گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۰۰

رفتم ز خویش و یاد نگاهیست حالی‌ام
مستی نماست آینهٔ جام خالی‌ام
یک روی و یک دلم به بد و نیک روزگار
آیینه کرد جوهر بی انفعالی‌ام
هر برگ ‌گل به عرض من آیینه است و من
چون بو هنوز در چمن بی مثالی‌ام
عمریست در ادبکدهٔ بوریای فقر
آسوده‌تر ز نکهت گلهای قالی‌ام
در پرده کوس سلطنت فقر می‌زند
حیرت صداست چینی ناز سفالی‌ام
بخت سیاه ‌کو که ز ضعفم نشان دهد
بر شب نوشته‌اند برات هلالی‌ام
شد خاک از انتظار تو چشم تر و هنوز
قد می‌کشد غبار نگه از حوالی‌ام
هر جزوم از شکسته دلی موج می‌زند
من شیشه ریزه‌ام حذر از پای‌مالی‌ام
در هر سری به نشئهٔ دیگر دویده است
چون موج باده ریشهٔ بی‌اعتدالی‌ام
موج از گهر ندامت دوری نمی‌کند
اندیشهٔ فراق ندارم وصالی‌ام
بیدل به ناتوانی خود ناز می‌کنم
پرواز آشیانی افسرده بالی‌ام

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفتم ز خویش و یاد نگاهیست حالی‌ام
مستی نماست آینهٔ جام خالی‌ام
هوش مصنوعی: از خودم دور شدم و تنها یاد نگاهی در ذهنم مانده که حالا در حال مستی هستم، مثل آینه‌ای که خالی از نوشیدنی است.
یک روی و یک دلم به بد و نیک روزگار
آیینه کرد جوهر بی انفعالی‌ام
هوش مصنوعی: یک طرف و یک دل به خوبی و بدی روزگار نگاهی انداختم و متوجه شدم که ذات بی‌حرکت و ساکن من، همچون آینی است که واقعیت را نشان می‌دهد.
هر برگ ‌گل به عرض من آیینه است و من
چون بو هنوز در چمن بی مثالی‌ام
هوش مصنوعی: هر برگ گل مانند آینه‌ای به من نگاه می‌کند و من مانند بویی هستم که هنوز در چمن بی‌نظیر و بی‌مثال باقی مانده‌ام.
عمریست در ادبکدهٔ بوریای فقر
آسوده‌تر ز نکهت گلهای قالی‌ام
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در فضایی ساده و بی‌غش زندگی کرده‌ام، جایی که از زیبایی و عطر گل‌های فرش‌هایم بیشتر آرامش و لذت می‌برم.
در پرده کوس سلطنت فقر می‌زند
حیرت صداست چینی ناز سفالی‌ام
هوش مصنوعی: در زیر نقاب سلطنت، فقر خود را به نمایش می‌گذارد و صدای حیرت‌انگیزی را ایجاد می‌کند که مانند یک چینی ظریف و نازک به نظر می‌رسد.
بخت سیاه ‌کو که ز ضعفم نشان دهد
بر شب نوشته‌اند برات هلالی‌ام
هوش مصنوعی: شانس و سرنوشت بدی دارم که از ناتوانی‌ام می‌گوید، گویی بر شب نوشته‌اند که من برای احساسات و نقص‌هایم گواهی دارم.
شد خاک از انتظار تو چشم تر و هنوز
قد می‌کشد غبار نگه از حوالی‌ام
هوش مصنوعی: چشم‌هایم به خاطر انتظار تو پر از اشک شده و هنوز هم غبار نگاهت در اطرافم حس می‌شود و بدون دلیل قد می‌کشد.
هر جزوم از شکسته دلی موج می‌زند
من شیشه ریزه‌ام حذر از پای‌مالی‌ام
هوش مصنوعی: هر قسمت از وجود من به خاطر دلی شکسته به شدت احساسات را نشان می‌دهد. من مانند شیشه‌های ریز و شکننده هستم و باید از آسیب‌دیدن یا پایمال شدن خودم جلوگیری کنم.
در هر سری به نشئهٔ دیگر دویده است
چون موج باده ریشهٔ بی‌اعتدالی‌ام
هوش مصنوعی: هر بار که به حالتی جدید می‌روم، مثل موج شرابی که به اطراف می‌خورد، نشان از بی‌ثباتی من دارد.
موج از گهر ندامت دوری نمی‌کند
اندیشهٔ فراق ندارم وصالی‌ام
هوش مصنوعی: موج نمی‌تواند از عمق درد دوری کند و من هم به فکر جدایی نیستم، زیرا همیشه به وصال و وصل اندیشه دارم.
بیدل به ناتوانی خود ناز می‌کنم
پرواز آشیانی افسرده بالی‌ام
هوش مصنوعی: من به ناتوانی‌ام افتخار می‌کنم و به آن ناز می‌کنم، حتی اگر در این حالت، مانند پرنده‌ای افسرده و بدون بال باشم که نمی‌تواند پرواز کند.

حاشیه ها

1398/01/03 19:04
Fatêh.A

من شیشه‌ریزه‌ام، حذر از پای‌مالی‌ام، به‌لطف بویرایید