گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۶۶

چیست هستی به آن همه آزار
گل چشمی و ناز صد مژه خار
عیش مزد خیال نومیدی‌ست
حسرتی خون کن و بهار انگار
نیست امروز قابل ترجیح
حلقهٔ صحبتی به حلقهٔ مار
در ترش‌رویی انفعالی هست
سرکه ناچار عطر آرد بار
دم پیری ز خود مشو غافل
صبح را نیست در نفس تکرار
شاید آیینه‌ای ببار آید
تخم اشکی به یاد جلوه بکار
حیرتت قدردان این چمن است
رنگ ما نشکنی‌، مژه مفشار
چون قلم عندلیب معنی را
بال پرواز نیست جز منقار
سرکشی سنگ راه آزادی‌ست
کوه‌، صحراست‌،‌گر شود هموار
نوسواد کتاب امیدم
غافلم زانچه می‌کنم تکرار
خلوت بی‌تکلفی دارم
که اگر وارسم ندارم بار
بیدل این باغ حیرت‌ آبادست
هر گل آنجاست پشت بر دیوار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چیست هستی به آن همه آزار
گل چشمی و ناز صد مژه خار
هوش مصنوعی: هستی تو چیست که آنقدر بی‌رحمانه به گل چشم و نازک‌نیازی که داری، آزار می‌رسانی؟
عیش مزد خیال نومیدی‌ست
حسرتی خون کن و بهار انگار
هوش مصنوعی: زندگی با آرزوی خیال بافی و ناامیدی همراه است، پس حسرت را به عمق احساس و رنگین‌کمانی از شادابی تبدیل کن.
نیست امروز قابل ترجیح
حلقهٔ صحبتی به حلقهٔ مار
هوش مصنوعی: امروز هیچ صحبتی به اندازهٔ حلقهٔ مار ارزش ندارد.
در ترش‌رویی انفعالی هست
سرکه ناچار عطر آرد بار
هوش مصنوعی: وقتی کسی حالت بدی دارد و ترش‌رو به نظر می‌رسد، گاهی اوقات ممکن است که او به نوعی از اتفاقات ناخواسته خوب هم بهره‌مند شود.
دم پیری ز خود مشو غافل
صبح را نیست در نفس تکرار
هوش مصنوعی: در دوران پیری از خود غافل نشو، زیرا زندگی مانند صبحی است که هر بار تکرار نمی‌شود.
شاید آیینه‌ای ببار آید
تخم اشکی به یاد جلوه بکار
هوش مصنوعی: شاید آینه‌ای باعث شود که اشکی به یاد زیبایی کسی بچکد.
حیرتت قدردان این چمن است
رنگ ما نشکنی‌، مژه مفشار
هوش مصنوعی: توجهت به زیبایی‌های این چمن و گل‌ها باعث شگفتی و شکرگزاری است. اگر رنگ ما را نشکنی، چشم‌پوشی کن و به آن آسیب نزن.
چون قلم عندلیب معنی را
بال پرواز نیست جز منقار
هوش مصنوعی: وقتی که قلم پرنده خوش‌صدا معنی را نمی‌تواند به پرواز درآورد، تنها راهش برای انتقال آن چیزی جز منقار نیست.
سرکشی سنگ راه آزادی‌ست
کوه‌، صحراست‌،‌گر شود هموار
هوش مصنوعی: سرکش بودن سنگی که بر سر راه آزادی است، به سختی کوه و بیابان مانند است و اگر هموار شود، می‌تواند مسیر را آسان‌تر کند.
نوسواد کتاب امیدم
غافلم زانچه می‌کنم تکرار
هوش مصنوعی: من بی‌اطلاع از محتوای کتابی که می‌خوانم، به تکرار کارهایم ادامه می‌دهم و از هدفم غافل هستم.
خلوت بی‌تکلفی دارم
که اگر وارسم ندارم بار
هوش مصنوعی: من در تنهایی ساده‌ام دمی را دارم که اگر به آن برسم، دیگر هیچ فشاری بر دوشم نخواهد بود.
بیدل این باغ حیرت‌ آبادست
هر گل آنجاست پشت بر دیوار
هوش مصنوعی: در این باغ پر از شگفتی، هر گل به دیواری تکیه دارد و در دل خود داستانی دارد.

حاشیه ها

1399/08/03 11:11
سیـنا ---

غزل عجیب و زیبایی بود. کسی میتواند درباره منظور این بیت پیشنهادی بدهد؟ :

در ترش‌رویی انفعالی هست
سرکه ناچار عطر آرد بار