
مژهوار هر صفی را که به جنگ میفرستم
هوش مصنوعی: در زمان صلح، هر جمعیتی که به جنگ میرود، به سرعت و به آسانی مانند مژهای که نیمهباز میشود، ناتوانیاش نمایان میشود.
نیام آن که دستگاهم فکند به ورطهٔ خون
پر اگر بهم رسانم به خدنگ میفرستم
هوش مصنوعی: من آنقدر ضعیف نیستم که با چنگال خونین زندگیام را به قهری تلخ بیفکنم؛ اگر بخواهم، با تیر و کمان به هدفی میزنم.
به نظر جهان تمثال اگرم کند گرانی
به خمی ز دوش مژگان ته رنگ میفرستم
هوش مصنوعی: اگر دنیا تصویر خیال را ایجاد کند، حتی اگر بر دوش مژگانم سنگینی کند، من رنگی از میفرستم.
اثر پیام عجزم ز خرام اشک واکش
به طواف دامن امشب دو سه لنگ میفرستم
هوش مصنوعی: من به خاطر ناتوانیام، پیامم را با اشکهایم به تو میرسانم و امشب چند بار به دور دامن تو میچرخم.
ز درشتی مزاجت نیام ای رقیب غافل
اگر ارمغان فرستم به تو سنگ میفرستم
هوش مصنوعی: من به خاطر وضعیت نامساعد تو، دیگر از تو بیخبر نیستم و اگر برایت چیزی بیاورم، فقط سنگ خواهد بود.
به هزار شیشه زین بزم سر و برگ قلقلی نیست
ز شکست دل سلامی به ترنگ میفرستم
هوش مصنوعی: در این بزم پر زرق و برق، حتی اگر هزار شیشه هم بشکنند، زیبایی و ظرافت خاصی وجود ندارد. از دل شکستهام، سلامی با لحن خاصی برایت میفرستم.
ز جهان رنگ تا کی کشم انتظار نازت
تو بیا و گر نه آتش به فرنگ میفرستم
هوش مصنوعی: تا کی باید منتظر زیباییهای تو بمانم که از دنیا رنگ و رویش را بگیرم؟ بیا و اگر نمیآیی، آتش محبتام را به سرزمینهای دور میفرستم.
اگر انتظار باشد سبب حضور بیدل
همه گر زمان وصل است به درنگ میفرستم
هوش مصنوعی: اگر انتظار باعث شود که بیدل در جمع حاضر شود، هر زمانی که به وصال نزدیک شوم، با کمی تأمل میرسد.
حاشیه ها
1397/07/27 22:09
Safarisli
اگرانتظار باشد سبب حضور بیدل
به به
1397/07/27 22:09
Safarisli
اگرانتظار باشد سبب حضور بیدل...
عالی