غزل شمارهٔ ۱۶۳۹
چو فقر دست دهد ترک عز و جاهکنید
سر برهنه همان آسمان کلاه کنید
اگر گل هوس کهکشان زند به دماغ
اتاقهٔ سر تسلیم برگ کاهکنید
سراغ یوسف مطلب درین بیابان نیست
مگر ز چاک گریبان نظر به چاه کنید
خضاب ماتم موی سفید داشتن است
ز مرگ پیش دو روزی کفن سیاه کنید
حریف سرو بلندش نمیتوان گردید
به هر نهالکز این باغ رست آهکنید
به برق جلوهٔ حسنش کراست تاب نگاه
غنیمت است اگر سیر مهر و ماه کنید
درین قلمرو عبرت کجا امید و چه یاس
ز هر رهیکه بجایی رسید راهکنید
به یک قسم که ز ضبط دو لب بجا آید
زبان دعوی صد بحث بیگواه کنید
زساز معبد رحمت همین نواست بلند
که ای عدم صفتان کاشکی گناه کنید
ندیدهاید سرانجام این تماشاگه
به چشم نقش قدم سوی هم نگاهکنید
سواد آینهٔ شمع روشن است اینجا
چوخط به نقطه رسد نامه را سیاه کنید
به عالمیکه همین عمرو و زید جلوهگرست
خیال بیدل ما نیز گاهگاه کنید
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو فقر دست دهد ترک عز و جاهکنید
سر برهنه همان آسمان کلاه کنید
هوش مصنوعی: وقتی که فقر به سراغتان بیاید، باید از مقام و جاه و اعتبار خود صرفنظر کنید و به سادگی زندگی کنید. در این حالت، بهتر است با تواضع و خضوع به آسمان نگاه کنید و از کلاهی که روی سرتان نیست، بینیاز شوید.
اگر گل هوس کهکشان زند به دماغ
اتاقهٔ سر تسلیم برگ کاهکنید
هوش مصنوعی: اگر گلی بخواهد بوی کهکشان را در اتاق شما احساس کند، باید در برابر آن تسلیم شوید و به سادگی بپذیرید.
سراغ یوسف مطلب درین بیابان نیست
مگر ز چاک گریبان نظر به چاه کنید
هوش مصنوعی: در این بیابان، برای یافتن یوسف، چارهای نیست جز اینکه از طریق چاکهایی که بر گردنتان است، به چاه نگاه کنید.
خضاب ماتم موی سفید داشتن است
ز مرگ پیش دو روزی کفن سیاه کنید
هوش مصنوعی: داشتن موی سفید نشانهی اندوه و سوگواری است، زیرا دو روز پیش از مرگ، باید آمادهی پوشیدن کفن سیاه باشیم.
حریف سرو بلندش نمیتوان گردید
به هر نهالکز این باغ رست آهکنید
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان به قدبلند او رسید و مانند درختان دیگر، از این باغ فقط باید افسوس خورد.
به برق جلوهٔ حسنش کراست تاب نگاه
غنیمت است اگر سیر مهر و ماه کنید
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی او توجه کند، باید بداند که نگاه کردن به او فرصتی باارزش است، چه بسا که اگر عاشق خورشید و ماه هم باشید، باز هم این نگاه توانایی خاصی دارد.
درین قلمرو عبرت کجا امید و چه یاس
ز هر رهیکه بجایی رسید راهکنید
هوش مصنوعی: در این سرزمین عبرت و پند، جایی برای امید و ناامیدی وجود ندارد؛ از هر مسیری که به مقصدی برسید، باید آن را ترک کنید.
به یک قسم که ز ضبط دو لب بجا آید
زبان دعوی صد بحث بیگواه کنید
هوش مصنوعی: با یک بخش از سخنان که از لبانم بیرون میآید، میتوانم به جای هزاران صحبت و بحث بیمدرک و بیگواه، ادعا کنم.
زساز معبد رحمت همین نواست بلند
که ای عدم صفتان کاشکی گناه کنید
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که صدای ساز و د."
در اینجا شاعر به صدای لطیف و دلنشین یک ساز اشاره میکند که از معبد رحمت برخاسته است. او از افرادی که به نقص و عدم صفات خود توجه دارند، میخواهد تا از محدودیتهای خود فراتر بروند و دست به گناه بزنند، چرا که شاید این کار بتواند منجر به دستیابی به عواطف و احساسات واقعیتری شود. به نوعی، تشویق به زندگی با آزادی و تجربه کردن احساسات به جای صرفاً پیروی از قوانین و قید و بندهاست.
ندیدهاید سرانجام این تماشاگه
به چشم نقش قدم سوی هم نگاهکنید
هوش مصنوعی: شما هرگز پایان این نمایش را ندیدهاید، به نشانههای قدمهایتان در این مکان دقت کنید و به هم توجه کنید.
سواد آینهٔ شمع روشن است اینجا
چوخط به نقطه رسد نامه را سیاه کنید
هوش مصنوعی: نور شمع در آینه روشنایی خاصی دارد، اما وقتی که خط مستقیمی به نقطهای برسد، میتوانید آن نامه را با رنگ سیاه نوشته کنید.
به عالمیکه همین عمرو و زید جلوهگرست
خیال بیدل ما نیز گاهگاه کنید
هوش مصنوعی: به دنیایی که افراد مختلف در آن ظاهر میشوند و توجهات را جلب میکنند، گاهی هم به خیالهای بیدلی ما توجه کنید.