گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۷۰

ترک دنیا کن غم این سحر باطل برمدار
آنچه پشت پاش بردارد تو بر دل برمدار
تا نگردد همتت ممنون سامان غنا
چون گهر زین بحر غیر از گرد ساحل برمدار
گر ز جمع مال سودی بایدت برداشتن
غیر این باری‌ که دارد طبع سایل بر مدار
از حیا دور است سعی خفت روشندلان
شمع اگر خاموش هم گردد ز محفل برمدار
سجده مقبول است در هر دین و آیینی که هست
گر قدم دزدیدی از ره سر ز منزل برمدار
گر مروت قدردان آبروی زندگی‌ست
تا توانی چون نفس دست از سر دل برمدار
ذوق بیرنگی برون رنگ نتوان یافتن
محو لیلی باش و چشم از گرد محمل برمدار
آنقدر خون شهیدت گلفروش ناز نیست
رنگ ناموس حنا از دست قاتل برمدار
تا مبادا پا خورد خواب جنون هنگامه‌ای
خاک آن منزل که دارد خون بسمل برمدار
پیش قاتل شرم دار از دیدهٔ قربانیان
تا نگه باقی‌ست مژگان در مقابل برمدار
از تماشاخانهٔ امکان به عبرت قانعم
یارب این‌گوهر زپیش چشم بیدل برمدار

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ترک دنیا کن غم این سحر باطل برمدار
آنچه پشت پاش بردارد تو بر دل برمدار
هوش مصنوعی: دنیا را رها کن و غم و اندوه این صبح زود را بر خود ننگیر. هر چیزی که ممکن است تو را به زمین بیندازد، در دل خود جا نده.
تا نگردد همتت ممنون سامان غنا
چون گهر زین بحر غیر از گرد ساحل برمدار
هوش مصنوعی: تا زمانی که تلاش و اراده‌ات به ثمر نرسد، نباید به دنبال گنج‌های ارزشمند باشی. مانند جواهراتی که از دریا به دست می‌آیند، فقط با سعی و کوشش می‌توانی به آن‌ها دست یابی و نباید به حواشی بسنده کنی.
گر ز جمع مال سودی بایدت برداشتن
غیر این باری‌ که دارد طبع سایل بر مدار
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از جمع کردن ثروت بهره‌مند شوی، باید بار سنگینی را که روح تو بر دوش دارد، کنار بگذاری.
از حیا دور است سعی خفت روشندلان
شمع اگر خاموش هم گردد ز محفل برمدار
هوش مصنوعی: بهتر است که روشندلان به خاطر حیا تلاش نکنند، زیرا حتی اگر شمع هم خاموش شود، نباید آن را از جمع خارج کرد.
سجده مقبول است در هر دین و آیینی که هست
گر قدم دزدیدی از ره سر ز منزل برمدار
هوش مصنوعی: هر دینی که هست، سجده کردن عمل خوبی است، اما اگر از مسیر درست منحرف شوی و از راه راست خارج شوی، نباید از خانه و مقر خود دور شوی.
گر مروت قدردان آبروی زندگی‌ست
تا توانی چون نفس دست از سر دل برمدار
هوش مصنوعی: اگر انسانیت و احترام به آبروی دیگران مهم است، تا جایی که می‌توانی باید از دل و احساسات دیگران محافظت کنی و نگذاری که آسیب ببینند.
ذوق بیرنگی برون رنگ نتوان یافتن
محو لیلی باش و چشم از گرد محمل برمدار
هوش مصنوعی: برای پیدا کردن زیبایی واقعی، باید از جذابیت‌های ظاهری و رنگ‌های کاذب دوری کرد. خود را در عشق لیلی غرق کن و از تماشای زرق و برق دنیا غفلت کن.
آنقدر خون شهیدت گلفروش ناز نیست
رنگ ناموس حنا از دست قاتل برمدار
هوش مصنوعی: آنقدر خون شهید تو ارزشمند است که نمی‌توان به خاطر آن ناموس را با رنگ حنا آغشته کرد. قاتل نباید بر روی این موضوع بی‌اعتنا باشد.
تا مبادا پا خورد خواب جنون هنگامه‌ای
خاک آن منزل که دارد خون بسمل برمدار
هوش مصنوعی: مراقب باش که در هیاهو و جنون، خواب کسی را نپرانی، چون در آن خانه‌ای که خون بی‌گناه ریخته شده، یادآوری آن مناسب نیست.
پیش قاتل شرم دار از دیدهٔ قربانیان
تا نگه باقی‌ست مژگان در مقابل برمدار
هوش مصنوعی: به دقت به رفتار قاتل توجه کن و از احساسی که قربانیان دارند شرمنده باش، زیرا تا زمانی که اشک چشم قربانیان هست، نباید نگاه خود را از او برداری.
از تماشاخانهٔ امکان به عبرت قانعم
یارب این‌گوهر زپیش چشم بیدل برمدار
هوش مصنوعی: از دیدن نمایشی که در زندگی ممکن است به عبرت و درس‌آموزی‌ام قانع شده‌ام، خداوندا، این گوهر و زیبایی را از جلوی چشمان بی‌دلم دور نکن.