غزل شمارهٔ ۱۶۵۵
در گلستانی که سرو او نباشد جلوهگر
شاخگل شمشیر خونآلودم آید در نظر
دست جرأتها به چین آستین گردد بدل
تا تواند حلقه گردیدن به آن موی کمر
تا کند روشن سواد مصرع ابروی او
مینویسد مدّ بسمالله ماه نو به زر
بر ندارد دست زنگار از کمین آینه
هر که را ذوق نمایش بیش ، کلفت بیشتر
در تمیز آب و رنگ سرو و گل عاری مباش
لفظ موزون دیگر است و معنی رنگین دگر
عالم امکان نمیارزد به چندین جستجو
زین ره آخر میبری خود را دگر زحمت مبر
محو شوقم ، تهمتآلود فسردن نیستم
در گریبان تأمل قطرهها دارد گهر
قصه ها محو است در آغوش بخت تیرهام
شام من جای نفس عمریست میدزدد سحر
اندکی پیش آ ، که حیرت نارسای جرأت است
چشم از آیینه نتوان داشت بردارد نظر
دل نه تنها بیدل از برق تمنا سوختیم
دیده هم از مردمک دارد گل رعنا ثمر
غزل شمارهٔ ۱۶۵۴: در طلسم درد از ما میتوان بردن اثرغزل شمارهٔ ۱۶۵۶: دست داری برفشان چون کل در اینکلزار زر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در گلستانی که سرو او نباشد جلوهگر
شاخگل شمشیر خونآلودم آید در نظر
هوش مصنوعی: در باغی که سرو محبوب من حضور ندارد، حتی گلهای زیبا هم برایم از دیدن شمشیر خونین یادآوری میکنند.
دست جرأتها به چین آستین گردد بدل
تا تواند حلقه گردیدن به آن موی کمر
هوش مصنوعی: انگار هرچه جرات و جسارت داشتن در سراسر دستهایمان را جمع میکنیم تا بتوانیم حلقهای از آن موی کمر ببافیم.
تا کند روشن سواد مصرع ابروی او
مینویسد مدّ بسمالله ماه نو به زر
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و دلربایی ابروی محبوب اشاره دارد که چنان درخشانی دارد که مانند نور ماه نو است. شاعر با استفاده از تصویرگری زیبا، اشاره میکند که ابروهای او به اندازهای جذاب و دلنواز هستند که میتوان آنها را در قالبی همچون «بسمالله» نوشت. این تصویر نشاندهندهی قداست و زیبایی ابروی معشوق است که دل و جان را به سوی خود میکشاند.
بر ندارد دست زنگار از کمین آینه
هر که را ذوق نمایش بیش ، کلفت بیشتر
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی و نمایش بیشتر علاقهمند باشد، در نهایت باید بیشتر منتظر بماند و زحمت بکشد تا به نتیجه برسد. او نمیتواند از نقاط تاریک و زنگارهای موجود بر آینه خود چشمپوشی کند و باید با صبر و جسارت به آنها بپردازد.
در تمیز آب و رنگ سرو و گل عاری مباش
لفظ موزون دیگر است و معنی رنگین دگر
هوش مصنوعی: در دادن رنگ و زیبایی به چیزهایی مانند سرو و گل، فقط به کلمات و واژهها توجه نکن. توضیح و مفهوم آنها فراتر از خود واژههاست و برای درک عمق زیبایی، باید به معانی و احساسات نسبت به آنها توجه کرد.
عالم امکان نمیارزد به چندین جستجو
زین ره آخر میبری خود را دگر زحمت مبر
هوش مصنوعی: جهان موجود ارزش این همه تلاش و جستجو را ندارد، پس از این راه به انتهایش میرسی. دیگر خودت را زحمت نده.
محو شوقم ، تهمتآلود فسردن نیستم
در گریبان تأمل قطرهها دارد گهر
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف حالتی عمیق و دگرگون اشاره میکند. او میگوید که شوق و اشتیاق در وجودش غرق شده و این احساس، مانند تهمتی نیست که به او زده شده باشد. او همچنین از نگرانی و تأمل در جزییات کوچک، مانند قطرهها، حرف میزند و به نوعی بیان میکند که در این حالت خاص، ارزشهای پنهان و عمیق مانند گوهر در بطن تأملاتش وجود دارد.
قصه ها محو است در آغوش بخت تیرهام
شام من جای نفس عمریست میدزدد سحر
هوش مصنوعی: داستانها و رویدادها در دل بخت بد من ناپدید شدهاند. شب من جایی است که نفسام را میدزدد و این حالت از دیرباز ادامه دارد.
اندکی پیش آ ، که حیرت نارسای جرأت است
چشم از آیینه نتوان داشت بردارد نظر
هوش مصنوعی: لحظهای تأمل کن، زیرا شگفتی ناشی از جسارت به حدی است که نمیتوان از آینه چشم برداشت و به چیزی دیگر نگاه کرد.
دل نه تنها بیدل از برق تمنا سوختیم
دیده هم از مردمک دارد گل رعنا ثمر
هوش مصنوعی: دل نه تنها از عشق و آرزوها سوخته، بلکه چشمهایمان نیز به خاطر زیباییهای گلهای خوشرنگ پژمرده شدهاند.