گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۷۸

چشم واکن رنگ اسرار دگر دارد بهار
آنچه در وهمت نگنجد جلوه‌گر دارد بهار
ساعتی چون بوی‌ گل از قید پیراهن برآ
از تو چشم آشنایی اینقدر دارد بهار
کهکشان هم پایمال موج توفان گل است
سبزه را از خواب غفلت چند بردارد بهار
از صلای رنگ عیش انجمن غافل مباش
پاره‌هایی چند بر خوان جگر دارد بهار
چشم تا واکرده‌ای رنگ از نظرها رفته است
از نسیم صبح دامن بر کمر دارد بهار
بی فنا نتوان گلی زین هستی موهوم چید
صفحهٔ ما گر زنی آتش شرر دارد بهار
از خزان آیینه دارد صبح تا گل می‌کند
جز شکستن نیست رنگ ما اگر دارد بهار
ابر می‌نالد کز اسباب نشاط این چمن
هرچه دارد در فشار چشم تر دارد بهار
ازگل و سنبل به نظم و نثر سعدی قانعم
این معانی درگلستان بیشتر دارد بهار
مو به مویم حسرت زخمت تبسم می‌کند
هرکه گردد بسملت بر من نظر دارد بهار
زین چمن بیدل نه سروی جست و نه شمشاد رست
از خیال قامتش دودی به سر دارد بهار

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم واکن رنگ اسرار دگر دارد بهار
آنچه در وهمت نگنجد جلوه‌گر دارد بهار
هوش مصنوعی: بهار دارای زیبایی‌ها و رنگ‌های خاصی است که فراتر از تصورات و خیالات ماست. این فصل به ما نمایشی از زیبایی‌هایی می‌دهد که حتی ممکن است در ذهن‌مان هم نمی‌گنجند.
ساعتی چون بوی‌ گل از قید پیراهن برآ
از تو چشم آشنایی اینقدر دارد بهار
هوش مصنوعی: برای مدتی کوتاه، مانند بوی گل که از داخل پیراهن بیرون می‌آید، چشمان آشنایی تو به اندازه‌ای دارد که بهار را به یاد می‌آورد.
کهکشان هم پایمال موج توفان گل است
سبزه را از خواب غفلت چند بردارد بهار
هوش مصنوعی: کهکشان در زیر فشار و چرخش موج‌های توفان گل قرار دارد و بهار باید سبزه را از خواب غفلت بیدار کند.
از صلای رنگ عیش انجمن غافل مباش
پاره‌هایی چند بر خوان جگر دارد بهار
هوش مصنوعی: در لذت‌های زندگی و شادی‌های جمعی غافل نشوید، چرا که بهار در عین زیبایی و خوشحالی خود، نشانه‌هایی از درد و غم را نیز با خود دارد.
چشم تا واکرده‌ای رنگ از نظرها رفته است
از نسیم صبح دامن بر کمر دارد بهار
هوش مصنوعی: به محض اینکه چشمت را باز کردی، رنگ و زیبایی از نگاه‌ها ناپدید شده است. بهار با نسیم صبح، دامنش را بر کمرش دارد.
بی فنا نتوان گلی زین هستی موهوم چید
صفحهٔ ما گر زنی آتش شرر دارد بهار
هوش مصنوعی: در این دنیا که نابود شدنی است، نمی‌توان گلی را که زین هستی ناپایدار روئیده است، چید. اگر از صفحهٔ وجود ما آتش و شعلۀ عشق برافروخته شود، بهار و زیبایی به وجود خواهد آمد.
از خزان آیینه دارد صبح تا گل می‌کند
جز شکستن نیست رنگ ما اگر دارد بهار
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که صبح با زیبایی و طراوت خود، شبیه به خزان است و در زمان گل دادن، چیزی جز شکستن و آسیب دیدن رنگ و احساسات ما وجود ندارد، حتی اگر بهار را تجربه کنیم.
ابر می‌نالد کز اسباب نشاط این چمن
هرچه دارد در فشار چشم تر دارد بهار
هوش مصنوعی: ابر با ناله‌هایش نشان می‌دهد که همه زیبایی‌های این باغ تحت فشار و مشکلات قرار گرفته‌اند و بهار را در چشمانش حس می‌کند.
ازگل و سنبل به نظم و نثر سعدی قانعم
این معانی درگلستان بیشتر دارد بهار
هوش مصنوعی: من از زیبایی گل و سنبل به شعر و نثر سعدی راضی هستم، زیرا این معانی در کتاب "گلستان" او بیشتر و غنی‌تر وجود دارد.
مو به مویم حسرت زخمت تبسم می‌کند
هرکه گردد بسملت بر من نظر دارد بهار
هوش مصنوعی: موهای من از حسرت زخم لبخندت به آرامی می‌لرزد. هر کس که به تو نگاه کند، به یاد بهار می‌افتد.
زین چمن بیدل نه سروی جست و نه شمشاد رست
از خیال قامتش دودی به سر دارد بهار
هوش مصنوعی: در این باغ، نه درخت سرو وجود دارد و نه شمشاد، و از یاد قامت او، دودی بر آسمان بهار پدید آمد.