غزل شمارهٔ ۱۵۵۸
آخر از جمع هوسها عقده حاصل میشود
چون به هم جوشد غبار این و آن دل میشود
جرم خودداریست از بزم تو دور افتادنم
قطره چون فالگهر زد باب ساحل میشود
دشتامکانیکقلموحشتکمینبیخودیست
گر کسی از خود رود هر ذره محمل میشود
قوّت پرواز در آسایش بال و پر است
هرقدر خاموش باشی نالهکامل میشود
کیست غیر از جلوه تا فهمد زبان حیرتم
مدعا محو است اگرآیینه سایل میشود
دوری مقصد بقدر دستگاه جستجوست
پا گر از رفتار ماند جاده منزل میشود
در طلسم پیریام از خواب غفلت چاره نیست
بیش دارد سایه دیواری که مایل میشود
از مدارا آنکه بر رویت سپر دارد بلاست
در تنکرویی دم شمشیر قاتل میشود
خط کشیدن تاکی از نسیان به لوح اعتبار
فهم کن ای بیخبر نقشی که زایل میشود
چون نفس دریاب دلرا ورنه این نخجیر یائس
میتپد بر خویشتن چندانکه بسمل میشود
شرم حسن از طینت عاشق تماشاکردنیست
روی او تا بر عرق زد خاک من گل میشود
بیدل آسان نیست درگیرد چراغ همتم
کز دو عالم سوختن یک داغ حاصل میشود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آخر از جمع هوسها عقده حاصل میشود
چون به هم جوشد غبار این و آن دل میشود
هوش مصنوعی: در نهایت، هنگامی که خواستهها و آرزوها جمع میشوند، دل انسان دچار مشکلات و تنشهایی میشود. زمانی که این آرزوها به هم میپیوندند، مانند غباری که بر اثر گرد و غبار دیگران به وجود میآید، باعث ایجاد احساسات منفی و سنگینی در دل میشوند.
جرم خودداریست از بزم تو دور افتادنم
قطره چون فالگهر زد باب ساحل میشود
هوش مصنوعی: گناه من این است که از میخانهی تو دور شدهام، مانند قطرهای که از دریا فاصله میگیرد، به زودی به ساحل میرسد.
دشتامکانیکقلموحشتکمینبیخودیست
گر کسی از خود رود هر ذره محمل میشود
هوش مصنوعی: دشت امکان و قلم وحشت در اینجا نمادی از موقعیت بحرانی و بیثباتی است. اگر کسی از خود به دور شود و از هویتش فاصله بگیرد، هر ذرهای از وجودش میتواند وسیلهای برای سفر به عالم دیگری شود. به عبارت دیگر، با رها شدن از قیدهای خود، فرد میتواند به تجربهها و سرزمینهای ناشناخته دست یابد.
قوّت پرواز در آسایش بال و پر است
هرقدر خاموش باشی نالهکامل میشود
هوش مصنوعی: قدرت پرواز ناشی از آرامش بال و پر است؛ هرچقدر هم که ساکت باشی، در نهایت درد و نالهات به کمال خواهد رسید.
کیست غیر از جلوه تا فهمد زبان حیرتم
مدعا محو است اگرآیینه سایل میشود
هوش مصنوعی: هیچکس جز آن جلوه زیبا نمیتواند فهمید که زبان من در حیرت از چیست، چرا که اگر آینهای برای نشان دادن باشد، خود را تحت تأثیر آن قرار میدهد.
دوری مقصد بقدر دستگاه جستجوست
پا گر از رفتار ماند جاده منزل میشود
هوش مصنوعی: اگر از رفتار و تلاش انسان دور باشد، به اندازهای که نیاز است برای رسیدن به هدفش، او به جستجو و تلاش ادامه میدهد و در این مسیر، مسیر زندگیاش به پیش میرود.
در طلسم پیریام از خواب غفلت چاره نیست
بیش دارد سایه دیواری که مایل میشود
هوش مصنوعی: درگیر طلسم پیریام و نمیتوانم از خواب غفلت بیدار شوم. سایه دیواری که به سمت ما متمایل میشود، بیشتر و بیشتر احساس تنهایی و درد را به من منتقل میکند.
از مدارا آنکه بر رویت سپر دارد بلاست
در تنکرویی دم شمشیر قاتل میشود
هوش مصنوعی: کسی که با صبر و بردباری با تو برخورد میکند، در واقع از سختیها و مشکلات خود را محافظت کرده است. اما وقتی فشاری به او وارد شود، امکان دارد به شدت و خشونت پاسخ دهد.
خط کشیدن تاکی از نسیان به لوح اعتبار
فهم کن ای بیخبر نقشی که زایل میشود
هوش مصنوعی: تا کی باید به فراموشی فکر کنیم؟ ای کسی که نمیدانی، یادت باشد که تصویری که به یادگار میماند، از بین میرود.
چون نفس دریاب دلرا ورنه این نخجیر یائس
میتپد بر خویشتن چندانکه بسمل میشود
هوش مصنوعی: اگر به نفس خود توجه نکنید و دلتان را نشناسید، این شکارچی خوفناک از درون شما به شدت و سختی میتپد و در نهایت شما را به زودی زمینگیر میکند.
شرم حسن از طینت عاشق تماشاکردنیست
روی او تا بر عرق زد خاک من گل میشود
هوش مصنوعی: حیا و زیبایی معشوق، دلربا و چشمنواز است. وقتی او خود را نمایان میکند، قطرات عرق من تبدیل به گل میشود و زیباییاش را بیشتر به نمایش میگذارد.
بیدل آسان نیست درگیرد چراغ همتم
کز دو عالم سوختن یک داغ حاصل میشود
هوش مصنوعی: بیدل به آسانی درگیر این شعله نمیشود، چرا که از دو جهان تنها یک داغ حاصل میگردد.